پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی  دفتر آیة الله کعبی

آیة الله کعبی فقیه و حقوق دان برجسته کشور و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری است. این پایگاه به اصرار و درخواست دوستداران ایشان در اردیبهشت ماه 1394 تاسیس گردید. أغلب مطالب این پایگاه تولیدی هستند و به ندرت و در مورد مطالب خاص از اخبار دیگر خبرگزاری ها با توجه به اهمیت مطلب استفاده می گردد. این پایگاه توسط دفتر آیة الله شیخ عباس کعبی در اهواز اداره می گردد.
______________________________
کانال تلگرام: https://t.me/alkaebi
صفحه اینستگرام: akaabi_ir

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

گزارش تصویری شب پنجم مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام در دهه اول محرم الحرام 1438 ه. ق در اهواز از طرف آیة الله شیخ عباس کعبی، سخنران، خطیب ارجمند حجة الاسلام و المسلمین شیخ سعید آل کثیر .

این برنامه معنوی در دهه اول محرم الحرام هر شب رأس ساعت ده ادامه دارد.




آیة الله شیخ عباس کعبی صبح امروز با حضور در مراسم ستاد کل نیروی انتظامی خوزستان در جمع پرسنل این نیرو سخنرانی کردند.

آیة الله کعبی گفتند دولت ها بر پایه عهد امیرالمومنین چهار وظیفه اساسی دارند 

مدیریت منابع مالی در جهت تامین رفاه مردم و پیشرفت نظام 

تامین امنیت داخلی و خارجی، اصلاح وضعیت مردم و چهارم توسعه عمرانی است.این چهار وظیفه بنیادین دولت است 

حفظ بیت المال مبارزه با فساد اقتصادی مقابله با پدیده ظالمانه حقوقهای موسوم به نجومی بر پایه درس کربلا ی یک وظیفه  است 

معقول نیست حقوق یک لیسانیه با سابقه زیاد بشود یک ملیون تومان و شخص  در جایگاه دیگری با همان سابقه بیست ملیون تومان بگیرد. این باعث شکاف طبقاتی می شود.




حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام، الگوی جاودان جهاد و ایثار و فداکاری و شهادت در راه خدا و نیز چراغ فروزان هدایت و کشتی نجات امت است. 

نهضت کربلا ریشه در نهضت انبیا دارد.

انبیای الهی برای دعوت ملت های خود به حق و هدایت و نجات ملت ها از یوغ بندگی و بردگی انسانها و دعوت آنها به سوی بندگی خدا ارسال شدند. اخراج ملت ها از تاریکی ها به سمت روشنایی 

به عنوان نمونه پروردگار حضرت موسی را مثال می زند «أن أخرج قومک من الظلمات الی النور» 

اخراج، یعنی رهایی و نجات دادن هدایت کردن 

نام مجموعه بدی ها تاریکی و خوبی ها نور است 

اخراج یعنی نجات و نجات یعنی رهایی از تاریکی الحاد و شرک به سمت نور خدا پرستی 

و نجات از همه بدی ها به سمت همه خوبی ها، از تاریکی ذلت به سمت نور عزت و جایگاه اجتماعی، نجات از تاریکی فقر و فساد به سمت نور خودکفایی و استغناء

ماموریت نورانی انبیا پر هزینه و پر خطر است و همواره در مقابل انبیای الهی انسانهای زورگو و نفع طلب، صف آرایی می کنند.

 دشمنان انبیا از همه ابزارهای ممکن برای سد عن سبیل الله و بازداشتن انبیا از ماموریت الهی استفاده می کنند.

از جمله طواغیت ومفسدین و ظالمین و ملأ و مترفین 

طواغیت یعنی تجاوزکاران به حقوق ملت بر مقیاس حکومت 

مفسدین  یعنی لشکریان تباهی و نابودی انسانها 

و ملأ یعنی چشم پرکنها و گروههای نفع طلبی که از نفوذ اجتماعی خود برای مقاصد خود استفاده می کنند. 

مترفین یعنی مرفهین بی درد و کسانی که دنبال زندگی تجملاتی هستند.

لذا ماموریت انبیا پر هزینه و پر خطر است.  

ابزارهای دشمنان انبیا، تبلیغات منفی، جداسازی ملت ها از راه انبیا، شکنجه و اذیت و آزار یاران نزدیک انبیا است.

و در نهایت مقابله با خود انبیا و حذف فیزیکی انبیا به بدترین شکل ممکن است.

اما اراده الهی بر این تعلق گرفته که پیامبران الهی در ماموریت خود در دنیا و آخرت موفق بشوند.

چرا چون راه نور راه روشنایی و راه حق همواره پر جذبه است. مشعل فروزان حق همواره ملت ها را در تاریخ فرا مکان و فرازمان روشنایی می بخشد. 

از لحاظ ریشه قرآنی، جنس نهضت حسینی از جنس همین نهضت انبیا است بلکه چکیده نهضت انبیا نهضت امام حسین است از این نظر امام حسین وارث انبیا است. در زیاتنامه ها می خوانیم السلام علیک یا وارث آدم، یا وارث اسماعیل ذبیح الله یا وارث ابراهیم خلیل الله ...

 اراده الهی بر این تعلق گرفته تا در یک تراژدی غم بار خلیفه خدا، گل سرسبد هستی، جگرگوشه پیامبر، به بدترین شکل ممکن قربانی بشوند در راه خدا، خود و خاندانش فدا بشوند

برای داشتن یک نمونه اعلای حرکت در راه خدا 

جدای از درسهای عاشورا الگو بودن عاشورا جهت اقتدا و پیروی در کارهای پر خطر و پر هزینه و توأم با خطرات جانی در راه خدا می تواند یک نمونه باشد.

از این جهت ماموریتهای نیروی انتظامی در مقابله با مفسدین، اشرار متجاوزان به حقوق ملت در تامین آسایش و حقوق ملت از جنس عاشورا است.

 چون نیروی انتظامی در میادینی حاضر می شوند که جانشان را هم در راه خدا فدا می کنند.

جهاد بر اساس نهضت امام حسین مراتبی دارد؛

جهاد بیانی؛ بعضی از گفتن ها پر هزینه است. اصطلاح جهاد به معنای فراتر از جنگیدن است و دعوت به خیر و حق و نهی از پلیدی و بدی در آغاز دعوت پیامبر جهاد دانسته شد کلمه جهاد در مکه هم به کار برده شد

 تسلیم دشمن نشدن جهاد کبیر به حساب می آمد .

