پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی  دفتر آیة الله کعبی

آیة الله کعبی فقیه و حقوق دان برجسته کشور و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری است. این پایگاه به اصرار و درخواست دوستداران ایشان در اردیبهشت ماه 1394 تاسیس گردید. أغلب مطالب این پایگاه تولیدی هستند و به ندرت و در مورد مطالب خاص از اخبار دیگر خبرگزاری ها با توجه به اهمیت مطلب استفاده می گردد. این پایگاه توسط دفتر آیة الله شیخ عباس کعبی در اهواز اداره می گردد.
______________________________
کانال تلگرام: https://t.me/alkaebi
صفحه اینستگرام: akaabi_ir

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

 

سرانجام سرباز فداکار اسلام مدافع حرم نادر حمید به خیل شهیدان پیوست.پیام تبریک و تسلیت آیت الله کعبی به این شرح است؛

بسم الله الرحمن الرحیم


قال الله تعالی فی محکم کتابه : ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻳُﺪَﺍﻓِﻊُ ﻋَﻦِ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻟَﺎ ﻳُﺤِﺐُّ ﻛُﻞَّ ﺧَﻮَّﺍﻥٍﻛَﻔُﻮﺭٍ ‏.ﺃُﺫِﻥَ ﻟِﻠَّﺬِﻳﻦَ ﻳُﻘَﺎﺗَﻠُﻮﻥَ ﺑِﺄَﻧَّﻬُﻢْ ﻇُﻠِﻤُﻮﺍ ﻭَﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻋَﻠَﻰ ﻧَﺼْﺮِﻫِﻢ لقدیر.


سرانجام جانباز فداکار مدافع حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها در ایام سوگواری مولایش ابا عبدالله الحسین عروج کرد و به ملکوت اعلی پیوست. 

بسیجی فعال و مخلص جناب آقای حاج نادر حمید به خیل شهیدان مدافع حرم پیوست.

این شهید سعید نماد ایمان و تقوی و صداقت و اخلاص و نماد اراده و تلاش و فداکاری در راه خدا و در مسیر نورانی امام و رهبری و شهدای والامقام بود و در مصاف رژیم صهیونیستی و مزدوران تکفیری اموی «النصرة» اخیرا در منطقه قنیطره جراحت سختی دید و امروز به لقاءالله شتافت.

تداوم راه نورانی این شهیدان، مقاومت و حرکت در مسیر باورها و ارزشهای الهی و خط امام و رهبری و دفاع از ولایت فقیه است.

شهادت این سرباز فداکار اسلام را به ساحت اقدس ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و عموم ملت بزرگ ایران و مردم شهید پرور خوزستان و اهواز قهرمان و همرزمان و بسیجیان و بستگان و علی الخصوص خانواده این شهید تبریک و تسلیت عرض می نمایم و از خداوند متعال صبر جمیل و اجر جزیل برای کلیه داغدیدگان و حشر با محمد و آل محمد و شهدای کربلا برای این شهید سرافراز خواهانم.

بمنه و کرمه الأقل عباس کعبی 

1394/7/26



به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله کعبی؛ صبح دیروز همایش خادمین شهدا استان خوزستان در تالار همایشهای مجتمع فجر برگزار گردید. در این همایش که با حضور ایثارگران، خانواده شهدا و جانبازان و همچنین فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار فضلی برگزار گردید، آیت الله کعبی طی سخنرانی خود در این همایش گفتند:


حقیقتا شهدای ما هر کدامشان یک امام زاده اند حضور در مشهد شهیدان و خدمت  به شهدا باعث معرفت، بصیرت، تقوا، نورانیت و تقویت عزم و ارادهدها و تحول پایه تی در فرهنگ و ساخت معنویت و ایمان جامعه اسلامی و ایستادگی در مقابل جنگ نرم دشمن می شود. 

نکاتی که به زبان آوردم  شعار نیست و مبتنی بر آرمان و واقعیتهای انقلاب اسلامی است.

با رنگ جبهه رنگ خدایی به خود می گیریم و متحول می شویم .باید قدر بدانیم.

ما وامدار هشت سال دفاع مقدس و جانبازان و شهدای عزیز و خاک جبهه ها هستیم.

و این پیام و نوا و شور و نشاط دفاع مقدس امروز در جبه های سوریه و عراق و یمن نقش آفرین است و این روحیه منتقل شده و کتابهای رزمندگان به زبان عربی ترجمه شده و چقدر تحول ایجاد کرده است.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی ایشان ظهر امروز با حضور در مصلی اداره کل آموزش و پرورش استان خوزستان در جمع فرهنگیان و مدیران و معلمان ستاد آموزش و پرورش سخنرانی کردند.
گزیده ای از سخنرانی ایشان با موضوع انسان سازی به این شرح است؛


أعظم الله أجورنا و أجورکم بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا الله من الطالبین بثأره

نقطه اتصال آموزش و پرورش و نهضت حسینی انسان سازی است.

 خصوصا هجده سالگی و بهترین سن را آموزش و پرورش در اختیار می گیرد تا انسانهای پخته ای را تحویل جامعه بدهد.
برای ساخت انسان و ایحاد یک جامعه نمونه بر این اساس عناصری مورد نیاز است.

اولا؛ اندیشه متعالی 
ثانیا: رهبری میدانی و مدیریت بایسته بر پایه اندیشه هدایت، حمایت و نظارت.
ثالثا؛ مدیران شایسته و همراه و همکار این رهبر میدانی.
عنصر چهارم: بستر و فضای آماده برای انسان سازی.

عنصر پنجم: واقع نگری و عزم و اراده و مقاومت و پیشبرد.

این پنج عنصر اگر باشند می توان انسان ساخت و ساخت انسان از هر امر و تولید دیگر سخت تر است.

