پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی  دفتر آیة الله کعبی

آیة الله کعبی فقیه و حقوق دان برجسته کشور و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری است. این پایگاه به اصرار و درخواست دوستداران ایشان در اردیبهشت ماه 1394 تاسیس گردید. أغلب مطالب این پایگاه تولیدی هستند و به ندرت و در مورد مطالب خاص از اخبار دیگر خبرگزاری ها با توجه به اهمیت مطلب استفاده می گردد. این پایگاه توسط دفتر آیة الله شیخ عباس کعبی در اهواز اداره می گردد.
______________________________
کانال تلگرام: https://t.me/alkaebi
صفحه اینستگرام: akaabi_ir

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله عباس كعبی، صبح امروز ایشان در دیدار جمعی از طلاب حوزه های علمیه از اهواز، پس از ذکر مطالبی علمی و اخلاقی،  در خصوص بحران ریزگردها در استان خوزستان مسائلی را یاد آور شدند.

آیة الله کعبی گفتند:

مردم شریف خوزستان، از شهرهای مختلف، به طور مکرر از بنده حقیر خواسته اند کاری بکنم یا چیزی بگویم. خوب، علاوه بر اینکه بارها گفته ایم و مرثیه خوانده ایم به که بگوییم که نداند؟ چه اختیارات و امکاناتی  به عنوان یک عضو مجلس خبرگان، در این رابطه در اختیار این حقیر است که از آنها استفاده نکرده باشم؟ اگر می گویید باید گفت و این درد را انتقال داد؟ باید پرسید این حجم از آلودگی را آیا می شود ندید؟ آیا می شود نادیده گرفت و کاری نکرد؟ با اینکه بنده یک عضو خبرگان رهبری هستم اما باز هیچ گاه نگفته ام مسئولیتی در اینباره ندارم. بار دیگر از همه دلسوزان می خواهم کاری کنند. 

آیت الله کعبی افزودند:

*فشار روانی ناشی از این پدیده شوم و سایه آلوده آن بر سر خوزستان عزیز نباید ادامه پیدا کند. حد اقل مسئولان ذی ربط بگویند در این مدت طولانی چقدر در مهار ریزگردها موفق بوده اند؟ چه کارهای نو و موثری می شود کرد؟* 

نمی شود، هربار که گرد و خاک می شود یک چیزی گفت و و گرد و خاکی کرد و جریان مسکوت بماند تا دفعه بعد. 

البته نمی گویم هیچ کاری نشده، اما ما با پدیده ای رو به رو هستیم که هر بار، قدرت می گیرد و از شدت آلودگی و وسعت آن کم نشده است.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود:

قدر این مردم را بدانیم. قدر این کشور را بدانیم. قدر این نظام اسلامی را بدانیم. *این خانه ما است که اینچنین گرد و غبار کم لطفی بر آن نشسته است. همه اعضای خانه موظفند کاری کنند. و رفع این مسئله، هم کار علمی دقیق می طلبد که باید تحقیق کرد، ایده داد و به درستی بررسی علمی و تجربی کرد و هم کار اجرایی وسیع و از بین بردن این مشکل حاد، ارزش هر نوع اقدام و حتی جبران ما سبق را دارد.*

 سابقا در حیطه زیست محیطی اشتباهاتی رخ داده است که باید جبران شوند. امروز می توان امکانات نویی برای مهار این پدیده ایجاد کرد. پس باید اقدام نمود و مردم را مطلع کرد. از وزرای محترم، از دولت، از مسئولان ذی ربط بار دیگر می خواهم کاری کنند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کرد:

در مورد مسائل زیست محیطی در استان خوزستان سابقا هم هشدار داده بودم و کارشناسان مطالب دقیقی را گفته بودند. 

دل گفت مرا علم لدني هوس است

تعليمم کن اگر ترا دست رس است

گفتم که: الف،گفت: دگر، گفتم: هيچ

در خانه اگر کس است، يک حرف بس است

 بنده نیز به رییس جمهور محترم و برخی وزرا مکرر نکاتی را گفته بودم.

 از خداوند متعال می خواهم خوزستان عزیز و سربلند روزی به همت دلسوزان شاهد کاسته شدن این پدیده و در نهایت مهار آن باشد و نفسی راحت بکشد.



آیت الله کعبی در گفت وگو با رسا:

تاریخ انقلاب با نام آ‌یت الله هاشمی گره خورده است

آیت الله کعبی نام آیت الله هاشمی را گره خورده با انقلاب اسلامی دانست و آن مرحوم را از استوانه های خیمه انقلاب اسلامی توصیف کرد.

آیت الله عباس کعبی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: در 19 دی که نقطه عطف قیام عاشورایی مردم قم و حوزه علمیه در پیروزی انقلاب اسلامی است و در شب ارتحال حضرت معصومه(س) نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی با فاجعه غمبار ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام مواجه شد.


وی افزود: این ضایعه سنگین و غم بار را به حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید، رهبر معظم انقلاب و همه عاشقان انقلاب اسلامی و امام و رهبری تسلیت عرض می کنم، آیت الله هاشمی رفسنجانی از ستون خیمه های انقلاب اسلامی و از پیشتازان و پیشقراولان نهضت امام راحل از آغاز تا دوران شکل گیری به ویژه در دوران دفاع مقدس و بعد از آن بود.


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که تاریخ انقلاب اسلامی با نام هاشمی رفسنجانی گره خورده است، اظهار داشت: تجلیل از آیت الله هاشمی رفسنجانی تجلیل از انقلاب اسلامی، امام و رهبری است، قطعا مراسم نکوداشت آیت الله هاشمی و مراسم تشییع جنازه ایشان به مثابه یک حادثه بزرگ تاریخی در دوران انقلاب اسلامی مانند تشییع بزرگان انقلاب اسلامی در ایران و در سطح جهان اسلام با شکوه فراوان برگزار خواهد شد.


وی ادامه داد: در مجموع باید گفت که 82 سال عمر آیت الله هاشمی رفسنجانی در جهاد، مبارزه، حفظ و تداوم انقلاب اسلامی سپری شد، ایشان بعد از عمری مجاهدت و تلاش در راه اسلام و انقلاب به امام راحل، شهدا و به آرزوی دیرین خود رسید.



آیت الله کعبی با بیان این که قطعا خدمات ماندگار آیت الله هاشمی رفسنجانی در عمر مبارزاتی ایشان به عنوان باقیات الصالحات خواهد بود، ابراز داشت: ما از خداوند متعال مسألت می کنیم که غفران و رحمت واسعه الهی شامل ایشان شده و با امام و شهدا و محمد و آل محمد محشور شود و به همه خانواده انقلاب اسلامی و یاران امام و رهبری و یاران ایشان و دلبستگان وابستگان انقلاب اسلامی در سراسر جهان و به خانواده ایشان صبر عنایت کند.