پیامبر و اصحابش قرآن را تبلیغ می کردند و زیر شکنجه بلالها می گفتند احد احد و سمیه و یاسر ها شهید شدند پس این نیز جهاد کبیر است.

امام حسین علیه السلام از مسیر مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا سخنان سیدالشهدا در جهت بیان حق جهاد کبیر بود و سفیر امام حسین، مسلم با همین وضعیت شهید شد و در عاشورا هم از موعظه اول امام حسین علیه السلام خیلی ها جذب شدند.

جهاد دوم جهاد الصبر علی الأذی 

صبر در راه خدا هم جهاد است امروز ملت به خاطر ایستادگی در کنار ملت های جهان طبیعی است که هزینه باید بپردازد.

لذا محاصره اقتصادی و فشار سیاسی و دیپلوماتیک هزینه عاشورایی بودن است.

جهاد سوم جهاد حفظ نظام اسلامی و تعمیق محتوا و پشتیبانی از آن است 

حفظ نظام بر پایه الگوی عاشورایی و دفاع از امنیت ملت یک حرکت عاشورایی است.

«امره بجبایة خراجها و جهاد عدوها و استصلاح أمرها»

دولت ها و ملت ها بر پایه عهد امیرالمومنین چهار وظیفه اساسی دارند؛

مدیریت منابع مالی در جهت تامین رفاه مردم و نظام 

تامین امنیت داخلی و خارجی 

اصلاح وضعیت مردم 

و چهارم  توسعه عمرانی است.

این چهار وظیفه بنیادین دولت است 

حفظ بیت المال، مبارزه با فساد اقتصادی و مقابله با پدیده ظالمانه حقوقهای موسوم به نجومی بر پایه درس کربلا وظیفه ای اساسی است. 

معقول نیست حقوق یک لیسانیه با سابقه زیاد بشود یک ملیون تومان و شخص  در جایگاه دیگری با همان سابقه بیست ملیون تومانبگیرد. این پدیده شکاف طبقاتی ایجاد می کند.

امروز می بینیم خواص دارای عقبه حمایتی نمی گزارند مبارزه با فساد اقتصادی خوب پیش برود.

 رهبری سه دستور دادند؛ بازپس گرفتن حقوقها و اخراج متخلفین و سوم دادگاهی کردن آنها.

امروز آقایان می گویند حقوقهایی که می گرفتند قانونی بوده خوب این نوع جوای خود مصیبتی بزرگتر است.

ابا عبدالله الحسین در دفاع دوم با همه وداع می کنند و در وداع آخر خدمت امام سجاد می آیند تا ودایع امامت را تحویل دهند به ایشان فرمودند « بنی ایاک و ظلم من لایجد علیک ناصرا الا الله» بترس از ظلم کردن به کسی که در مقابل تو کسی جز خدا ندارد.

 معلوم است که امام سجاد ظالم نیست ایشان می خواست پیامی جهانی بدهند. سینه زدن و اشک ریختن بر اباعبدالله پشتوانه عقلانی دارد. جوشش عاطفه ها در مسیر مبارزه با ظلم و ستم است 

اشک هدفمند  برخواسته از عمق آگاهی و مسئولیت است و حرکت در مقابله با ظلم است 

جهاد سوم جهاد اصلاح اوضاع مردم است یکی از ابعاد مهم جهاد و فداکاری آماده بودن برای شهادت در راه خدا است و حدیث نفس داشته باشیم که حسینی بودن به این است که از ماموریت های فدا شدن نهراسیم.


التقریر المصور من اللیلة الثالثة لمجلس أبي عبدالله الحسین علیه السلام في الأهواز من قبل آیة الله الشیخ عباس الکعبي  في حسینیة مرکز الإمام الحسین علیه السلام العلمي الثقافي ، الخطیب؛ فضیلة الشیخ سعید آل کثیر

گزارش تصویری مجلس شب سوم عزاداری ابی عبدالله الحسین علیه السلام در اهواز از طرف آیة الله شیخ عباس کعبی، در حسینیه مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلام با سخنرانی خطیب ارجمند حجة الإسلام و المسلمین شیخ سعید آل کثیر





بسم الله الرحمن الرحیم 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

«إن الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة»

تعلن هیئة أمناء *حسینیة مرکز الإمام الحسین علیه السلام* برنامجها السنوي الحسیني خلال العشرة الأولی المقبلة من شهر *محرم الحرام* 

سیقام مجلس عزاء أبي عبدالله الحسین علیه السلام *من یوم الأحد ، لیلة الاثنین 30 ذو الحجة 1436 /   1395/7/11 في تمام الساعة 10 مساءا.*


و یرقی المنبر خادم أهل البیت *فضیلة الشیخ سعید آل کثیر* علی رأس الساعة 10:30 مساءا

و ذلک بحضور مؤسس المرکز و الحسینیة *سماحة الشیخ عباس الکعبي*

المکان: الأهواز، حی لشکرآباد، شارع علوي، حسینیة مرکز الإمام الحسین علیه السلام العلمي الثقافي.


*مع تغطیة قناة محافظة خوزستان.*



بسم الله الرحمن الرحیم

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ.

هیئت أمناء حسینیه *مرکز علمي فرهنگی امام حسین علیه السلام* برنامه مراسم دهه محرم الحرام پیش رو را به این شرح اعلام می دارد


شروع مراسم عزاداری *ساعت ده شب* 

شروع منبر با سخنرانی خطیب ارجمند *حجة الإسلام و المسلمین شیخ سعید آل کثیر* ساعت ده و نیم شب 

با حضور مؤسس حسینیه و مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلام، آیة الله شیخ عباس کعبی


مکان؛ اهواز، لشکرآباد، بلوار علوی،حسینیه مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلام.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی، پیام تبریک و تسلیت آیة الله شیخ عباس کعبی در پی شهادت بسیجی قهرمان، شهید سرافراز اسلام مرحوم عادل سعد به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم  قال الله تعالی : «وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّيْنَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ»

مجاهد دلاور سپاه اسلام، شهید سرافراز مدافع حرم، مرحوم "عادل سعد" رضوان الله تعالی عليه از شهرستان دزفول، پایتخت مقاومت و خانواده علم و روحانیت و جهاد و شهادت به کاروان شهیدان شاهد و چهار شهید خاندانش پیوست و به عهد الهی با جوانمردی و صداقت و تا پای خون وفادار ماند.