این پنج عنصر در عرصه اجتماع پیدا می شود.
در دوران پیامبر این پنج عنصر وجود داشت. وحی همان اندیشه متعالی بود و  رهبری میدانی پیامبر و مدیران شایسته تر بیت یافته پبامبر فضا و محیط آماده برای پذیرش معارف و اسلام توانست محیطی جاهلی را به محیطی تمدنی تبدبل کند.

بعد از رحلت پیامبر عنصر اندیشه وجود داشت اما برش انحرافی در مساله رهبری ایجاد شد.

این انحراف در رهبری باعث انحراف در اندیشه متعالی شد و به جای ساخت مدیران،  خواص جامعه برای امتیاز طلبی کار را به جایی رساندند، که محیط، محیط استیلا و سلطه شد.
 اسلام  تبدیل بهذصورتی رسمی شد که در سایه آن هرکس به فکر خویش بود.
 در زمان امام علی هم اندیشه وجود داشت و رهبری بود، اما نه محیط آماده بود و نه مدیران و یاران پای کار وجود داشت و فضا تسلیم معاویه شد و از دل ولی امر مسلمین، پادشاهی مطلق بنی امیه ساخته شد و امام حسین علیه السلام به مسلخ رفت.
با اسم اسلام بنی امیه چه کارها نکردند و تنها راه انسان سازی در دستگاه حسین علیه السلام فداکاری در آن حد بود.
 
کربلا نماد عزم و اراده ولایت برای ساخت انسان با پمپاژ عزم و اراده به بشریت بر پایه خون و شهادت بود.
 
و چاره ای جز ایثار و فدا در این حد نبود و آن تراژدی غم بار اسلامی رغم خورد و مبنا شد برای جوشش عواطف عمیق انسانی در فرا زمان و فرامکان.
 
برای انسان سازی بر این پنج پایه سه کار بلند باید انجام شود؛
 
ایجاد عزم و اراده 

توانمندسازی یعنی شخصیت توانمند

و هدفگذاری یعنی اینکه برای رسیدن به اهداف، جوان طراحی داشته باشد و ما طراحی داشته باشیم.

سوال
 این انسان مطلوب چه شاخصه هایی دارد؟ به اختصار و فهرست وار بیان می کنیم.
دو دیدگاه هست؛
 یک اینکه انسانی تسلیم شده تربیت کنیم که چشم قربان گوباشد و چیزی نفهمد و داده هایی تحویل دهد.

و نوع دیگر نگاه قدرت ابداع و خلاقیت را بالا بیاوریم.
 اسلام دومی را تایید می کند .

زیر ساخت شخصیت مطلوب اسلام رشد عقلانی است «من لا عقل له لا دین له» 
شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و از شخصی بسیار تعریف کرد. امام پرسید کیف عقله؟
عقلش چگونه است؟! و بعد ادامه دادند «الثواب بقدر العقل»

اگر عقل که پایه تفکر پیشرفت، خلاقیت و تولید است  بالا نرود جامعه عقب مانده ای خواهیم داشت.

با عقل  حتی دین باوری ایجاد می شود و دین و ایمان بر پایه عقل بالا می رود.

شاخص دوم بر پایه عقلانیت ایمان به خدای متعال؛ ایمان عمیق به خالق رب، ولی، قادر، متعال حکیم رازق.

و ایمان بر پایه عقل می جوشد نه روشنفکر نمایی و نه تحجر ما در این  دو طرف گاهی می ایستیم و جامعه را به طرف مطلوب پیش نمی بریم اسلام دین عقلانیت و دینداری توأمان است.

عنصر سوم عدالت است بلاخره این دو، یعنی عقلانیت و ایمان، بینشی می دهد که جهان بر پایه عدل ساخته شود و عدل هم بر پایه مدرکات عقل عملی به دست می آید.

عنصر چهارم بعد عاطفی است دل باید کانون عاطفه باشد و اینها با تربیت ممکن است.
 
بر پایه این چهار عنصر می رسیم به عنصر مهم خانواده بنیادی و ارتباط با پدر و مادر بسیار مهم است.
 
وبعد از آن کار آفرینی هم جزء آموزشها باید باشد.
 دانش آموز و جوان باید خلاقیت داشته باشد و عقل معاش داشته باشد. 
اسلام تشویق می کند به پول در آوردن.
 
_ پرهیز از اصراف 
_ افزایش بهره وری 
_ ایجاد نشاط و امید به آینده و اینکه جوانان می توانند محیط پیرامون را تغییر دهند.

ساخت انسان و این نوع انسان سازی امروز در برنامه های آموزش و پرورش متاسفانه فوق برنامه است در حالی که باید متن برنامه باشد .

 انسان سازی قابل اندازه گیری با نمره نیست.
ما از این فلسفه آموزش و پرورش امروز فاصله داریم.

یگی از نگاهها به آموزش و پرورش باید این باشد که تولید کننده انسان است و متناسب با آن، سطح آموزش معلمان، حقوق و تکریم آنها نیز باید متحول شود.
اگر کشور بخواهد متحول شود و به قله برسد آموزش پرورش اولویت برنامه توسعه بر پایه یک برنامه معقول باید باشد.


دفتر آیت الله کعبی در دهه اول محرم الحرام مجلس عزاداری ابا عبدالله الحسین علیه السلام را برگزار می کند.


آیت الله کعبی با حضور در محل ستاد کل نیروی انتظامی استان خوزستان، سخنرانی کردند 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله کعبی، سخنرانی ایشان به این شرح است؛



قال الله تعالی في محکم کتابه و مبرم خطابه: ﻓَﺄَﻗِﻢْ ﻭَﺟْﻬَﮏَ ﻟِﻠﺪِّﯾﻦِ ﺣَﻨِﯿﻔًﺎ ۚ ﻓِﻄْﺮَﺕَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟَّﺘِﯽ ﻓَﻄَﺮَ ﺍﻟﻨَّﺎﺱَ ﻋَﻠَﯿْﻬَﺎ ۚ ﻟَﺎ ﺗَﺒْﺪِﯾﻞَ ﻟِﺨَﻠْﻖِ

ﺍﻟﻠَّﻪِ ۚ ﺫَٰﻟِﮏَ ﺍﻟﺪِّﯾﻦُ ﺍﻟْﻘَﯿِّﻢُ ﻭَﻟَﮑِﻦَّ ﺃَﮐْﺜَﺮَ ﺍﻟﻨَّﺎﺱِ ﻟَﺎ ﯾَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ.