وی عنوان کرد: پاسداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی پاسداشت انقلاب اسلامی است، نسل اول انقلاب و مدیران ارشد انقلاب اسلامی و بزرگان تاریخ انقلاب اسلامی هستند و قطعا حوادثی که در دوران انقلاب اتفاق افتاده با زاویه دید و تحلیل و بررسی و موضع گیری آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد ارزیابی نسل های آینده قرار خواهد گرفت.


نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان خاطرنشان کرد: این مصیبت بزرگ را به رهبر فرزانه انقلاب، مراجع و حوزه ها تسلیت می گوییم، آیت الله هاشمی فرزند حوزه و فرزند انقلاب اسلامی است


حقوق بین الملل معاصر غربی غیر دینی و قدرت محور است/قدرت نمی تواند سازنده حق باشد
حقوق بین الملل معاصر غربی غیر دینی و قدرت محور است/قدرت نمی تواند سازنده حق باشد


یک عضو مجلس خبرگان رهبری در همایش ملی جایگاه ادیان در نظام‌های حقوقی با بیان اینکه قدرت نمی تواند سازنده حق باشد در حالی که اکنون هژمونی قدرت حرف اول را در مسائل بین الملل و در استقرار نظامهای حقوقی می زند، گفت: حقوق بین الملل معاصر غربی، غیر دینی و قدرت محور است. 

حقوق بین الملل معاصر غربی غیر دینی و قدرت محور است/قدرت نمی تواند سازنده حق باشد
شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۳
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری، امروز 23 آذرماه در همایش ملی جایگاه ادیان در نظام‌های حقوقی که در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد به ارائه سخن پرداخت.

آیت الله کعبی گفت:  به جایگاه ادیان در نظامهای حقوقی دو نوع  نگاه می توان داشت: یک نگاه، نگاه منفعلانه و نگاه دیگر، نگاه فعال است. نگاه منفعلانه یعنی اینکه ما نظامهای حقوقی سکولار را به مثابه واقعیت تلقی کنیم و بعد بگوئیم شهروندان متدین در جای جای جهان به مثابه یک اقلیت از چه حقوقی برخوردارند.

وی افزود: آن موقع برنامه جهانی حقوق بشر، سازمان ملل، میثاقهای مدنی و فرهنگی و اجتماعی و مصوباتی که در این زمینه وجود دارند به عنوان مثال اعلامیه مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص تمام انواع و اشکال عدم تسامح یا تبعیض بر پایه دین (1981) یا نامه مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص پایان بخشی به همه اشکال تبعیض دینی ازجمله تبعیض بر پایه دین (1996) را بحث کنیم و بگوئیم اهانت به ادیان و مذاهب و ایجاد تنفر مذهبی برخلاف کنوانسیونهای بین المللی است.

وی با تأکید بر اینکه اینها نگاه های منفعلانه است، اظهار داشت: چون دین در متن نظام حقوقی سکولار نمی تواند سر بلند بکند و به اصطلاح خودش را بروز دهد. نگاه دوم، نگاه فعال است که دین که یک نظام حقوقی متکامل دارد اصولا چه نگاهی به جهان بشریت می اندازد و چگونه تعاملی را طراحی می کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه دین بر پایه فطرت و عقلانیت و حقیقت استوار است، بیان کرد: رسالت دین سعادت بشری و تحقق ولایت روحانیت و حق و عدل و محو کلیه اشکال تبعیض و ظلم و گمراهی و تاریکی در حیات بشری است. دین، برخوردار از یک نظام حقوقی جهانی هماهنگ و متوازن برای جهان متفاوت و پرتلاطم است که قادر است جواب تمام مسائل بشریت را به سادگی و روشنی ارائه دهد و مشکلات انسانها را حل کند. اما در مقابل با پدیده ای بنام قدرت روبرو هستیم. نقش قدرت در فلسفه حقوق در تمام نظامهای حقوقی برجسته است و یک نظامی را بنام نظام سلطه شکل داده که در مقابل دین است.

این محقق و نویسنده کشورمان تصریح کرد: با این وصف نظام سلطه بر پایه منطق قدرت و زورمداری و روابط گوناگون جوامع انسانی خرد و کلان و در عرصه روابط ملتها و دولتها و جهان متکثر و محیط بین الملل خود را تحمیل کرده است یعنی با این واقعیت روبرو هستیم.

وی افزود: قدرت وجود دارد و خودش را هم تحمیل می کند و حقوق خودساخته ای را برای خود به رسمیت شناخته و به وجود آورده است که نظام ظالمانه نتیجه آن است و فریاد مظلومان حق طلب و عدالت خواه در مقابل سلطه گران جهان نه تنها دیده نمی شود بلکه با ابزار حقوق بین الملل و قطعنامه های شورای امنیت سرکوب می شود و در جهان معاصر میدان تأثیرگذاری فعال برای ترسیم نقشه روابط بین الملل و همچنین سهم کشورها و فرهنگها و ادیان و ملل به میزان قدرت آنان بستگی دارد نه حقانیت یا مشروعیت و نه مصالح عموم بشریت و نه تحقق عدالت و صلح. همین امر باعث شده قواعد حقوق بین الملل معاصر کارآمدی خود را در حل مسائل انسان معاصر و تحقق صلح و امنیت و توسعه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از دست بدهد.

کعبی با تأکید بر اینکه قدرت نمی تواند سازنده حق باشد در حالی که اکنون هژمونی قدرت حرف اول را در مسائل بین المللی و در استقرار نظامهای حقوقی می زند، بیان کرد: اصولا قدرت نمی تواند سازنده حق و حقوق باشد. بلکه این حق و حقوق است که مسیر قدرت را باید ترسیم و آنرا محدود و کنترل کند. این اتفاقی است که هیچ گاه نمی افتد یعنی چرخه ثروت و تکنیک و فن و قدرت سهم فرهنگها و ملتها و ادیان را در حقوق مشخص می کند و هیچ گاه این چرخه بر علیه ثروت و تکنیک و قدرت به کار برده نمی شود.

آیت الله کعبی با بیان اینکه حقوق بین الملل معاصر غربی، غیر دینی و قدرت محور شکل گرفته است، اذعان کرد: امروز سازمان ملل، سازمان نظام سلطه با ابزار حقوق بین الملل بر علیه ملتهای مستقل و آزادی خواه و عدالت گرا و حق طلب است.  نظامهای سکولار نمی توانند هیچ کدام از مشکلات بشر را حل کنند. در جهان معاصر میدان تأثیرگذاری فعال در ترسیم روابط بین‌المللی و سهم کشورها و فرهنگ به میزان قدرت آنان بستگی دارد و به حقانیت و مشروعیت آن‌ها ربطی ندارد. دین بدون پشتوانه قدرت نمی‌تواند به اهداف خود برسد. به همین دلیل پیدایش دولت باید منشأ دینی داشته باشد.