 شهیدان مدافع حرم،  پشگامان صراط الهی و ناظران به وجه الله  هستند که با لباس رزم و شهادت و با خوش آمد گویی ملائکة الله درحاليكه همگان بايد حساب باز پس دهند، بدون حساب و تشریفات و شتابان در قافله نور و تحت پرچم حسینی، وارد بهشت می شوند.

این فوز عظیم را باید تبریک گفت و  بر حال ما جاماندگان تأسف خورد و  در غم فراغ این عزیزان تعزیت  گفت.

 امیدواریم که رهپویان راه شهیدان وپاسدار حرم و حریم الهی آنان باشیم.

ازخداوند متعال علو درجات ومغفرت و رحمت واسعه و رضوان الهی برای شهید عزیزمان، "عادل سعد" و حشر با اولیای اطهر محمد و آل محمد خواهانم

 و نیز با تسلیت به مردم قهرمان خوزستان و دزفول و عشایر سعد و آل کثیر و خانواده بزرگ و ایثارگر و شهید پرور این شهید عزیز

 و یاد بود شهیدانشان و نیز یاد عالم ربانی مرحوم حاج شیخ "طعمه سعد"، صبر جمیل و اجر جزیل برای کلیه مصیبت دیدگان از خدای بزرگ خواهانم. 

1395/ 6/ 18 الأقل - عباس کعبی نماینده مردم شریف خوزستان در مجلس خبرگان رهبری


آیت‌الله عباس کعبی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در قم ضمن تبریک سالروز ولادت امام رضا(ع) اظهار کرد: باید از سیره ائمه اطهار(ع) متناسب با مقتضیات زمان درس‌آموزی کنیم تا بتوانیم در زندگی خود موفق شویم.

وی خاطرنشان کرد: در آن دوران تقابل بین نظام فاسد و مستبد و مدعی عباسی و ولایت الهی وجود داشت که در این تقابل ولایت الهی پیروز شد و از فرصت‌ها برای پیشبرد تمدن اسلامی و حل مشکلات به طور مطلوب بهره‌برداری صورت گرفت.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه امروز نظام اسلامی برپایه ولایت علوی، فرهنگ حسینی و سیره و منش رضوی استوار است، گفت: این نظام در زمینه مقابله با طاغوت، مرفهین بی‌درد، جریان‌های فاسد، منفعت‌طلب و نظام‌های مزدور استکبار به اقدامات اساسی می‌پردازد و اکنون نظام جمهوری اسلامی به قدرت منطقه‌ای تبدیل شده است.

وی عنوان کرد:‌ سیره امام رضا(ع) بر پایه امامت الهی و کرامت انسانی قابل تحقق است و نظام جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی مترقی و اندیشه ولایت، کرامت حقیقی انسان در تلفیق ماهرانه بین آزادی، مسؤولیت، عقلانیت، معنویت، ایمان، پرستش الهی، علم و پیشرفت و توسعه فعالیت می‌کند.

آیت‌الله کعبی معین الضعفا را یکی از القاب امام رضا(ع) ذکر کرد و افزود: باید از سیره پیشوای هشتم شیعیان برای توجه به محرومان، مستضعفان و تحقق عدالت اجتماعی، توزیع مناسب امکانات و بهره‌مندی صحیح از بیت المال در حوزه منافع عمومی الگوبرداری کرد.

وی عنوان کرد: دست‌اندازی به بیت المال و فسادهای مالی بر خلاف سیره رضوی است، راه حل همان است که رهبر معظم انقلاب فرمودند، باید بیت‌المال بازگردانده شود، نباید پرونده حقوق‌های نجومی را پایان یافته تلقی کرده و بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یادآور شد:‌ نهادهای نظارتی مانند بازرسی، دادگاه قضایی، دیوان محاسبات و کمیسیون اصل 90 و همه متولیان باید به این مطالبه عمومی ملت ایران برای ریشه‌کن کردن فساد اقتصادی توجه خاص کنند و به محرومان و مستضعفان توجه داشته باشند.

وی با اشاره به پیام‌های حدیث سلسلة الذهب گفت: این حدیث نشان می‌دهد توحید و امامت لازم و ملزوم یکدیگر هستند، توحید بدون امامت به اسلام آمریکایی تبدیل می‌شود، توحید با پشتوانه و تبیین امامت در واقع اسلام ناب محمدی است.

آیت الله کعبی:

آمریکایی‌ها فردی مثل مصدق را تحمل نکردند/ تفاوت های کودتای ۲۸ مرداد و فتنه ۸۸

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: آمریکاییها در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ نتوانستند بحث استقلال نهضت ملی نفت را تحمل کنند و علی رغم اینکه مصدق اظهار دشمنی با آنها نمی کردند و فقط خواهان ملی شدن نفت بود و دیدگاه روشنفکری لیبرالی هم داشت اما آمریکاییها فردی مثل مصدق را نیز تحمل نکردند.


به گزارش قدس آنلاین به نقل از میزان ، آیت الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری درباره کودتای 28 مرداد و نقش آمریکا در آن اظهار کرد: آمریکا به عنوان نماد ظلم، جنایت نقض حقوق بشر و دشمنی با ملت ایران در تجربه تاریخی نشان داده است که ضد استقلال،‌ ضد آزادی،‌ ضد پیشرفت و ضد ملتهای آزاده جهان است و نمونه این موضوع کودتای 28 مرداد است که در آن نقش پررنگی را ایفا کرد.


وی افزود: آمریکاییها در کودتای 28 مرداد سال 1332 نتوانستند بحث استقلال نهضت ملی نفت را تحمل کنند و علی رغم اینکه مصدق اظهار دشمنی با آنها نمی کردند و فقط خواهان ملی شدن نفت بود و دیدگاه روشنفکری لیبرالی هم داشت اما آمریکاییها فردی مثل مصدق را نیز تحمل نکردند.


عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: آنچه برای آمریکاییها مهم است ربودن نفت و ثروتهای منطقه و تحمیل ارزشها و سبک زندگی غربی جوامع اسلامی و وابستگی اقتصادی،‌فرهنگی و سیاسی ملتها به آمریکا است.


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کرد: کودتای 28 مرداد باید درس عبرتی باشد برای جریانان سیاسی و شخصیتهایی که فکر می کنند آمریکا به آنها وفا می کند.


کعبی خاطر نشان کرد: در حقیقت درسی که ما می توانیم از کودتای 28 مرداد بگیریم این است که دشمنی آمریکا با ما ادامه دارد از این رو باید تمام تلاش خود را برای خودباوری، خود اتکایی، استقلال و پیشرفت علمی و حرکت بر مسیر اسلام و مکتب اهل بیت قرار دهیم و به این موضوع توجه داشته باشیم که آمریکا با ملت ایران دشمن است و خواهد ماند.