توفیقی است تا در جلسه زیارت عاشورای ستاد کل نیروی انتظامی استان خوزستان  خدمتتان برسم. خوشحالیم که در خدمت شما نیروی انتظامی و پلیس خدوم و پای کار عرصه های خدمت به مردم و نظام هستیم.

در زمینه نهضت حسینی این نهضت و دلباختگی به امام حسین و اصحاب پاکباخته اش امری فطری است.

 چون امام حسین علیه السلام در روح و روان همه انسانهای آزاده و انسانهای بیدار هست. 

من در غالب یک سوال و پاسخ می خواهم از زاویه و منظری به این نهضت بپردازم؛

 و آن این است که سر جاودانگی کربلا چیست و ما چرا به کربلا و حسین بن علی وابسته ایم و عاشورایی هستیم و این ویژگی از کجا ایجاد شده است؟


نویسندگان و محققان و نظریه پردازان نهضت عاشورا با رویکردهای فسلسفی، عرفانی، تاریخی و سیاسی ...  به این مطلب پرداخته اند و هرکدام گوشه ای را تبیین کرده اند اما در مجموع همه این نظریه ها به چند مطلب پایه ای برمی گردد.


 اولا اینکه امام را شهید ازلی و کربلا را یک حادثه و خواست و قدر الهی میدانند. می توانیم از این نگاه، با عنوان  «شهید آگاه» تعبیر کنیم.


 اینکه امام حسین علیه السلام تسلیم خواست خدا بود و استنادات تاریخی بسیاری بر این مورد ذکر می شود.


 از جمله اینکه همه انبیا بر امام گریستند و تولد امام حتی توأم با یک روضه غمبار بود.

پس امام حسین علیه السلام از تولد برای این کار ساخته شد و از ازل قرار بر همین بود. و اصلا این نوشته شده بود.

 و استناد می کنند به این مطلب که «شاءالله أن یراني قتیلا و شاء الله أن یراهن سبایا»

به این نظریه می گویند نظریه شهید آگاه و با همین نام کتابی هست از آیة الله العظمی صافی گلپایگانی.

 

خوب این بعدی از کربلا است اما نمی توان  اسرار کربلا را در این مورد خلاصه کنیم آن موقع حادثه عظیم کربلا درس آموز نخواهد بود و قضا و قدر الهی تعمدها را نفی نمی کند.


نظریه دوم: اینکه امام حسین و یارانش شهید اشک و آه و ناله اند و هدف از کربلا همین آه و ناله ها است که از ازل بوده در زمان حادثه اتفاق افتاد و ادامه خواهد داشت کربلا نماد جوشش عواطف انسانی مقدس است به گونه ای که این اشک انسان را پاک می کند و امام حسین شهید اشک و ناله است أنا قتیل العبرات  اصلا امام شهید شده تا ما عزاداری کنیم و اشک و ناله بزنیم و حتی عزاداری که مختص انسان نیست و جنیان هم گریه کردند و اصلا عالم در آن هنگام تغییر کرد. انسانی که فطرت پاک داشته باشد حتما گریه می کند و اشک می ریزند.

و استناد می کنند هم که من بکی أو أبکی وجبت له الجنة


نسبت به اشک و ناله هم همین است و فرهنگی شبیه فرهنگ مسیحی به راه افتاده است. 

متاسفانه تعداد قابل توجهی از عوام شیعه فکر می کنند فلسفه عاشورا فقط همین اشک است و در طول سال هرگناهی می خواهد می کنند.

این هم تحلیلی بسیار غلط از کربلا است.

بلکه اشکی که از عمق جان بر می خیزد و می تواند تحولی باطنی ایجاد کند ارزش دارد.


نظریه سوم؛ کربلا را تفسیر شخصی کردن اینکه بگوییم شهید دلباخته الهی و شهید عرفان و اینکه امام حسین علیه السلام در قتلگاه هم با خدا راز و نیاز می کرد و امام حسین عنصر عرفان و بندگی خدا را در کربلا برجسته کرد 

خوب این هم هست اما این هم تمام جنبه کربلا نیست.

 

تحلیل چهارم؛  شهید انقلابی که امام حسین ع می خواست بر علیه یزید انقلاب کند و حرکت کرد و در سال 61 هجری برای انقلاب بر علیه پادشاهی یزید قیام کرد که نظام پیامبر را تبدیل کرده بودند به نظام پادشاهی و امام موفق نشد و شهید شد و شکست خورد و ما متاسفیم که چرا نتوانست حکومت تشکیل دهد و استناد می کنند به حوادث تاریخی در این باره و فرستادن مسلم بن عقیل و از این قبیل.

نه اینکه امام علیه السلام دنبال انقلاب نبود اما این لایه ظاهری کربلا است و جزء العلة است و نه تمام العلة.


و نظریه پنجمی هم هست ؛ شهید اصلاح جامعه شهید امر به معروف و نهی از منکر و استناد می کنند به این جمله امام؛ ِﻧّﻰ ﻟَﻢْ ﺃَﺧْﺮُﺝْ ﺃَﺷِﺮًﺍ ﻭَﻻ ﺑَﻄَﺮًﺍ...