آیت الله کعبی با بیان اینکه قدرت دینی بر پایه توحید شکل می‌گیرد و تنوع و تکثر و وجود نظام حقوقی را بر پایه یک واقعیت به رسمیت می‌شناسد، اظهار داشت: در واقع روابط بین‌المللی که بر اساس عدل و احسان و تعادل با غیرمسلمانان و نیز برادری و همبستگی با مسلمانان برقرار شده است، تلاش می‌کند جهانی عاری از فساد را برای بشریت به ارمغان آورد تا کشورها بر اساس التزام به عدل از حقوق یکسانی برخوردار باشند.

وی افزود: جهاد، ضمانت حقوق بین‌الملل واقعی است و حقوق بین‌الملل بر پایه وظایف و پایبندی به عهد و میثاق و گفتگوی برابر شکل گرفته است. بنابراین باید این حقوق بسترسازی برای حاکمیت الهی، تحکیم پایه اخلاق و استحکام بنیاد خانواده باشد. اگر جهاد و اقتدار بر پایه حق شکل نگیرد، ذلت و فقر و تنگدستی به وجود می‌آید. بنابراین جهاد ابزاری برای تحقق حقوق بشر است. در واقع دین متعالی دارای نظام حقوقی متعالی است و در ادیان الهی هم وجود دارد و خاستگاه و پیدایش دولت در حیات اجتماعی انسان‌ دینی بوده است.

وی با تأکید بر اینکه درگیری و چالش برای استقرار نظام حقوقی دینی در گستره جهانی یک امر طبیعی است و دشمنان دین ممکن نیست بتوانند این را تحمل کنند، گفت: شاید مخالفت برای مسأله هسته ای جمهوری اسلامی، قدرت منطقه ای شدن جمهوری اسلامی و گستره بین المللی نظام حقوقی اسلامی باشد و نه صرف ایران هسته ای. بلکه هویت اسلامی بر پایه نظام حقوقی بنیادی ترین مسأله است که این مسأله را بر نمی تابند. بعد از معاهده ژنو، اینها باز عهدشکنی کردند و مسائل غیرهسته ای را به هسته ای ربط می دهند. اینها نشان دهنده این است که اینها به دنبال استحاله انقلاب و هویت اسلامی هستند.

وی در پایان سخنانش تصریح کرد: امروز دین جای خود را در صحنه روابط بین الملل باز کرده است و آلترناتیوسازی برای نظام متعالی دینی بنام طالبان و امثال طالبان هم شکست خورده و چالش بزرگ نظامهای سکولار به جایی رسیده که در کشوری مثل سوریه به جای اینکه با تروریسم مبارزه کنند تروریستها را مسلح می کنند و تلاش می کنند اینها را به نام دین و جنگ دین بر علیه نظام های دینی معرفی کنند، در حالی که امروز نظام حقوقی دینی بر پایه عقلانیت و معنویت و عدالت و رحمت و محبت مبشر صلح و امنیت بر پایه عدالت است و این از جمهوری اسلامی شروع شده و جهانی خواهد شد.


آیة الله كعبی در دیدار برخی از مومنین،در منزل خود در شهر مقدس قم گفت:

اصلاح روابط با خدا زیر ساخت روابط اجتماعی سالم است. با مدیریت باطن، ارتباط با خدا درست می شود و با بالا بردن ضریب اخلاص و رابطه با خدا، روابط با مردم هم درست می شود. 

این استاد برجسته حوزه و دانشگاه افزود:

ما روحانیت باید خیلی مراقبت کنیم از خودمان.

 لغزش، انعکاس پیدا می کند در روابط اجتماعی و سیاسی.

کسی که باطن داشته باشد تو دل برو می شود.


آیت الله کعبی در گفت‌وگو با فارس:

مشکلات خوزستان همچنان لاینحل باقی مانده است/رئیس جمهور به اعتراض نمایندگان مردم در مجلس خبرگان نیز بی‌توجهی کرد

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری گفت: متاسفانه مشکلات و معضلات مردم خوزستان همچنان لاینحل باقی مانده است و دولت تاکنون هیچ واکنش و توجهی به اعتراضات مردم و نمایندگان آنها در مجلس خبرگان رهبری و شورای اسلامی نکرده است.

آیت الله عباس کعبی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار کرد: استان خوزستان با مشکلات و معضلات فراوانی روبرو است که بحث انتقال آب کارون جدی‌ترین آنها است.

وی افزود: الان دولت علاوه بر بحث احداث تونل‌های کوهرنگ 1 و 2 به دنیال احداث سومین تونل در کوهرنگ است که این موضوع معضلات جدی زیست محیطی را برای استان خوزستان به همراه خواهد داشت.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: معضل زیست محیطی، آلودگی هوا ناشی از پدیده ریزگردها، خشک شدن هورالعظیم و باران‌های اسیدی همه و همه ناشی از بی آبی و خشکسالی و اصرار دولت در انتقال آب از سرچشمه‌های کارون است.

کعبی تصریح کرد: متاسفانه با اولین بارش باران پاییزی خیلی از مردم خوزستان به دلیل مشکلات تنفسی راهی مراکز درمانی و بیمارستان‌ها شدند و این موضوع به پدیده عادی و روزانه مردم استان تبدیل شده است.

وی در ادامه افزود: امروز علاوه بر انتقال آب کارون دولت به دنبال انتقال آب کرخه است و این موضوع نگرانی‌های زیادی را برای مردم ایجاد کرده است.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: شش عضو مجلس خبرگان رهبری در جلسه مشترک با استاندار خوزستان،  رئیس سازمان آب و برق و مدیران بهداشت و درمان و محیط زیست معضلات جدی استان را در زمینه‌های آب و فاضلاب، محیط زیست و مسئله انتقال آب کارون و کرخه مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند و در نامه‌ای که در حاشیه اجلاس خبرگان رهبری به رئیس جمهور دادیم و اعتراض خود را به روند انتقال آب اعتراض کردیم اما متاسفانه رئیس جمهور هیچ واکنش و پاسخی به نامه نمایندگان مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری تاکنون نداده است.

وی ادامه داد: نمایندگان مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری به رئیس جمهور در خصوص استیفای حقوق به حق مردم و توجه به مسئله انتقال آب و محیط زیست و جلوگیری از ظلم در حق مردم استان هشدار جدی داده‌اند.

کعبی اظهار کرد: بنده علاوه در مراسم‌ها و جلسات عمومی حتی در جلسات خاص نیز گوشزد کردم ادامه این وضعیت باعث جلوگیری از رشد و توسعه خوزستان و مشکلات لاینحل موجود در آینده تبدیل به بحران عمیق خواهند شد.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: دولت باید با شفافیت و صراحت با درنظر گرفتن حق و عدالت از اجرای پروژه‌های انتقال آب خودداری کند چرا که در سال‌های آینده قطعا با این شرایط شاهد حوادث تلخی در استان خوزستان و کشور خواهیم بود.

وی تصریح کرد: پیشرفت، توسعه و عدالت حق مردم خوزستان است و دولت بایستی به این واقعیت توجه جدی‌تری بکند.