وی درباره تفاوت میان کودتای 28 مرداد و فتنه 88 افزود: فتنه 88 یک حرکت معاصری است که جای دخالت آمریکاییها در مسائل داخلی ملت ایران را بیان می کند و به معنای دیگر یک کودتای نافرجام محسوب می شود اما کودتای 28 مرداد از جنس نظام گری و از جنس شعبان بی مخ ها بود.


عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: فتنه 88 نوعی جنگ نرم و پیچیده سیاسی و اجتماعی برای ایجاد شکاف و دو دستگی بین ملت ایران بود که خوشبختانه با درایت مردم و مقام معظم رهبری به ناکامی منجر شد.


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کرد: در فتنه 88 در راستای حمایت جریان لیبرال ضد وحدت و انسجام و اجرایی کردن برنامه های آمریکایی توسط کسانی که به آمریکا خوشبین بودند شکل گرفت اما کودتای 28 مرداد کودتایی بود که با روند نظامی سعی در تصرف ایران داشت از این رو بینش و نوع نگاه دشمنان در کودتای 28 مرداد و فتنه 88بدون شک در راستای ناکامی ایران مشترک بود اما ابعاد و نوع روش آنها به گونه ای دیگر رقم خورد.

وجود الإمام القائد الراشد

عدم معرفة الحجة یساوي الضلال

معرفة الحجة لیس بمعنی أن نعرف أنه إبن الإمام الحادي عشر الإمام الحسن العسکري و أن له غیبتان غیبة صغری و غیبة کبری و لابد أن یظهر و سیملأها قسطا و عدلا بعد ما ملأت ظلما و جورا. هذا لا یکفی.

معرفة الحجة في أبواب؛

الباب الأول: ضرورة الحجة و الحاجة الماسة للإنسان للحجة في کل عصر و زمان. بأن الإنسان، أی إنسان کان، إذا لم یکن عنده حجة یحتج بها و فیها و لها في الدنیا و في الحساب یکن خاسرا في الدنیا و الآخرة.

الحجة من یحتج به العبد علی المولی و ما یحتج به المولی علی العبد

قد یسأل السائل و یقول القرآن حجة. نقول القرآن حجة في المعارف، لکن من هو الذی مبین للقرآن؟ من هو الناطق باسم القرآن في زماننا؟ من هو الذی یتخذ قرار باسم القرآن في زماننا؟ 

لابد أن یکون إنسانا کاملا و قرآنا ناطقا. بعنوان التشبیه نقول: لنفترض أن القرآن الکریم دستور المسلمین. الدول و الحکومات لها دستورات، هذه الدستورات، فیها رؤساء جمهور، رؤساء بارلمانات، رؤساء حکومات، رؤساء سلط قضائیة و أمثال ذلک.

من هو رئیس الدین الذی یتحدث بإسم القرآن؟ الیوم أبسط مؤسسه و شریکة، خاصة کانت أو عامة، تجاریة أو غیر تجاریة، حکومیة أو غیر حکومیة، لها ناطق بإسمها

من هو الناطق الرسمي بإسم القرآن؟ بحیث یقول هذا صحیح و هذا غلط. یقول: إفعل و لا تفعل.

من هو؟ في العقل و النقل هذا الشخص ینبغي أن یکون قرآنا مجسدا.

في المعارف النظریة و في التطبیق و في القیادة التنفیذیة

هذا اللذي نعبر عنه في لغتنا؛ «إمام»

لذلک الرسول الأکرم صلی الله علیه و آله و سلم یقول: «إني تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتي ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدي أبدا»

فلذا إذا کان القرآن معصوما العترة کذلک معصومة. إذا کان القرآن تبیانا لکل شیئ، العترة کذلک تبیان لکل شیئ. إذا کان القرآن یحفظ الإنسان من الضلال، العترة کذلک تحفظ الإنسان من الضلال. إذا کان القرآن قائدا، العترة کذلک هي القیادة. نحن في کل عصر و زمان نحتاج إلی ناطق بإسم الدین. في تعریفنا الکلامي لهذا الإمام کما في الباب الحادي عشر، «الإمامة ریاسة عامة في أمور الدین و الدنیا لشخص إنساني، نیابة عن النبي بالأصالة»

هذه النیابة العامة في أمور الدین و الدنیا أساس الحجة هي.

الحجة في التبیین، الحجة في التنفیذ، الحجة في السیاسات العامة، الحجة في الأخلاق، الحجة في الفکر، الحجة في التطبیق، دائما نحتاج حجة.

الحیاة من دون حجة تحتضن البدع و الإنحراف و الضلال. هذا مبدأ الإمامة الإلهیة. أحد رکائز الفکرة المهدویة، ضرورة الحجة في حیاتنا المعاصرة.


سوال؟ إن قلت إذا کانت الحجة بهذا المستوی من الأهمیة، فلماذا الیوم هذا الحجة اللذي تدعونه غائب عنا؟ و إذا کان غائبا عنا رجعنا إلی عدم وجود حجة. فبطلت نظریة الإمامة. و بأی مبرر غاب عنا.

جوابنا في علم الکلام نقول: «وجوده لطف و عدمه منا» یعني وجود الإمام الحجة، لطف من الله تبارک و تعالی. یعني وجود الإمام القائد الراشد الذی یهدي إلی الحق و ینفذ الحق و العدل و ینقذ العباد و البلاد من الفقر و الجهل و الضلال و التیه وجوده حاجة ماسة و لطف إلهي. الإنسان لا یصل إلی الکمال اللائق به إلا بوجود هذا المعصوم.

لکن لماذا الیوم هذا المعصوم لیس مجود؟ عدمه منا. القیادة تحتاج إلی مجتمع تابع إذا غاب هذا المجتمع التابع عن الساحة، القیادة تصبح مغیبة.