یعنی انقلاب من انقلاب طغیانگری و تشکیل حکومت رفاه و انقلاب ظلم و فساد نیست بلکه انما خرجت لطلب الإصلاح من برای اصلاح امور امت و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم این هم یک تحلیل است و اینکه فلسفه نهضت این است و شهید مطهری بیشتر این مورد امر به معروف و نهی از منکر را برجسته می کند و این تحلیل فقط درست است.


البته در مورد این موضوع سوال و جوابی مطرح می شود که به اختصار به خاطر اهمیت آن مطرح می کنیم؛

 اما امر به معروف و نهی از منکر چهار شرط دارد؛

اول؛علم به معروف توسط آمر به معروف دو؛مرتکب اصرار بر ادامه منکر داشته باشد سه؛مفسده و ضرر برای آمر نداشته باشد چهار؛ احتمال تاثیر هم شرط است.

اما این عناصر که در نهضت امام نبود.

نه بنی امیه متاثر می شد و این امر به معروف و نهی از منکر امام ضرر عظیم هم داشت. 

در جواب باید گفت:


این شرایط چهار گانه را در مورد امر به معروف و نهی از منکر شخصی می گویند اما در مورد منکرات اجتماعی بزرگ که باورها را از بین می برد آن موقع امر به معروف و نهی از منکر چنان اهمیت می یابد که حتی اگر مبتنی بر فدا شدن جان معصوم باشد واجب و لازم است.

 اما امر به معروف و نهی از منکر امام اصلاحاتی بود که در همه نسلها و عصرها ممکن است در برهه ای جامعه ای بتواند الگو بگیرد اما نهضت کربلا و عاشورا را نباید جنبه های باطنی عاشورا را به فراموشی بسپاریم.


 

تحلیل ششم از کربلا؛ شهید هدایت


  اینکه گفته می شود حل مشکلات بشری یعنی بحرانها و معضلات از طریق کربلا حل می شود و اشاره می کنند به این روایت پیامبر که انه مکتوب علی یمین العرش ن الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

اگر کسی باورها و ارزشهایش حسینی شود هدایت می شود و در طوفانها و مشکلات و بحرانها و رفتارها کربلا نجاتبخش است یعنی کربلا را نیاز داریم برای هدایت و حل مشکلات بشری باز این یکی از جنبه های کربلا است و همه آن نیست و خیلی ها با همین منبر حسین آدم شدند و زندگیشان متحول شد.


عنصر هفتم شهید احیاگر

احیاگر فطرت انسانی گوهر دین نور فطرت است انسان حیاتی نباتی حیوانی و انسانی دارد حیات نباتی همان نمو و رشد بر اثر خورد و خوراک است. حیات حیوانی حیات مبتنی بر غرائز است اما حیات انسانی حیات معنویت و علم و آگاهی و ارزشهای جاودان انسانی است و همه این ارزشها در واژه ای پنهان است به نام فطرت و این فطرت اصیل انسانی اساس است و همه دارای این فطرت هستند به شرطی که این فطرت زنده بماند.

مسأله احیاگری در کربلا مسأله ای فطری است 

در نهایت  همه این هفت نظریه درست است اما باید درست تفسیر شوند و نهضت حسینی باید جامع تفسیر شود .

ما می توانیم با نهضت حسینی زنده شویم پیشرفت کنیم و حرکت رو به جلو داشته باشیم.

زبان کربلا زبان فطرت است و زبانی قومی و منطقه ای نیست.

مدافع دلیر اسلام نادر حمید کتب الله له السلامة_ خطوط مقاومت سوریه_ در کنار آیت الله کعبی



در پی شهادت مجاهدان دلیر اسلام حاج حمید مختاربند و فرشاد حسونی زاده، آیت الله کعبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری پیام تبریک و تسلیت دادند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی متن پیام به این شرح است؛

بسم الله الرحمن الرحیم  قال الله تعالی:  ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنه التی کنتم توعدون سوره فصلت ایه 30  در استانه محرم الحرام' شاگردان مکتب حسینی' هجوم همه جانبه تروریستهای جنایتکارجبهه اموی (النصره)که با هدف نفوذدرغوطه غربی ورسیدن به دروازه های دمشق' صورت گرفت را سد کردند وباشکست سنگین دشمنان' نقشه شوم جانیان صهیونیست را نقش براب کردند' دراین مقاومت وپایمردی تاریخی سرهنگ پاسدار مجاهد فرشاد حسونی زاده وسرهنگ پاسدار مجاهدحمید مختاروندبه فوز عظیم شهادت نائل شدند وبسیجی فداکارنادر حمید جراحت سختی دید این مردان بزرگ الهی با ایمان واخلاص وصداقت وشجاعت وباعزم واراده محکم واستواردرصراط مستقیم الهی گام نهادند وبا اقتداﺀ به نهضت سید الشهداﺀ در میدان جهاد فی سبیل الله حماسه ماندگار ایثار وشهادت را رقم زدندعطرایثارومقاومت وفداکاری وشهامت وشهادت بدون شک یاری خدا وامدادفرشتگان الهی رادر اردوگاه سپاه اسلام وبشارت فتح وظفروپیروزیهای بزرگ را به همراه دارد'  شهادت این دو رادمردرشید یادگار دفاع مقدس را به ساحت اقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه ورهبرمعظم انقلاب وملت بزرگ ایران اسلامی ومردم مقاوم وصبور خوزستان بخصوص اهالی شهرهای قهرمان اهواز وشوشتر ورزمندگان وهمرزمان وپاسداران وبسیجیان عزیزوبستگان وخانواده های مکرمشان تبریک وتسلیت عرض می نمایم از خداوند تبارک وتعالی صبر جمیل واجر جزیل برای داغدیده گان ومغفرت ورضوان ورحمت واسعه الهی وبهشت برین وحشر بامحمد وال محمد برای این دوشهید سعید خواهانم ودعا می کنیم که خدای قادرمتعال به زودی لباس صحت وعافیت وشفای عاجل به برادر عزیز بسیجی مخلص اقای نادر حمید عنایت نماید بمنه وکرمه بحق محمد وال محمد الاقل - عباس کعبی نماینده مردم شریف خوزستان در مجلس خبرگان رهبری23/ 7/ 1394



صبح امروز و با آغاز مراسمات عزاداری محرم الحرام آیة الله کعبی در برنامه نمادین نوای محرم منطقه چهار آموزش و پرورش شهرستان اهواز حضور یافتند و سخنرانی کردند.