کعبی گفت: مردم خوزستان که در مقاطع مختلف دین خود را و خون خود را نثار انقلاب و کشور کرده‌اند و حتی در دفاع از اهل بیت و طریق الحسین نیز خونشان ریخته شده است اقتضا می‌کند که دولت برای حل مشکلات و معضلات آنها اهتمام بیشتری بکند.

وی افزود: نباید اجازه داد حق مردم مظلوم و محروم خوزستان را با سهل‌انگاری و ندانم‌کاری‌ها برخی از دولتمردان تضییع شود.



4



متن پیام آیت الله کعبی به مناسبت شهدای زائر اربعین حسینی خوزستانی در شهر حله


بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تعالی: 

« وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ


زیارت عظیم، الهی، مقدس و معنوی اربعین حسینی امسال، بعنوان بزرگترین تجمع ایمانی بشریت معاصر چشم جهانیان را خیره کرد و زمینه تحقق تمدن حسینی و بسترسازی برای ظهور مصلح عالم بشریت حضرت مهدی موعود را بیش از پیش فراهم کرد.


سال به سال بر مجد، عظمت، شکوه و جلال زیارت اربعین افزوده می‌شود و تهدیدها، مشکلات، سختی‌ها و حقد و کینه و عملیات انتحاری سلفی‌های تکفیری‌ متعصب و کینه‌توز اموی هیچ‌گاه از عزم و اراده ملت‌ها و عشاق اباعبدالله الحسین(علیه السلام) کم نمی‌کند.


متاسفانه امسال و در پایان این راهپیمایی و حرکت عظیم و باشکوه عده‌ای از زوار اباعبدالله و مهاجر الی‌الله که از راه حله به کشور باز می‌گشتند در یک عملیات تروریستی وحشیانه و کینه‌توز به لقاء‌الله پیوستند و شهید شدند و به شهدای کربلا پیوستند.


در این جنایت جمع کثیری از شهدا متعلق به استان خوزستان کربلای ایران بودند که به این مناسبت در این استان شهیدپرور دو روز عزای عمومی اعلام شد. بنده نیز به نوبه خودم این مصیبت را به صاحب زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب برحقش حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای دامه ظله و به ملت بزرگ و حسینی ایران اسلامی و مردم شهیدپرور و ولایت‌مدار خوزستان و خانواده‌های شهدا و جان‌باختگان این جنایت تروریستی تسلیت عرض می‌کنم و از خداوند سبحان می‌خواهم که این عزیزان را با اهل بیت و شهدای کربلا محشور و به خانواده‌های داغدار اجر و ثواب عنایت فرماید.


مسؤولان نظام و وزارت امور خارجه و دست گاههای اجرایی استان، حسب دستور مقام معظم رهبری پیگیر تعیین تکلیف اجساد جان‌باختگان هستند و به محض مشخص شدن وضعیت شهدا پیکر مطهر آنان در خوزستان به بهترین وجه و شکوه ویژه‌ای تشییع خواهند شد.


وظیفه خود می‌دانم از همه عزیزان به ویژه هلال‌احمر و وزارت امور خارجه و سایر مسؤولان ذی‌ربط استان تشکر نمایم و از همه مسئولان  می‌خواهم که تمام تلاش خود را برای تعیین تکلیف شهدای این جنایت تروریستی به کار گیرند تا قدری از آلام و تالم خاطر خانواده‌‌های داغدار را بکاهند.


در پایان اعلام می‌کنم اسکتبار و ایادی آنها بدانند که *سلفی‌های تکفیری شکست‌ خورده‌اند و به آخر خط رسیده‌اند و برگزاری راهپیمایی عظیم 25 میلیونی مقدس اربعین حسینی نشان از زوال تفکر تکفیری است.*


استان خوزستان  مفتخر است که یکپارچه میزبان خیل عظیم زوار حسینی بود و مردم این استان، خود بیشترین زائر را در این رهپیمایی عظیم داشت و *شکی نیست که سال آینده اربعین حسینی با شکوه بیشتری برگزار خواهد شد.»*


الأقل عباس كعبی 

نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری 

یک شنبه 1395/9/7

۱۳۹۵-۰۸-۲۲


اگر یک عده بگویند احکام فردی را قبول داریم، اما احکام اجتماعی، سیاسی، قضایی و امثال این‌ها غیر قابل قبول است این می‌شود (نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ). لذا سکولاریسم به معنای جدایی ساحت سیاسی ـ اجتماعی از ساحت دینی، یک نوع کفر است.


به گزارش شبکه اجتهاد، دومین نشست علمی مرکز تحقیقات حکومت اسلامی دبیرخانه مجلس خبرگان با موضوع «حکومت دینی و کارآمدی آن» با نظریه‌پردازی آیت‌الله عباس کعبی استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری برگزار شد. گزارش تفصیلی این نشست علمی را در ادامه می‌خوانید.


در نظریه حکومت دینی در عصر غیبت، چند مسئله قابل طرح است؛مسئله اول این است که دولت اسلامی جزء احکام اولیه اسلام است.مسئله دوم آن است که فقیه با کفایت، مدیر، مدبر، عادل و با تقوا ریاست این دولت اسلامی را بر عهده دارد و مسئله سوم آنست که تلاش برای تشکیل دولت اسلامی و نیز تلاش برای حفظ، تعمیق و ارتقاء دولت و نظام اسلامی به منظور تحقق اهداف اسلام و نیز جهاد به منظور گسترش حاکمیت دین، تحت پرچم ولی‌فقیه در عصر غیبت از واجبات شرعی است.


این مسائل به هم ارتباط دارد؛ یعنی اگر ما بگوییم در اسلام، دولت وجود دارد طبیعت و اقتضای دولت در اسلام این است که در عصر غیبت باید در رأس آن فقیه جامع الشرائط باشد، اگر بگوییم ولایت فقیه، ثابت است پس تلاش برای اقامه حکم اسلامی و تشکیل دولت واجب است.


اگر گفتیم تشکیل دولت واجب است بعد از تشکیل دولت، حفظ دولت و تعمیق آن به منظور تحقق اهداف، واجبی دیگر و اگر بگویم تعمیق و حفظ نظام واجب است آن موقع گسترش حاکمیت الهی، واجب دیگری خواهد بود. در واقع، عملاً پنج مسئله مرتبط به هم وجود دارد و این پنج مسئله در دوران معاصر و بر اساس اندیشه و مکتب امام راحل و بر پایه فقه اهل‌بیت علیهم‌السلام و با بهره‌مندی از میراث گران‌سنگ فقه اهل‌بیت از آغاز عصر غیبت کبری تاکنون طوری بر این پایه طراحی شد و حکومت دینی در انقلاب اسلامی ایران به زعامت امام راحل محقق شد.


در سال‌های آخر دهه چهارم نظام و دولت اسلامی، می‌بینیم که دولت جمهوری اسلامی ایران با هدایت و راهبردهای ولی‌فقیه و رهبر عزیز و حکیممان جهت تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و حرکت به سمت تحقق تمدن اسلامی موانع سر راه را از بین می‌برد و به لطف الهی ایستاده است.