أ لم یکن أمیرالمؤمنین علی بن أبي طالب علیه السلام في زمانه حجة؟ 

نعم کان. عندما أزیح عن الحکم و الولایة و الزعامة و أجبر أن یقول علیه السلام: « طَفِقْتُ أَرْتَئِي بَيْنَ أَنْ أَصُولَ بِيَدٍ جَذَّاءَ ، أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْيَةٍ عَمْيَاءَ » معنی هذا یعني کان الإمام في ظروف بحیث لن یستطیع أن یفعل شیئا. خمسة و عشرون سنة نحیي. یعني المجتمع کان یعیش فراغ قیادي. و بالأخیر إلتجئوا أن یکون الإمام هو القائد. الإمام علیه السلام أجابهم: « أن أکون لکم وزیرا، خیر لکم من أن أکون لکم أمیرا» هذا لا یعني أنه لا یستحق الإمارة بل یعني الناس لا یستحقون إمارة أمیرالمؤمنین علیه السلام و لا یطیقونه و بالفعل عندما تصدی لإمارة المسلمین اضطر أن یقود ثلاثة حروب و بعد ذلک استشهد. و سائر الأئمة أیضا نحوا عن الحکم إلی أن وصل الدور إلی الإمام الحجة علیه السلام.

إذا کان یستمر ذلک الطریق کان مسیره أیضا علیه السلام إلی القتل. فجعله الباری تعالی ذخیرة لنا جمیعا.

فلسفة غیبة الحجة خوفا من القتل و في روایات أومأ إلی الذبح.

و الفلسفة الثانیة بلاء و فتنة إلهیة.

و الفلسفة الثالثة هو سر و مستودع إلهي. لذلک نقرأ في الدعاء « و السر المستودع فیها»

السر الستودع هو الحجة. ذخیرة إلهیة.

إن قلت: لماذا لم یظهر الإمام و لو یقتل. ألم یذبح الإمام الحسین علیه السلام و استشهد؟

 الجواب:

«لولا الإمام لساخت الأرض بأهلها»

المراد من «لساخت» لیس الفناء التکویني فقط، بل تشریعا أیضا لأن الإمام حافظ للدین فالدین و الشریعة من دون إمام تضیع. فلابد أن یبقی إماما.

تسأل إذا کان الإمام مغیب النتیجة واحدة.

نقول: هنا نضطر و نأتي للحجة النائبة. إذا لم نوفق للحجة بالأصالة ینبغي أن نتمسک بالحجة بالنیابة حتی أن تهیئ ظروف الظهور و الحجة بالنیابة، وجود علماء الأعلام.

من هم العلماء الأعلام؟ المراجع 

«و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة أحادیثنا فإنهم حجتي علیکم و أنا حجة الله»

في عصر غیبة الإمام، الإنسان المسلم إما أن یکون مجتهدا، أو مقلدا أو محتاطا. عمل العامي من دون تقلید باطل.

أصحاب الأفکار الباطلة بقصد حذف و ضرب المرجعیة و منع لجوء الناس إلی العلماء في القضایا و الحوادث الواقعة یقولون: کلنا رواة أحادیث. مع أن هذه الفقرة من الحدیث الشریف مفسرة في أحادیث أخری، « ینظر إنّ من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا فلیرضوا به حکماً فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً» 

فلذا المعرفة لابد أن تکون معرفة. خصوصا في زماننا الراوي عن الأئمة لم یسمع منهم فلذا لابد لن یکون محققا و دقیقا. من ناحیة السند و المضمون و في حالة التعارض و التزاحم و ... 

إذا في عصر غیبة الإمام لا غنی عن المجتهد الجامع .


خمسة وظائف أساسیة للمرأة المسلمة الرسالیة

القسم لأول



أعوذ بالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن  الرحیم

الحمدالله رب العالمین 

في البدء نرحب بأخواتنا الکریمات المومنات و المشایخ الکرام الذین جائوا مع الأخوات

نرحب بکم في مدینة قم المقدسة عش آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم 

نحن علی أعتاب میلاد السیدة الکریمة فاطمة المعصومة سلام الله علیها و الأخوات جئن لزیارة الإمام الثامن علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء و لزیارة السیدة فاطمة بنت موسی بن جعفر سلا م الله علیها و نسأل الله قبول الزیارة

و بالنسبة إلی ما تفضل به سماحة الشیخ في هذا النشاط الثقافي النسائي التطوعي في التعلیم و التربیة القرآنیة، یسرنا و لا شک أنه یقوم علی أساس التوجه لأداء الواجب و إن شاء الله یرضي قلب مولانا الإمام الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 

نشکر الأخوة القائمین علی جامعة المرتضی و قیامهم بهذا النشاط أیضا و العمل 

هناک ملفات عدیدة یمکن في هذا الجمع الإنسان یتناول هذه الملفات 

لکن من وحی الآیات القرآنیة العدیدة و الروایات و کذلک التحدیات الراهنة لنا و لأمتنا الإسلامیة بتصوري القاصر في عالم متنوع الحظارات و الثقافات نستطیع أن نرسم لا أقل خمسة و ظائف أساسیة للمرئة المسلمة الرسالیة أذکرها و أسرد هذه الوظائف و أستند إلی آیات قرآنیة.

ثم نذکر متطلبات هذه الوظائف الخمسة طبعا من باب التذکیر و إلا أتصور أن الأخوات و کذلک الشیخ الکریم یعرفون هذه المسائل.

المقاومة التربویة

بنظري القاصر أول وظیفة نسمیها، المقاومة التربویة في مجابهة الغزو الثقافي من أجل حفظ الهویة و الذات في عالم متنوع الحظارات و الثقافات و في عصر العولمة و العلمانیة و اللیبرالیة و الإباحیة الثقافیة أول شیئ ینبغي أن نفکر فیه في المهجر خصوصا و في البلاد النائیة حفظ أنفسنا و حفظ هویتنا و ثقافتنا و حفظ ذاتنا من الضیاع، من التهمیش، من التذویب و التمویع في الثقافات. هذا واجب شرعي و واجب قرآني أنا أسمیه المقاومة التربویة؛

 استخدمت هذه اللفظ لعظمة المقاومة في الإسلام یقول الله تعالی في القرآن الکریم: « الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة» و قطعا یحصل الإمداد الإلهي أیضا خلال المقاومة التربویة.

«قوا أنفسکم و أهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة» أول شیئ، ینبغي أن نحفظ أنفسنا و نلتزم بالإلتزامات الإیمانیة نثقف أنفسنا بالثقافة القرآنیة، نتعلم الإسلام بشکل جید، نعتز بالإسلام نتمسک بالإسلام، لا نخجل أن نکون مسلمین ملتزمین بل تعتز بالإلتزام بالإسلام و جمیع مظاهر الإسلام.