آیة الله کعبی گفتند:

تشکر می کنم از ابتکار عمل آموزش و پرورش استان خوزستان و مسئولین محترم ناحیه چهار بابت ایجاد نمای نمادین نوای ماه محرم.

نوای محرم در امتداد رسالت آموزش و پرورش است. 

فلسفه آموزش پرورش اسلامی رشد معنویت رشد عقلانیت و انسانپروری است. 

 متاسفانه در نگاه کلاسیک به آموزش و پرورش تنها به ارزیابی تحصیلی، آن هم تنها بر پایه نمرات پرداخته می شود.

برنامه نوای محرم متن برنامه آموزش و پرورش است. 

به جوانان عزیز، مومن و ولایی کوی علوی در مدرسه نمونه خاتم الانبیا که پر شور و با انگیزه در این مجلس حاضر شدند تبریک می گویم و خوشحالم که این چهره های مصمم و با عزم و انگیزه را میبینم.


یک سوال و پاسخ 


سوال این است که چگونه کربلا شکل گرفت و چرا مکتب عاشورا مکتب ماندگاری برای انسانیت و بشریت شد؟

پاسخ های مختلفی می توان به این سوال داد به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در فضای انقلاب اسلامی پاسخ های زیادی داده شده که من تعدادی از این پاسخ ها را ذکر می کنم و پاسخ برتر را بر می گزینم

چرا که مدرسه محرم  صرفا مدرسه عاطفه و گریه نیست مدرسه عقلانی هم هست 

پاسخ اول 

گفته می شود این حادثه یک امر غیبی است و یک تراژدی  است که در ازل نوشته شده و خدا خواسته که امام حسین شهید شود. اصحاب و اهل بیتش شهید شوند و این اتفاق بیافتد و استناد می کنند به کلام؛

« شاءالله ان یرانی قتیلا و شاء الله یراهن سبایا»

 در واقع توجیه می کنند که  قضا و قدر الهی است. 

در این پاسخ باز می توان چند نگاه به قضا و قدر الهی داشت 

نگاه تسلیم و نگاهی که از دلش هیچ حرکتی ساخته نمی شود این نگاه توسط مکتب امام حسین و حضرت زینب محکوم شده و بنی امیه سعی می کردمد همین نگاه را ترویج کنند انجا که یزید به حضرت زینب گفت: کیف رایت صنع الله بکم 

حضرت فرمود ما رایت الا جمیلا و بعد اینکه کار خود شما بود.

قضا و قدر الهی عامل حرکت و برنامه ریزی و نفی کننده مدیریت بشری چه مثبت و منفی نیست 

در فاجعه بی نظیر منا مفتی وهابیت با ریشخند گفت قضا و قدر الهی است اما میدانیم که اراده و خواست خدا نفی کننده سوء مدیریت نیست و عاشورا را هم نمی توان اینطور توجیه کرد این تفسیر صد در صد غلطی است.


تفسیر دوم تفسیری مسیحی است

مسیحیت معتقدند مسیح به صلیب کشیده شد تا گناهان مسیحیت بخشیده شود.این منطق را منطق فدا می نامیم. منطق فدا را عده ای در مکتب عاشورا بیان می کنند که امام شهید شد تابا اشک حسینی گناهان ما بخشیده شود.


«من بکی او تباکی وجبت له الجنة»


در این زمینه باید گفت فداکاری حسینی رفع تکلیف و سلب مسئولیت از انسانها نمی کند. 

حسین برای توجیه بی ارضه گی های بشریت شهید نشد.

این تفسیر هم بر اساس آیات و روایات و عقل و اجماع و از نگاه همه مراجع تقلید و علمای سلف  تفسیر غلطی است.

 ما مدافع منطق گریه و اشک و عزاداری هستیم اما اشک و گریه مسئولیت آفرین و حرکت بخش.


گریه ای که جوشش عاطفه ها است و برگرفته از حکمت روشنی است. 

«بکاء المومن من قلبه و بکاء المنافق من هامته.»


تفسیر سوم که چرا کربلا اتفاق افتاد تفسیر سیاسی است؛

 در تفسیر سیاسی می گویند دعوایی بوده و امام حسین خود را احق می دانست و می خواست حکومت کند و انقلاب ناکامی برای تشکیل حکومت داشت.

این تفسیر هم صد در صد غلط است امام حسین اگر می توانست حکومت تشکیل می داد اما حکومت یکی از اجزاء و مولفه های حرکت حسینی بود و همه آن نبود این تفسیر سیاسی هم غلط است.


تفسیر چهارم می گویند: هدف امام حسین حکومت نبود بلکه اصلاح اوضاع جامعه بود و استناد می کنند به روایت «إنی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما بل خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی رسول الله» 

امام حسین ع فرمود به معنای اصلاح


این تفسیر را تا حدی می توانیم قبول کنیم اما با توضیحاتی و آن اینکه این اصلاحات حسینی مختص زمان امام نبود بلکه فرازمانی و فرامکانی و در پهنه تاریخ بود.

 هرگاه جامعه ای با الگو گرفتن از نهضت حسینی بخواهد از عقب ماندگی به سمت پیشرفت حرکت کند نهضت حسینی الگو است 

الگوی تمدن پیشرفت، عدالت، علم آگاهی، عزت و سربلندی و الگوی آزادگی است. 