تبیین نظریه اندیشه حکومت دینی


طبعاً در عرصه تعمیق و پیشبرد اهداف اسلام در چهارچوب نظام اسلامی باید مسائل فقهی متناسب با اوضاع معاصر را بررسی نمود و از آنجا که رسالت و اهتمام مجلس خبرگان رهبری از سویی تبیین نظریه اندیشه حکومت دینی است به ناچار ما این پنج مسئله را که در حوزه مسائل نظری است، مطرح و تلاش می‌کنیم که شبهات پیرامون آن را پاسخ دهیم.


اینکه وجود دولت، جزء احکام اولیه اسلام است در واقع مثل نماز، روزه، حج، زکات و خمس واقعاً حکم اولی است و اسلام بدون دولت که کمال دین و اتمام نعمت بر پایه آن شکل بگیرد، نمی‌تواند نظام جامعی باشد، لذا ابتدا باید دولت را تعریف کرد.


دولت در لغت به معنای “چیره و غلبه” است، اما در اصطلاح دولت یکی از این چند معنا را می‌دهد.


معنای اول: دولت به معنای قوه مجریه، قوه‌ای که بتواند قوانین و مقررات را اجرا کند؛ یعنی در واقع وجود قوانین و مقررات مفروض گرفته می‌شود، وجود دستگاه قضایی هم مفروض گرفته می‌شود، بعد از وجود دستگاه قضایی و قانون چه کسی این قانون و قضاء را اجرایی بکند؟ به آن دستگاهِ مجری قانون می‌گویند دولت. پس الزاماً دولت به معنای قوه مجریه مصطلح نیست. قوه یعنی قدرت مجریه و قدرت اجرایی. حضرت امام(ره) در کتاب حکومت اسلامی می‌فرماید: پیامبر(ص) در رأس قوه مجریه بود و دولت تشکیل داد.


معنای دوم: دولت به معنای قوای سه‌گانه و دستگاه‌های عمومی کشور است. در واقع، دولت در اصطلاح معاصر که قوه مجریه، مقننه، قضائیه و همه نهادهای عمومی که در هر کشوری لازم است، باشد را در بر می‌گیرد و البته در زمان ما اصطلاح دیگری هم غیر از دولت به کار می‌برند و آن واژه حکومت است.


معنای سوم: این معنا فراتر از قوای سه‌گانه را شامل می‌شود؛ یعنی هم قوای سه‌گانه، هم هیئت حاکمه و هم ملت به عنوان جامعه به هم پیوسته‌ای که به یک واحد سیاسی تبدیل شده است که بر پایه پیوندهای مشترک با هم ارتباط دارند؛ جامعه به هم پیوسته و متشکل از هیئت حاکمه و آحاد مردم است.


دولت به این معنای سوم شامل چند عنصر می‌باشد که عبارتند از؛ «سرزمین»، «جمعیت به هم پیوسته یا ملت»، «هیئت حاکمه؛ اعم از دستگاه‌های گوناگونی که کشور را اداره کنند» و «حاکمیت؛ یعنی آن منشأ اقتدار عالی»، لذا هرگاه در سرزمینی یک جامعه به هم پیوسته‌ای بر اساس یک عامل مشترک مثل اندیشه یا زبان یا ملیت یا هر چیز دیگر زندگی کنند و یک هیئت حاکمه‌ای از میان این جمعیت اعمال اقتدار عالی کند می‌گویند دولتی وجود دارد که به زبان انگلیسی می‌گویند (State) یعنی دولت، یا (Government) یعنی حکومت نامیده می‌شوند.


هر چند عرب زبانان در زمان ما به قوه مجریه می‌گویند “حکومت”، اما ما در زبان فارسی موقعی که می‌گوییم حکومت، منظورمان قوای سه‌گانه است یا با ترکیب دو کلمه معنای سومی اراده می‌کنیم مثلاً می‌گوییم «دولت کشور» یا «دولت محور»، بنابراین، دولت به معنای جامعه کلان سیاسی، موقعی هم که گفته می‌شود جامعه کلان سیاسی، مقصود گروه‌های سیاسی نیستند، بلکه جایی که همه نهادها و بخش‌های گوناگون جامعه منشعب از آن‌اند یا دولت آن‌ها را در بر می‌گیرد.


دارالاسلام و اتباع دولت اسلامی


آیا در اسلام، دولت به معنای سوم؛ یعنی سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت وجود دارد یا نه؟ در پاسخ می‌گوییم بله. کلمه سرزمین معادل دارالاسلام است؛ دارالاسلام در برابر دارالکفر می‌باشد. در فقه، دارالاسلام به سرزمینی اطلاق می‌شود که حکم اسلامی در آن اجرا می‌گردد «ینفذوا فیه حکم الاسلام». پس سرزمین داریم. جمعیت چطور؟ جمعیت هم هست. همین جامعه مؤمن جامعه مسلم که بر اساس اسلام پیوند مشترک پیدا می‌کنند این‌ها اتباع دولت اسلامی هستند.


کلمه‌ای داریم به نام مسلمین، مؤمنین، امت اسلامی بطوریکه امت؛ یعنی همان جمعیت به هم پیوسته بر پایه اعتقاد و آرمان. حکومت هم هست که در رأس حکومت اسلام، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و بعد از ایشان ائمه اطهار (ع). آیا حاکمیت هم داریم؟ حاکمیت هم هست. شاید بهترین واژه برای حاکمیت در قرآن این واژه حکم است: «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ». در واقع، دین قیم و دین سرپرست، حاکمیت باید داشته باشد. حاکمیت هم الهی باید باشد و قوانین و مقررات حکومت هم بر پایه شرع مقدس باید باشد «و ان احْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ». آیات حاکمیت در قرآن فراوان است.


آیات حکومت


آیات حکومت هم آن مجموعه آیاتی است که درباره بحث اطاعت مطلقه از پیامبر، ائمه و جانشینان آن‌هاست مثل آیه ۵۸ سوره نساء (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا) و آیاتی که تحاکم الی طاغوت و عدم رجوع به رسول‌الله را ضد ایمان، معرفی کرده است.


به نظر مهم‌ترین آیه‌ای که بر حکومت، دولت و حاکمیت، دلالت دارد و مبنای همه این‌هاست آیه ۴۴ سوره مائده است (إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاهَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ‌هادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ) به نظر بنده این آیه مهم‌ترین آیه‌ای است که بر وجود دولت و حکومت و قوه مجریه دلالت می‌کند.