خاصة الحجاب و العفاف في بلد المهجر و طبعا هذا الأمر یسبب العزة و الکرامة کما في روایة عن الإمام الحسن علیه السلام: « من أراد عزا بلا عشیرة و هیبة بلا سلطان، فالیلجأ من ظل معصیة الله إلی طاعته»

فأنا أول کلمة و أول شیئ أقول في العمل النسائي ما أسمیناه بالمقاومة التربویة؛ و أقصد من المقاومة التربویة حفظ الهویة و الذات في قبال الثقافات الأخری و أن نکون متمیزین و ممتازین بثقافتنا و بملاکاتنا 

«ضرب الله مثلا للذین آمنوا أمرأة فرعون إذ قالت رب ابن لي عندک بیتا في الجنة و نجني من فرعون و عمله و نجني من القوم الظالمین»

إمرأة فرعون التي کانت تعیش في ثقافة فرعونیة، ثقافة ظالمة، ثقافة إلحادیة، ثقافة متوفرة فیها أدوات العیش المادي و الرفاه المادي و الأمور التي تتخیل النساء لإمرأة تملک کل شیئ، لکن مع ذلک أول شیئ تطلبه من الله تبارک و تعالی «إبن لي عندک بیتا في الجنة» تطلب من الله أن تکون رفیقا له في الجنة و قریبة من الله تبارک و تعالی و لقاء الله تبارک و تعالی و لا ترجح شیئا علی لقاء الله تبارک و تعالی. لکن کیف یحصل هذا اللقاء الإلهی؟ أولا: «نجني من فرعون و عمله» من فرعون حتی لا یقتلها و تستطیع أن تستمر في عملها و مطلوبها ثم لا تذوب في ثقافة فرعون و عمل فرعون.

«و نجني من القوم الظالمین» 

و بالفعل إستطاعت إمرأة فرعون من خلال المقاومة التربویة علی رغم أنها تعیش في عمق التربیة الإلحادیة الظالمة و في عمق بیت قائد الظالمین لکن مع ذلک حفظت هویها الإیمانیة و ذاتها الإیماني و لم تسترخی في الثقافات الأخری الظالمة.

فلذا أولا حفظ النفس شیئ مهم و نری أن الله تبارک و تعالی جعل هذه الإمرأة أسوة للرجال و للنساء.

«ضرب الله مثلا للذین آمنوا» هذه الأسوة و هذا المثل لیس للنساء فقط. هذا یعني المقاومة التربیة، یعني المرأة من خلال هذه المقاومة التربویة تستطیع أن تتحول أسوة للمجتمع الإنساني. خصوصا أننا نعیش حالة الغزو الثقافي العام أو الحرب الناعمة.

الحرب الناعمة یعني الهیمنة علی العقول و العولطف و تحویل الإنسان إلی جندي للعدوا.

تجنید الإنسان من خلال الشبکات التواصل الإجتماعي من خلال الفضائیات، من خلال إیجاد الشعور بالخجل من الإلتزام بالثقافیة الذاتیة الإنسانیة و أمثال ذلک.

فمواجهة هذا الغزو الشامل یستدعي برنامج ینصب علی إستراتجیة. عنوان هذه الإستراتیجیة المقاومة التربویة.

یعني کما الإنسان المقاوم المجاهد في الجبهة یقاوم العدوا، کما المقاومة تقاوم الکیان الصهیوني، بالسلاح بالحرب الصلبة، کذلک علی کل مسلم خصوص النساء المقاومة التربویة لأن المرأة مستهدفة.

کل إنسان یرتکب ذنب یسقط في هذه المقاومة و یتحول إلی جندي للشیطان 

فلنلتفت أن لا نتحول جنود للشیاطین.

جنود للشیاطین من خلال إرتکاب الذنوب و المعاصي. هذه الوظیفة الأولی. 

الجهاد التربوي

الوظیفة الثانیة و الرسالة الثانیة: الجهاد التربوي في بناء الإنسان المثالي. هناک عبارة معروفة؛ أن خلف کل رجل عظیم، إمرأة عظیمة. أو یقال: أن المرأة تهز بیدها مهد طفلها و بیدها الأخری تهز کیان العالم و المجتمع 

هذه حقائق، المرأة بإمکانها أن تتحول إلی مجاهدة في العمل المنزلي و العمل الخارج من البیت أیضا.

لکن عن طریق الجهاد التربوي.

ما هو الفرق بین المقاومة التربویة و الجهاد التربوي؟ 

المقاومة التربویة، مقاومة من أجل حفظ النفس، البیت، الأسرة، الثقافة، الهویة، الذات

لکن الجهاد التربوي أن نجاهد من أجل هدایة الآخرین. من أجل تعلیم الآخرین. من أجل التوجه إلی الآخرین کی لا یذوبوا في الثقافات الأخری 

و بعبارة أخری الدعوة إلی الله تبارک و تعالی.

هذا نسمیه الجهاد التربوي.

الدعوة إلی الله دعوة واجبة لکن لا بأسلوب الدواعش نقتل من لا یسلم لإسلام نرتئیه. عندما نقول الدعوة إلی الله کما یقول الباری تبارک و تعالی: «قل هذه سبیلي أدعوا إلی الله علی بصیرة أنا و من اتبعني و سبحان الله و ما أنا من المشرکین»

الدعوة إلی الله تحتاج إلی بصیرة، الدعوة إلی الله تحتاج أن الداعي یعرف الإسلام معرفة شمولیة و من هنا و من أجل الجهاد التربوي الذی ذکرناه سابقا ینبغي أن نتعرف علی الإسلام بشکل کامل.

العنصر الثاني من عناصر الدعوة إلی الله: ینبغي أن تکون هذه الدعوة لله، لا للنفس و لا للسلطة. الفرق بین الجهاد الإسلامي و الدعوة الإمبریالیة أن الأنظمة الإستعماریة ترید أن تستخدم الآخرین لأنفسها، لکن في الدعوة إلی الله، الإسلام یرید أن یجذب الناس إلی الله.

«أدعوا إلی الله علی بصیرة، إنا و من اتبعني»

الدعوة إلی الله کذلک علی أساس هذه الفقرة من الآیة الشریفة تحتاج قیادة، لا یمکن أن ندعوا إلی الله من دون قائد للأمة. کلمة أنا هنا لیست بمعنی الأنانیة و حب النفس بل هي بمعنی القیادة الإلهیة.