به این معنی کربلا چرا اتفاق افتاد درست خواهد بود و نوای محرم نوای نهضت حسینی اصلاح مدارانه و حضور آگاهی بخش و تاثیر گذار برای ایجاد تحول در محیطی که در آن زندگی می کنیم خواهد بود.


هر کسی به فراخور حال خود می تواند از نهضت حسینی الگو بگیرد.


نهضت حسینی نقشه الهی برای احیای دین و انسانیت و تبیین آرمانهای انسانی بود.

یک شخص حسینی بر پایه نهضت حسینی می تواند تحول آفرین باشد.

امام حسین و نهضت حسینی فرامذهبی و حتی فرا دینی است و یک نهضت بشری است. 





جمعی از طلاب حوزه علمیه امام حسین علیه السلام طی مراسم با شکوهی به دست با برکت حضرت آیة الله کعبی معمم شدند.




به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی؛ در آستانه محرم الحرام حسینی مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلام  تجمع با شکوه عاشورائیان حسینی را برگزار نمود. طی این مراسم نه تن از طلاب حوزه علمیه امام حسین علیه السلام توسط آیة الله کعبی معمم شدند.
حوزه علمیه امام حسین علیه السلام در سال 1389 در شهرستان اهواز و قم توسط آیت الله کعبی تأسیس گردید. این اولین مراسم تلبس به لباس شریف روحانیت است که در حوزه علمیه امام حسین علیه السلام برگزارمی گردد.
طلاب این حوزه علاوه بر دروس رایج حوزوی، در  دوره های تخصصی خطابه و ارشاد و همچنین بصیرتی مختص این حوزه مبارکه علمیه شرکت داشته اند.







مجالس الأئمة مجالس معارف الإسلامیة و مجالس تربیة الإنسان



 و مع الأسف الشدید هذه القیادة الصالحة حذفوها من مسرح الحیاة. هذه القیادة الصالحة لن تتح لها طیلة التاریخ بأن تقود الإنسان فلم یبقی لنا إلا إحیاء ذکریات هولاء القادة الأعاظم الأماجد الکبار لتسمو أرواحنا بذکراهم و لنتلقی الدروس من خلال سیرتهم و من خلال عطائهم.

 و نقول هنا القیادة الإلهیة.





بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و الصلوة و السلام علی محمد و آله الطیبین الطاهرین 

لا سیما بقیة الله في الأرضین قال تعالی في محکم کتابه و منیر خطابه: لا سیما بقیة الله في الأرضین قال تعالی في محکم کتابه و منیر خطابه: 


ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﮐَﺮَّﻣْﻨَﺎ ﺑَﻨِﯽ ﺁﺩَﻡَ ﻭَﺣَﻤَﻠْﻨَﺎﻫُﻢْ ﻓِﯽ ﺍﻟْﺒَﺮِّ ﻭَﺍﻟْﺒَﺤْﺮِ ﻭ َﺭَﺯَﻗْﻨَﺎﻫُﻢ ﻣِﻦَ

ﺍﻟﻄَّﯿِّﺒَﺎﺕِ ﻭَﻓَﻀَّﻠْﻨَﺎﻫُﻢْ ﻋَﻠَﯽ ﮐَﺜِﯿﺮٍ ﻣِﻤَّﻦْ ﺧَﻠَﻘْﻨَﺎ ﺗَﻔْﻀِﯿﻼً ﯾَﻮْﻡَ ﻧَﺪْﻋُﻮﺍ ﮐُﻞَّ ﺃُﻧَﺎﺱٍ ﺑِﺈِﻣَﺎﻣِﻬِﻢْ ﻓَﻤَﻦْ ﺃُﻭﺗِﯽَ ﮐِﺘَﺎﺑَﻪُ ﺑِﯿَﻤِﯿﻨِﻪِ

ﻓَﺄُﻭﻟﺌِﮏَ ﯾَﻘْﺮَﺀُﻭﻥَ ﮐِﺘَﺎﺑَﻬُﻢْ ﻭَﻻَ ﯾُﻈْﻠَﻤُﻮﻥَ ﻓَﺘِﯿﻼً ﻭَﻣَﻦ ﻛَﺎﻥَ ﻓِﻲ ﻫَﺬِﻩِ ﺃَﻋْﻤَﻰ ﻓَﻬُﻮَ ﻓِﻲ ﺍﻵﺧِﺮَﺓِ ﺃَﻋْﻤَﻰ ﻭَﺃَﺿَﻞُّ

ﺳَﺒِﻴﻠًﺎ.


في البدأ أتقدم بأحری آیات التعازي إلی ساحة مولانا و مقتدانا صاحب العصر و الزمان بقیة الله المنتطر و إلی نوابه الکرام مراجعنا العظام و إلی ولي أمرنا في عصر غیبة الإمام القائد المعظم آیة العظمی الإمام الخامنه اي حفظه الله بمناسبة شهادة مولانا الإمام محمد بن علي الجواد التقي و کذلک أعزي المومنین کافة و أقول لکم أیها المومنون أحسن الله لکم العزاء و تقبل الله أعمالکم 

المجلس إکتفی من بیان الکافي و الوعظ الشافي للخطیب المفضال أخي و عزیزي سماحة حجة الإسلام و المسلمین الخطیب الشاعر الشیخ عبدالسادة الدیراوي حفظه الله 

و کذلک هذه المدائح و العزاء و ذکر الجواد بن الإمام الرضا علیه السلام و أنا تأدبا و إمتثالا لأوامر أخوتي و بالأخص أخي و عزیزي سماحة سید شرف صاحب هذا الصرح الثقافي الشامل حسینیة و مسجد الزهراء سلام الله علیها بالوقت الذی أشکر حضورکم الذین قدمکک و بعضکم جاء من مدن أخری أتقدم لکم ببعض کلمات من وحی هذه المناسبة التي جمعتنا ببرکة الصلوة علی محمد و آل محمد.