فلسفه انزال کتب الهی و ارسال رسول، هدایت بشریت و نورانیت جامعه است، اما این هدایت و نورانیت در پرتو حکومت محقق می‌شود. بعضی می‌گویند هدایت و نورانیت و قداست اقتضاء می‌کند که از حکومت فاصله بگیریم؛ چون هر قدر که ما زمینی شویم و در واقع دین را با حکومت آمیخته کنیم از قداست آن کم می‌شود؛ در حالی که این آیه عکس این ادعا را بیان می‌فرماید که برای هدایت و نورانیت مردم و جامعه، انبیاء باید حکومت تشکیل دهند. بعد از انبیاء نوبت به ربانیون می‌رسد. ربانی؛ یعنی کسی که گام می‌گذارد در گام‌هایی که پروردگار ترسیم می‌کند. بعد از ایشان نوبت به احبار می‌رسد. احبار جمع حبر یعنی علمایی که بعد از ربانیون مسئولیت را به دست می‌گیرند. پس سه دسته حق حکومت دارند انبیاء، اوصیاء(ربانیون) و احبار (علمای راستین).


حق حاکمیت و ادله آن


چرا حکومت حق انبیاء، ربانیون و احبار است؟، خداوند می‌فرماید (بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ) به دو دلیل انبیاء، اوصیاء و علمای راستین باید در رأس حکومت دینی باشند. یک، (باء) در (بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ) باء سببیت است؛ لذا چون کتاب الهی و قانون الهی نزد انبیاء و اوصیاء و احبار به ودیعت گذاشته شده؛ یعنی این‌ها بهتر از همه کتاب قانون الهی را می‌فهمند و در واقع نمونه کامل یک حقوقدان الهی و دینی هستند. اگر قانون الهی در جامعه اجرا شود جامعه به هدایت و نورانیت می‌رسد. دلیل دوم (وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ) شهید یعنی گواه بر اعمال در اصطلاح قرآنی. شهید صدر در جزوه «خلافه الانسان و شهاده الانبیاء» می‌فرماید شهید مرجع فکری و سیاسی است.


شهید آن کسی است که مرجعیت عالی، فکری و سیاسی جامعه اسلامی را به دست می‌گیرد و از موضع برتر جامعه را در پرتو سیاست‌گذاری‌هایش به سمت هدایت و نورانیت در پرتو سیاست‌گذاری‌های حرکت می‌دهد و آنجایی که انحراف ایجاد شود جلوی انحرافات را می‌گیرد؛ همان چیزی که در قانون اساسی ما در مورد ولی‌فقیه آمده که ولایت فقیه، ضامن سلامت دستگاه‌های گوناگون از انحراف است. پس به دو دلیل حکومت، حق انبیاء، اوصیاء و علماست؛ یک، به خاطر اشراف و احاطه بر دین یعنی اسلام شناسی. دو، به خاطر قدرت اشراف برتر جهت سیاست گذاری، هدایت، پیشبرد و مدیریت عالی و جلوگیری از انحرافات. یکی از معانی شهید یعنی مدیر میدانی. شهید هم رهبری می‌کند و هم مدیریت و مدیریت از رهبری تفکیک نمی‌شود؛ کما اینکه ولی‌فقیه، هم مدیر کلان ارزشی جامعه است، هم راهبر جامعه اسلامی در مسیر رشد و تعالی و شکوفایی جامعه است.


یک پرسش


حکومت دینی هم ممکن است دچار آسیب و اشکال شود؟ در پایان آیه فوق دو اشکال بزرگ حکومت دینی بیان شده است: یک، اشکال مربوط به تنازل، عقب نشینی و کوتاه آمدن از قوانین و مقررات الهی جهت حفظ قدرت و جلب رضایت توده‌های مردم ولو بر خلاف قانون شرع باشد.


قرآن کریم می‌فرماید؛ این کار را نکنید (فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ) از مردم نترسید از خدا بترسید؛ یعنی قانون الهی را اجرایی کنید چرا که فلسفه حکومت دینی، اجرای قانون الهی است و در پرتو اجرای قانون الهی، هدایت و نورانیت حاصل می‌شود. چه بسا ممکن است حاکمان احتیاط کنند و بگویند اگر قانون الهی را اجرا کنیم مردم قبول نمی‌کنند و آن موقع سنگ روی سنگ بند نمی‌شود! این یک آفت است؛ یکی از آفت‌های حکومت دینی تساهل و تسامح و کوتاه آمدن نسبت به اجرای شریعت اسلامی است. دو، (وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا)؛ یعنی تابع دنیا نشوید. اینکه مدیران ارشد جامعه اسلامی به جای آخرت گرایی و خدا گرایی بشوند دنیا طلب و دنیا چشمشان را بگیرد این هم یک آفت حکومت دینی است که در این آیه بیان شده. در پایان هم می‌فرماید (وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرون).


جدایی ساحت سیاست از دین، یک نوع کفر است


اگر یک عده بگویند احکام فردی را قبول داریم، اما احکام اجتماعی، سیاسی، قضایی و امثال این‌ها غیر قابل قبول است این می‌شود (نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ). لذا سکولاریسم به معنای جدایی ساحت سیاسی ـ اجتماعی از ساحت دینی، یک نوع کفر است، سکولاریسم اعتقادی، نه سکولاریسم عملی. ممکن است بعضی‌ها در عمل سکولار باشند و سکولاریسم به شکل پنهان در تاروپودشان باشد مثل شرک خفی که وجود دارد.


منظور ما در اینجا سکولاریسم اعتقادی و تنازل از اجرای شریعت در حد کفر است. در حالی که اجرای دین در ساحت اعتقادی، اخلافی، فقهی و در همه قلمرویش بدون تنازل از بخشی از دین معنایش این است که همه مسئول اجرای دین هستند؛ هم آحاد ملت هم حکومت‌گران همه مسئولند و مسئولیتشان یکنواخت است. همگرایی در اجرای دین و عدم تنازل از دین در هیچ یک از بخش‌های دین. خداوند می‌فرماید (کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ) به خاطر اینکه بر اجرای دین اصرار می‌کنید و خواهان حاکمیت دین هستید مشرکان در مقابل شما ایستاده اند و شما را نمی‌توانند تحمل کنند. داخل پرانتز عرض می‌کنم یک زمانی حضرت آقا فرمود که آمریکا از ایران هسته‌ای نمی‌هراسد آن‌ها از ایران اسلامی و انقلابی می‌ترسند آن‌ها دنبال این هستند که اسلام در ایران اجرایی نشود. حالا آیه هم همین را می‌گوید(کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ)؛ بنابراین، آیه ۴۴ سوره مائده و آیه ۱۳ سوره شوری ظاهراً بر وجود دولت در اسلام دلالت دارند.


تشکیل دولت به‌مثابه یک تشریع الهی


نسبت به سنت بهترین شاهد برای وجود دولت در اسلام و اینکه جزء احکام اسلام است سیره رسول گرامی اسلام است. پیامبر(ص) دولت تشکیل داد و دولت را نه به‌مثابه یک نیاز زمانه، بلکه به‌مثابه یک تشریع الهی تشکیل داد. شاهد بر این ادعا، بیعت عقبه اولی و بیعت عقبه ثانیه است. ولو بیعت عقبه اولی بیعت ایدئولوژیک است، اما بیعت عقبه ثانیه بیعت جامعه سازی برای تشکیل دولت است. پیامبر از بین این‌هایی که در عقبه ثانیه بیعت کردند خواست نقبایی را از بین خودشان انتخاب کنند و به آن نقبا گفتند اسلام را در مدینه تبلیغ کرده و نمازجمعه را اقامه کنید.