«و من اتبعني» الدعوة تحتاج إلی أتباع و قاعدة و مقبولیة. «...سبحان الله و ما أنا من المشرکین»

أو في آیة أخری:«أدع علی سبیل ربک بالحکمة و الموعضة الحسنة و جادلهم بالتي هي أحسن»

«کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم» 

إذا کان بإمکان الأخوات و الأخوة أن یخلقوا بیئة صالحة في مجال التربیة، في مجال الإقتصاد، في مجال الإجتماع، في مجال العلاقات الأسرویة، هذه البیئة الصالحة  هي تدعوا إلی الله تبارک و تعالی بشکل تلقائي. لا یحتاج أن نبین باللسان و ندعوا بالکلام. الیوم التبشیریین من خلال العمل التطوعي الخیري، من خلال مساعدة الفقراء، من خلال الأعمال الإجتماعیة البنائة، من خلال بناء المدارس یدعون الناس إلی مسلکهم و طریقتهم الدینیة المسیحیة.

نحن أیضا یوصینا الإسلام أن نکون دعاة بالعمل. إذا، الجهاد التربوي.

الوظیفة الثانیة في الجهاد التربوي، بناء الإنسان المتوازن. الإسلام یدعوا إلی التوازن. لا یحق بإسم الدعوة إلی الدین أن ندعوا إلی الرهبانیة. لا رهبانیة في الإسلام. لا التشدد و التزمت یجوز و لا أن نعیش دائما في المساجد و الحسینیات بلا عمل . الإمام علیه السلام یقول:« إن إمامتنا بالرفق. إن هذا الدین متین فلا توغلوه و إن إمارة بني أمیة بالتعسف و الظلم » ینبغي أن ندعوا إلی الإسلام من خلال بذل الجهود لبناء الشخصیة المتوازنة.

الإمام موسی الکاظم علیه السلام یقول المسلم ینبغي أن یقسم أوقاته، ساعة لربه و ساعة للمعاش و ساعة للتواصل الإجتماعي و العلاقات الإجتماعیة البنائة، «و لذة في محلل و بها یستطیع علی الساعات الثلاثة الأخری» مع أن الناس أقسام، الإفراط في العمل و العبادة و التواصل و قسم کل حیاته یصرفه في اللهو و اللعب. هذا لایجوز. التوازن امر مهم.




آیت الله کعبی عنوان کرد؛
مبانی تحول در ساختار نظام اسلامی از منظر پیامبر اکرم
آیت‌الله کعبی در این یادداشت به دنبال تبیین مبانی بنیادین تحول در ساختار نظام اسلامی است و می‌نویسد برای تحول یا تولید در ساختار باید به بازخوانی اهداف، وظایف و مأموریت‌های نظام اسلامی بپردازیم.

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، متن پیش رو برداشتی از کتاب «نظام‌سازی انقلاب اسلامی از منظر حقوق عمومی» اثر آیت‌الله عباس کعبی، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری و جمعی دیگر از اساتید است؛ این کتاب حاصل دوره‌ای به همین نام است که در اردیبهشت ۱۳۹۲ در قم برگزار شده است که متن این یادداشت تقدیم خوانندگان می‌شود.

 

یکی از پایه‌های بنیادین تحول در ساختار نظام اسلامی، نگاه به اهداف، وظایف و مأموریت‌های نظام اسلامی است. نقطهٔ آغاز در تحول ساختاری، بازخوانی اهداف، وظایف و مأموریت‌های نظام مقدس اسلامی است. این اهداف، وظایف و مأموریت‌ها، اموری است که باید از کتاب و سنت استنباط شود. سپس، در تحول در ساختار یا تولید ساختار، باید در جست‌وجوی ساختاری باشیم که راه را برای تحقق اهداف، وظایف و مأموریت‌ها هموار کند. این یک اصل پایه‌ای و بنیادی است.

 

بر این پایه می‌خواهیم بررسی کنیم که اهداف نظام اسلامی چیست و این اهداف را باید از کجا استنباط کنیم؟ مبانی کدام است؟ مأموریت‌ها کدام است؟ اصل دوم و سوم قانون اساسی، به این اهداف، وظایف و مأموریت‌ها اشاره‌ای دارد. البته باید شرح مبسوط و مفصل آن را در مباحث دیگر پی‌جویی کنیم. برای استنباط این مسئله از منابع روایی، به مطلبی که در فرمایشات رسول گرامی اسلامصلی الله علیه و آله خطاب به «معاذ بن جبل» وجود دارد اشاره می‌کنیم.

 

هنگامی که معاذ بن جبل مأمور شد که در یمن حکومت تشکیل دهد، آن حضرت وصیتی فرمودند که این وصیت، به مثابهٔ منشوری است که یک مدل از اهداف و وظایف حکومت را برای ما بیان می‌کند و به نظر می‌آید که این سخنان رسول گرامی اسلام، سخنان ماندگاری است که برای ساختارسازی و نظام‌سازی می‌توانیم از آن استفاده کنیم. ما باید ساختاری طراحی کنیم که این اهداف را محقق کند. خصوصاً با توجه به آخرین جملات فرمایشاتشان که می‌فرمایند:

 

«ای معاذ! اگر من احتمال می‌دادم که همدیگر را باز ببینیم، این‌قدر طول نمی‌دادم، اما تشخیصم این است که تا روز قیامت همدیگر را نخواهیم دید و چون چنین است، بهترین شما کسی است که با همان وضعیتی که در زمان ما بوده و عمل کرده است، همان‌گونه در روز قیامت ما را ملاقات کند (یعنی به این وصیت عمل کند)…»

 

بعد به عنوان حاکم، حضرت حداقل دوازده فراز بیان می‌کنند:

 

۱- «یا معاذ! علِّمهم کتابَ الله» (کتاب خدا را به ایشان بیاموز): اولین وظیفهٔ حکومت و نظام اسلامی، آموزش فراگیر کتاب وحی الهی و تلاش برای تحقق به‌کارگیری مفاهیم قرآن در زندگی است. ساختار حکومت باید به گونه‌ای باشد که این آموزش‌ها و تربیت‌ها درون آن باشد.

 

۲- «و أحسن ادبهم علی الأخلاق الصالحه» (آنان را را به اخلاق نیکو پرورش ده): شکل‌گیری جامعهٔ اخلاقی، ادب و فضیلت و بالابردن سطح اخلاق جامعه نیز جزء وظایف حکومت است.

 

۳- «و أنزل الناس منازلَهم خیرَهم و شرَّهم» (خوب و بدشان را در مقام‌های خود بنشان): وظیفهٔ سوم حکومت، ارزش‌گذاری بین انسان‌ها بر پایهٔ جایگاه و موقعیت و شایستگی‌هایشان است؛ یعنی هرکسی در جامعهٔ اسلامی باید به گونه‌ای باشد که بر اساس شایستگی‌اش پیشرفت کند و بر اساس کم‌کاری و کوتاهی‌هایش تاوان پس بدهد.