هناک سوال جوهري یطرح من قبل مخالفین أتباع أهل البیت علیهم السلام بأنکم أیها الشیعة تقدسون و تعظمون أئمتکم و تندبونهم و تقیمون المآتم و کذلک الأفراح و توجهون هذا الأمر علی التوحید و النبوة و العدل و المعاد و جمیع المعارف القرآنیة

هل الإسلام هو فقط هذا الأمر لماذا أنتم معشر الشیعة دینکم أئمتکم فقط؟

هکذا تطرح هذه الإشکالیة. 

أنا أرید أن أجیب علی هذه الإشکالیة بإختصار أولا:

جوابنا واضح؛  إذا تسأل الموالي الشیعي یقول: أولا هذا أمر الله یقول الباري تعالی:  و جعلناهم أئمة یهدون بأمرنا 

ثانیا: قضیة الفطرة؛ مقتضی الفطرة،

فِطْرَة اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لخلق الله  ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ 


ثالثا: حب أئمتنا محفور في أعماق قلوبنا و وجداننا بحیث لا نستطیع أن نفارق هذا الحب مع أنه أمر الله؛ قُل لا أَسئَلُكُمعَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى


رابعا: مجالس الأئمة مجالس المعارف الإلهیة جمعاء، مجالس الوعظ و الإرشاد، مجالس تربیة الإنسان و مجالس ربط المجتمع بالدین و المبادئ الإلهیة

و خامسا: هناک أجر و ثواب عظیم یترتب علی هذه المجالس خصوصا ذکر مظلومیة أهل البیت علیهم السلام و بالأخص مظلومیة أبي عبدالله الحسین علیه آلاف التحیة و السلام.



و لکن إن إحیاءنا لهذه المجالس و المئاتم و ذکریات الأئمة الکرام، لیس هذا الإحیاء أمرا الهیا مقدسا نبتغي من خلاله الأجر و الثواب فحسب

 بل من خلال هذه المجالس نرید أن نعیش مع أئمتنا في أوضاعنا المعاصرة و نتلقی الدروس الکبیرة منهم  لحیاتنا المعاصرة

إن الإمامة الإلهیة هي روح الدین. الدین بلا إمامة کجسم بلا روح لأن الإمام بالمقیاس الإنساني البشري قائد و المجتمع الإنساني، من دون قیادة صالحة إما یئول أمره إلی التوحش أو التخلف.

فالقائد الإمام الرمز الإلهي هو قائد التوحید و قائد الرسالة و معرفة النبوة و قائد العدل و الأخلاق و هو قائدنا إلی مسیرتنا الأبدیة نحو الحیاة الخالدة الأخرویة.

من خلال القائد الإلهي الرمز نعرف العقیدة و ننجم في الأخلاق و نعرف الشریعة و نشق طریقنا في الحیاة. فالقائد هو الأساس في الإسلام بل أکبر محنة، للإنسان المعاصر الیوم في العالم بأجمعة؛ أیها الأخوة أیها السادة أیهاالمشایخ أیها الأساتذة أیها المثقفون، محنة الإنسان المعاصر؛ هو محنة فراق القیادة في العالم.

إن قادة البلدان في العالم لا أهمیة لهم في قیادة هذا البشر.

 جاء الدین لصناعة الإنسان، صناعة الإنسان  الکریم العزیز الواعي المتقدم القوي الآمن المطمئن و صناعة المجتمع المثالي الرائع.

صناعة هذا الإنسان و هذا المجتمع لا یتم إلا عن طریق قیادة صالحة.


 و مع الأسف الشدید هذه القیادة الصالحة حذفوها من مسرح الحیاة. هذه القیادة الصالحة لن تتح لها طیلة التاریخ بأن تقود الإنسان فلم یبقی لنا إلا إحیاء ذکریات هولاء القادة الأعاظم الأماجد الکبار لتسمو أرواحنا بذکراهم و لنتلقی الدروس من خلال سیرتهم و من خلال عطائهم.

 و نقول هنا القیادة الإلهیة.

القیادة الإلهیة هي التی ترافقنا في الدین فإحیائنا لهذه المراسم لیس هو سرد تاریخي  و قسوي و أن نتضامن مع الأئمة في ماضي حیاتنا و حیاتهم بل نعیش مع الأئمة في حالنا و مستقبلنا. نرید أن نصنع الحال و نبني المستقبل.

فکیف نترک الأئمة الإمام یعن القائد الزعیم و أئمتنا قادة الإسلام. قادة المسلمین قادة المجتمع و قادة الدولة بعد الرسول الأکرم محمد المصطفی بتنصیب إلهي.

لکن سرعان ما انحرف الحکم الإلهی بعد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و أدی إلی هذه الفترة التي نعرفها من التاریخ و ما جری علی أئمتنا واحدا تلو الآخر و الیوم نعیش ذکری إستشهاد الإمام الجواد علیه السلام.



سنن لله مقدمة علی العلائم




هناک تیارات منحرفة تارة تدعي بإسم السفارة و النیابة للإمام الحجة بعنوان الیمانیة و هم کذابون و بعداء عن هذا الأمر و تارة یدعون أمور أخری هذف کل هذه الدوائر إبعاد الشیعة و المسلمین عن القیادة الصالحة.