قبل از اینکه پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت کنند و موقعی که در مدینه جامعه سازی شد و جامعه قبیله و نظام قبیله جای خودش را به جامعه اسلامی و جامعه مؤمنین داد و یثرب تبدیل شد به مدینه و بستر هجرت پیامبر و تشکیل دولت فراهم شد. بعد میثاق مدینه را نوشتند میثاق یعنی قانون اساسی مدینه. قانون اساسی مدینه قبایل را به هم پیوند داد و در این قانون اساسی، حتی غیرمسلمان‌ها یعنی یهود مدینه هم عضو این دولت و کشور شدند و بلکه مشرکین مدینه هم عضو بودند به شرط اینکه به پیمان پایبند می‌شدند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه می‌توانید به سیره ابن هشام در مکاتیب رسول مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی، کتاب نوام الحکم و اداره مرحوم علامه محمد مهدی شمس‌الدین، کتاب التراتیب الاداریه آقای کتانی که مفصل نظام اداری سیاسی پیامبر را نوشته و کتاب روابط بین‌الملل در اسلام پروفسور محمد حمیدالله که شرح مفصلی درباره میثاق مدینه یا قانون اساسی مدینه داده مراجعه کنید.


وجود قوانین و مقررات اسلامی در دولت پیامبر(ص)


مرز دولت مدینه در شمال، جنوب، مشرق و مغرب چیزی است که الآن معروف است به الحرم المدنی. پس هم سرزمین، هم جمعیت به هم پیوسته یعنی جامعه مؤمنین، هم حکومت که در رأسش پیامبر بودند و هم حاکمیت که قوانین و مقررات اسلامی در دولت پیامبر وجود داشت و همین دلیل بر این است که در اسلام دولت وجود دارد. مگر سنت پیامبر تنها سنت در مسواک زدن است؟ مگر سنت پیامبر تنها سنت ازدواج است؟ خب یکی از سنت‌های پیامبر، سنت تشکیل حکومت و حکمرانی است و تبعیت از شیوه حکمرانی پیامبر واجب است. البته باید توجه داشت که بیعت با پیامبر برای ایشان مشروعیت درست نمی‌کند. بیعت تأکیدی است بر اطاعت از پیامبر. بیعت در واقع، اعلام آمادگی برای پیوند بین امت و امامت است.


به حکم عقل، هیچ جامعه‌ای بدون حکومت دوام نمی‌آورد؛ زیرا هر جامعه‌ای بدون حکومت، دچار هرج و مرج می‌شود. پس جامعه به حکومت نیاز دارد؛ خصوصاً جوامع معاصر. امروزه ایجاد نظم و امنیت بدون وجود حکومت میسر نیست. امروز دولت‌ها در واقع در خصوصی‌ترین بخش زندگی مردم هم دخالت می‌کنند و می‌توانیم بگوییم چیزی بنام حریم خصوصی دیگر وجود ندارد یا خیلی کم شده و هر چه زندگی پیچیده‌تر شود نیاز به حکومت بیشتر می‌شود. با این بیان، معقول نیست که اسلام که قوانین و مقررات حکومتی داشته و حکومت تشکیل داده در دنیای کنونی نیاز به حکومت نداشته باشد. لذا این یک ضرورت عقلی است همان‌گونه که در کلام امام راحل و بزرگان انقلاب نیز بوده است؛ چون نفع حکومت به همه مردم و حاکمان برمی‌گردد.


چه کسی در رأس حکومت باشد؟


اینکه هیچ یک از امت اسلام بعد از رحلت پیامبر نگفت که ما دیگر به حکومت نیاز نداریم؛ چه سنی و چه شیعه، چه آن‌هایی که قائل به نصب بودند و چه نبودند همه می‌گفتند در اسلام، دولت وجود دارد و باید استمرار پیدا کند. نزاع آنجایی اتفاق افتاد که بعد از پیامبر چه کسی در رأس حکومت باشد. ما می‌گوییم به نصب چون سنت پیامبر است علاوه بر ادله عقلی و روایی که داریم، اما اهل سنت می‌گویند که پیامبر هیچ‌چیزی را مشخص نکرده، اصل حکومت هست، ولی ما باید معین کنیم که چگونه است. پس منکر حکومت نیستند. لذا این مطلب در کتب کلامی تحت این عنوان آمده است «الامامه واجبه باجماع المسلمین»، نه اجماع شیعه. حالا در مورد وجوب امامت، شیعه و معتزله می‌گویند به دلیل عقل، اشاعره و اهل سنت می‌گویند به دلیل نقل، ولی هر دو طایفه می‌گویند امامت واجب است و منظورشان از امامت، حکومت است؛ یعنی شخصیت حقوقی امام، نه شخص امام. از این رو، بلافاصله در ثقیفه برای تعیین حاکم، جمع شدند. هر چند در آن مقطع فقط عده‌ای از خوارج گفتند حکومت نیاز نیست که البته بعداً در عمل ناچار شدند حکومت را قبول کنند. همان‌گونه که در زمان حاضر هم آنارشیست‌ها قائل به حکومت نیستند و می‌گویند چون حکومت توأم با ظلم است و نمی‌تواند خودش را از ظلم خلاص کند بنابراین، ما باید خودمان خودمان را مدیریت کنیم؛ بنابراین، وجود حکومت طبق آیه «و یدل علیه الکتاب و السنه و العقل و النقل» یک امر اجتناب ناپذیر است.


حالا بعد از قول به وجوب دولت، باید دید چه کسی باید رئیس دولت اسلامی شود. دولت به عنوان دولت اسلامی اطلاق دارد «و لیست خاصه بزمان دون زمان و لا بمکان دون مکان» این اطلاق و عموم اقتضاء می‌کند که حتی اگر ادله نقلی و روایی هم نداشته باشیم که ولایت فقیه را ثابت بکند ما باید دنبال کسی باشیم که از لحاظ علم و عدالت و تقوا و مدیریت و کاردانی اقرب به امام عصر باشد و این همانی است که ما به آن می‌گوییم ولایت فقیه. شاید بعضی‌ها تعجب کنند و آن اینکه ولایت فقیه هم مورد اجماع مسلمین است؛ هم سنی و هم شیعه. خاص شیعه نیست. به کتاب احکام سلطانیه ماوردی، باب اول «عقد الامامه» مراجعه کنید.