 

۴- «و أنفذ فیهم أمر الله و و لا تحاش فی أمره و لا مالِه أحداً، فإنّها لیست بولایتک و لا مالک» (فرمان خدا را در میان آنان اجرا کن و در (اجرای) فرمان خدا و (دریافت) مال خدا از هیچ‌کس پروا مکن؛ زیرا تو را اختیاری نباشد و آن مال از آن تو نیست): وظیفهٔ چهارم، اجرای قوانین و مقررات اسلامی است؛ ساختار باید به گونه‌ای باشد که خروجی آن، حاکمیت قانون الهی باشد؛ یعنی از لحاظ ساختاری نتوانند خلاف مقررات الهی تصمیم بگیرند و اعمال قدرت و سوء استفاده از قدرت کنند.

 

۵- «و أدِّ إلیهم الأمانه فی کلِّ قلیلٍ و کثیرٍ» (امانت را در هر کم و زیادی برگردان): نه بیت‌المال پول تو است و نه پست و مقام جایگاه تو است؛ یعنی باید آن را تحویل دهی. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند. این، یک نگاه امانت‌مدارانه به قدرت است. ساختار باید به گونه‌ای باشد که قدرت در آن امانت تلقی شود؛ هم کسب قدرت و هم جابه‌جایی قدرت باید بر پایهٔ امانت باشد، نه استبداد.

 

۶- «و علیک بالرفق و العفو فی غیر ترک للحق یقول الجاهل قد ترکت من حق الله و اعتذر إلی أهل عملک من کل أمر خشیت أن یقع إلیک منه عیب حتی یعذروک» (و تو را واجب است که نرمش و گذشت کنی جز در مورد حق [که اگر گذشت کنی] نادان می‌گوید حقّ خدا را رها کردی. از کاری که بیم داری عیبی به تو می‌رسد از کارگزاران خویش پوزش خواه تا تو را معذور دارند.) ساختار باید به گونه‌ای باشد که رفق و مدارا و سطح رضایت‌مندی مردم را بالا ببرد؛ یعنی طوری باشد که مردم در آن احساس راحتی کنند، نه احساس نظم تحمیلی. مردم باید به سمت نظم مشتاقانه، نظم ارادت‌مندانه و نظم داوطلبانه سوق داده شوند.

 

۷- «و أمت أمر الجاهلیه إلا ما سنه الإسلام» (کارهای دوران جاهلی را، جز آن‌چه اسلام روا شمرده است، نابود ساز.): اماتهٔ امر جاهلیت در همهٔ شئون. زنگارهای نظام پوسیدهٔ طاغوتی باید صد درصد گسسته شود. نباید درون نظام اسلامی هنوز زنجیره‌های ساختار گذشته وجود داشته باشد. رسول‌اللهصلی الله علیه و آله سلم به معاذ بن جبل می‌فرمایند که مبادا به مسائل جاهلیت برگردید. نظام نباید نظام التقاطی شود.

 

۸- «و أظهر أمر الإسلام کله صغیره و کبیره» (تمام دستورات اسلام را، خرد و کلان، آشکار ساز): اظهار، ابراز و احیای همهٔ احکام اسلام در همهٔ شئون. باید دین در همهٔ شئون حاکمیت تجلی و ظهور و بروز داشته باشد و قانون و حاکمیت قانون، آن هم قانون اسلام، در همهٔ ارکان و مؤلفه‌های حکومت وجود داشته باشد.

 

۹- «و لیکن أکثر همک الصلاه فإنها رأس الإسلام بعد الإقرار بالدین» (و بیشتر همّت خود را بر نماز بگمار که پس از اعتراف به دین، اساس اسلام است): نماز چه جایگاهی در ساختار حکومت دارد؟ نماز جزء وظایف حکومت است: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاه»[۱] (حج/ ۴۱). بنابراین، نماز هم یک امر حکومتی است؛ نه به این معنا که صرفاً بخش‌نامه‌ای و قانونی باشد؛ بلکه حکومت باید به گونه‌ای باشد که نماز را تبدیل به یک رویهٔ عمومی کند که همهٔ افراد، در سطوح مختلف نماز بخوانند و آن را پاس بدارند. این امر، شامل اهتمام به نمازهای جماعت، نمازهای جمعه و اهتمام به شأن مسجد و جایگاه مسجد خواهد بود.

 

۱۰- «و ذکر الناس بالله و الیوم الآخر» (و مردم را به خدا و روز قیامت یادآوری کن): یکی از راه‌های اصلاح جامعه، که جزء وظایف اسلامی است، موعظه، ارشاد، آموزش، تبلیغ و سخن‌گفتن با مردم است که در نظام ما تحت عنوان «تبلیغات سیاسی» مطرح است. اما این نوع تبلیغات، تبلیغات اسلامی بر مبنای تقویت ایمان و آخرت‌گرایی است که باید از طریق ساختار تبلیغِ روحانیت و جایگاه روحانیت در ساختار حکومت اسلامی، موعظه، ارشاد، منبر، تبلیغات، آموزش حکمت و معرفت و ارتقای سطح عقلانی جامعه در ارتباط با آخرت، نصب‌العین مردم قرار گیرد. این هم یک امر شخصی نیست و جزء وظایف حکومت است.

 

۱۱- «و اتبع الموعظه فإنه أقوی لهم علی العمل بما یحب الله ثم بث فیهم المعلمین» (و پند و اندرز را دنبال کن که آنان را بر کرداری که خداوند دوست می‌دارد نیرو بخشد و سپس آموزگاران را در میان آنان پخش کن): ضروری است که به مقتضای موعظه عمل بشود و در این ساختار، باید معلمان را به امر آموزش اهتمام دهیم؛ به این صورت که هر کس که از حق هدایت برخوردار است باید دین را بشناسد و به آن عمل کند.

 

۱۲- «و اعبد الله الذی إلیه ترجع و لا تخف فی الله لومه لائم» (و خدایی را که بدو بازمی‌گردی بپرست و در راه خدا از سرزنش هیچ ملامت‌گری باک مدار.): توجه به قاطعیت نشان‌دادن نسبت به اجرای دین و این‌که در اجرای دین تساهل صورت نگیرد.

 

ما از دل این منشور حکومتی، وظایف حکومت را در می‌آوریم که متناسب با وظایف حکومت، باید طراحی ساختار کرد و باید همیشه از خودمان سؤال کنیم که چه نسبتی بین ساختار با وظایف، اهداف و مأموریت‌ها است و جایگاه این اهداف و وظایف کجا است؟