سوال یرتبط بهذا البحث؛ الآن عند ما نقیم هذه المآتم و نعیش مع الأئمة کیف نبني الحیاة المعاصرة علی ضوء سیرة الأئمة؟

 في فراغ القائد الإلهي الصالح المثالي الأئمة رسموا لنا الطریق في عصر غیبة الإمام ینبغي نرجع إلی النواب و إلی أولیاء الأمور زعماء الدین المراجع و الفقیه الذی یستطیع أن یدیر الأمة المجتهد العادل الکفوء القادر علی قیادة الأمة الذی یسمی ولي الفقیه أو المرجع الرشید 
فالمرجعیة الرشیدة و ولایة الفقیه هو إستمرار بل إحیاء لأمر الأئمة في عصر غیبة الإمام علیه السلام.
فکل موالي یعیش في عمق وجدانه مع الأئمة الأطهار لابد أن یکون مع هذه القیادة الصالحة في الوضع المعاصر و هم المراجع العظام و ولي الفقیه
لماذا أذکر هذا الأمر؟
 لأنه هناک تیار مع الأسف یروج للطم علی الصدور و المجالس الحزینة لکن یسعی لیعزل الأمة عن القیادة الصالحة بدل أم الأمة تتبع المراجع و الولي الصالح لإدارتهم یبعدونهم عن المرجعیة و القیادة الصالحة و یرشدونهم إلی أعداء الأمة و أعداء الشیعة. کیف؟
هناک روایة للإمام الرضا علیه السلام جدا مهمة؛
 الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْخَزَّازِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ إِنَّ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالَاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِيَائِنَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ يُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ 

یعني الشیعي الموالي الحقیقي یملک تولي و تبري إذا کان یتولی الأئمة فهو في نفس الوقت یعمل في خط أعداء الأئمة یصبح أشد من الدجال.
هولاء الذین یقولون نحن شیعة و مکاتبهم في أمریکیا و بریطانیا و یعملون تحت إدارة أمریکا و بریطانیا هولاء کذابون هولاء یریدون أن یبعدون أبناء الطائفة الشیعیة من قیادتهم الصالحة و هم المراجع الولي الفقیه 
هناک تیارات منحرفة تارة تدعي بإسم السفارة و النیابة للإمام الحجة بعنوان الیمانیة و هم کذابون و بعداء عن هذا الأمر و تارة یدعون أمور أخری هذف کل هذه الدوائر إبعاد الشیعة و المسلمین عن القیادة الصالحة.
فنحن من خلال المراجع و من خلال ولي الفقیه نعرف مسیرة الأئمة و القیادة الصالحة و هذا مبدأ مهم.

و من خلال هذا الأمر في عصرنا هذا موسس و قائد بناء الجمهوریة السلامیة آیة الله العظمی الإمام الخمینی رحمة الله علیه ناب بحق صاحب الأمر و الزمان و أحیی معارف الدین و معارف أهل البیت علیهم السلام و الیوم معارف أهل البیت منتشرة في تلعالم ببرکة هذه الدولة المبارکة المعطائة و ببرکة الخلف الصالح للإمام الراحل القائد المعظم حفظه الله 
ینبغي أن نعرف المسیرة.

سماحة الشیخ عبدالسادة الدیراوي حفظه الله  ذکر حدیث ممتاز جدا عن الإمام الجواد علیه السلام و أنا أختم کلامي و أربطه بشرح هذا الحدیث


«سئل الإمام الجواد علیه السلام أمر السفیاني من المحتوم أم من الغیر محتوم فقال من المحتوم فقیل له إذا کان کذلک فهل یحدث البدا في السفیاني قال نعم قیل له إذا یحدث البدا في صاحبنا کذلک قال لا ذلک من الموعود»

البدا یحصل عن طریق العمل الصالح.
کما إذا کان مقرر أن رجلا ینتهی عمره عند ستین سنة بواسطة صلة الرحم یبارک الله في عمره و تنتهي حیاته عند الثمانین مثلا.

کذلک الجهاد و المقاومة یسبب أن السفیاني یهزم في عقر داره. الیوم المقاومة الإسلامیة المتمثلة في حزب الله و المقاومة التمثلة في الحشد الشعبي و قوافل المقاومة التي تقابل الدواعش و التکفیریین الذین هم بني أمیة و خوارج الزمان هولاء بإمکانهم أن یهزموا جیش السفیاني في عقر داره.
من خلال المقاومة و الجهاد یحصل البدا لأن قانون البدا هو العمل الصالح و أی عمل صالح أکبر من الجهاد و المقاومة؟!
هذا الدرس تعلمناه من الإمام الجواد علیه السلام و من روایة الإمام الجواد علیه السلام لکن ظهور الحجة من الموعود.
 وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِلَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْض كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضی لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

هناک فرق شاسع بین الموعود و بین المحتوم الذی یحدث به البدا
قد یکون السفیاني اصلا لا یکون له وجود قد یکون یهزم في عقر داره هذه حقیقة عن الإمام الجواد علیه السلام کما هو في صحیفة الإمام المهدی علیه السلام المجلد الخامس 
باب البدا و باب احادیث الإمام الجواد علیه السلام.
ملاحظة أخری لمعرفة علامات الظهور؛هناک  قاعدة قرآنیة بإسم «سنة الله»
سنن الله مقدمة علی العلائم
إذا حدث تناقض و تزاحم و تضاد بین سنة الله و بین علائم الظهور المذکورة فی الکتب الحدیثیة  و حتی العلائم الحتمیة هذا التناقض یتم بصالح سنة الله و هذه العلامة تکون لا أصل لها
یقول الله تعالی: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم.

العلامة تقول لا بالجبر والحتم یحصل هذا الأمر و لم ینتصروا هذا لا نقبله لأنه مقابل لکلام الباري تعالی و هذا سوء ظن بالله 
الظّانّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ ۚ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِم وَلَعَنَهُم
من یسوء الظن بالله و لم یعتمد علی قدرة الباري تعالی و لم یتحرک لبناء المجتمع و تغییر المجتمع هذا عنده یوء ظن بالله تعالی 

الإمام الجواد علیه السلام یعلمنا درس الإعتماد و الثقة بالله و یقول علیه السلام:
 : الثِّقَةُ باللّه ِ تعالى ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ ، وسُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ
أساس البناء و التطویر و التغییر و القضا علی المشاکل و التخلف یأتي من الإرادة الصلبة و من العزم القوي و من التوکل علی الله و الثقة بالله کما علمنا الإمام الجواد علیه السلام و آخر دعوانا أن  رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.