شرایط امامت


در این باب ماوردی، شافعی و فراع مالکی بر اساس همه مذاهب می‌گویند «الامامه موضوعه لخلافه نبوه لحراسه الدین و سیاسه الدنیا»؛ امامت کبری به عنوان جانشینی پیامبر برای نگهبانی از دین و پیشبرد مسائل دنیای مردم، بعد می‌گویند خب حالا چه کسی امام بشود، در همان باب «عقد امامت» می‌گویند امام شرایطی دارد: ۱٫ ان یکون مجتهد عالم بالاحکام و النوازل، باید مجتهد مطلقی باشد که همه احکام شرع را بتواند استنباط کند و نوازل را ـ نوازل جمع نازله است نازله یعنی رویدادهای معاصر چیزی که ما به آن می‌گوییم حوادث واقعه یا مسائل مستحدثه ـ تحلیل کند. ۲٫ باید عادل و با تقوا باشد. ۳٫ ان یکون ذا نجده یعنی قدرت بسیج امت اسلامی را داشته باشد. حالا در مورد اینکه قرشی باشد یا نباشد اختلاف است.


یک شبهه


ممکن است اشکالی مطرح شود و آن اینکه معروف است از اهل سنت می‌گویند هر کسی حتی اگر جائر باشد می‌تواند امام شود، اشکال ندارد! پس چرا شما می‌گویید که این‌ها قائل به شرط عدالت و تقوا هستند؟ در پاسخ می‌گوییم نزد این‌ها حکم اولی و با حکم ثانوی، فرق می‌کند. می‌گویند به حکم اولی باید عادل و با تقوا باشد، اما اگر مجتهد عادل و با تقوا در رأس حکومت قرار نگرفت و کسی ولو ظالم، حاکم شد انقلاب کردن علیه او حرام است؛ چون فتنه انقلاب از فتنه اطاعت از حاکم جائر بیشتر است. پس دفع افسد به فاسد می‌کنیم و از حاکم جائر اطاعت می‌کنیم! حال مرجع تشخیص مجتهد عادل با توان بسیج امت کجاست؟ آن‌ها می‌گویند اهل الحل و العقد یعنی افراد با نفوذ جامعه اسلامی که در رأس قدرت هستند. خب همین شرایط در رابطه با ولایت فقیه هم هست با این تفاوت که ما ولی‌فقیه را نائب امام می‌دانیم، اما آن‌ها فقیه عادل با کفایت که قدرت بسیج امت را داشته باشد امام اصل می‌دانند! لذا در مورد ولایت فقیه هم اختلافی نیست.


تفاوت خبرگان با اهل حل و عقد


بعضی‌ها فکر می‌کنند اهل حل و عقد همان خبرگان خودمان است، نه. خبرگان متفاوت است؛ زیرا اولاً اهل حل و عقد، قدرت اجرایی دارند، اما خبرگان قدرت اجرایی ندارند. در اهل حل و عقد اجتهاد شرط نیست، ولی در خبرگان اجتهاد شرط است. در اهل حل و عقد عدالت و تقوا شرط نیست، ولی در خبرگان شرط است. اهل حل و عقد به انتخاب مردم نیستند، ولی خبرگان به انتخاب مردمند. اهل حل و عقد امامت اکبر را منصوب می‌کنند، ولی خبرگان منصوب نمی‌کنند؛ در واقع معرفی می‌کنند. اهل حل و عقد از لحاظ تعداد بین دو نفر تا صد نفر هم می‌توانند باشند ـ افراد با نفوذی که قدرت فعلی داشته باشدـ، ولی تعداد مجلس خبرگان بر اساس ترکیب جمعیتی است.


خبرگان کارشناسان امت هستند در تشخیص رهبری اما در اهل حل و عقد کارشناسی شرط نیست بلکه نفوذ کلمه شرط است. یک تفاوت مبنایی دیگر، اینکه مشروعیت اهل حل و عقد بر پایه نفوذ سیاسی ـ اجتماعی است، اما مشروعیت مجلس خبرگان و حجیت قولشان بر پایه حجیت قول اهل خبره است.


تشکیل دولت اسلامی واجب است؟


سؤالی مطرح می‌شود که آیا سعی برای تشکیل دولت اسلامی واجب است؟ هل یجب السعی لتشکیل دولت الاسلامی او لایجب؟ حضرت امام راحل در کتاب البیع، بحث ولایت فقیه، بعد از اینکه ولایت فقیه را ثابت می‌کند، می‌گوید قیام و اقدام برای تشکیل دولت واجب کفایی است. یک اینکه خود فقها باید قیام کنند. اگر یکی از فقها موفق به تشکیل دولت شد، بر سایر فقها واجب است از او اطاعت کنند. اگر یک فقیه به تنهایی نمی‌تواند دولت تشکیل دهد همه باید دست به دست هم بدهند و مردم هم باید فقها را کمک کنند.


نسخه قابل چاپ

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله كعبی، روز گذشته، عضو مجلس خبرگان رهبری و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از نمایشگاه بین المللی مطبوعات در تهران بازدید کرد. در ادامه مطالب می توانید بازتاب بازدید ایشان را در خبرگزاری های مختلف مشاهده نمایید.



دومین نشست علمی مرکز تحقیقات دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری در سالن اجتماعات دبیرخانه با حضور اساتید و فضلای حوزه علمیه قم با عنوان ماهیت دولت اسلامی، احکام و آثار آن با سخنرانی آیة الله شيخ عباس کعبی برگزار گردید.



سرویس دین و اندیشه پایگاه خبری تحلیلی بی‌باک؛ بخش مهمترین عناوین:

آیة الله کعبی گفت: طبیعت و اقتضای دولت در اسلام این است که در عصر غیبت باید در رأس آن فقیه جامع الشرائط باشد. اگر بگوییم ولایت فقیه ثابت است، پس تلاش برای اقامه حکم اسلامی وتشکیل دولت واجب است.


به گزارش بی‌باک، آیة الله عباس کعبی در نشست علمی حکومت دینی و کار آمدی آن که در دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری برگزار شد، ضمن تببین نظریه حکومت دینی در عصر غیبت، با اشاره به آیه ۱۳ سوره شوری «   شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحاً وَالَّذِی أَوْحَیْنَآ إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُواْ الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَآءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ » گفت: در اینجا چند مسئله قابل طرح است؛ مسئله اول این است که دولت اسلامی جزء احکام اولیه اسلام است، بطوریکه در آیه شریفه که بیان گردید و آیات بسیار دیگری و بر اساس دلالت ادله الاربعه؛ کتاب، سنت، عقل و اجماع، مثل همه مسائل فقهی مطرح می باشد.


عضو جامعه مدرسین با اشاره به مساله دوم اظهارداشت: مسئله دوم آن است که فقیه با کفایت، مدیر، مدبر، عادل و با تقوا ریاست این دولت اسلامی را بر عهده دارد 

و مسئله سوم آنست که تلاش برای تشکیل دولت اسلامی و نیز تلاش برای حفظ، تعمیق و ارتقاء دولت و نظام اسلامی به منظور تحقق اهداف اسلام و نیز جهاد به منظور گسترش حاکمیت دین، تحت پرچم ولی فقیه در عصر غیبت از واجبات شرعی است.

استاد حوزه علمیه بیان داشت: این مسائل به هم ارتباط دارد؛ یعنی اگر ما بگوییم در اسلام، دولت وجود دارد طبیعت و اقتضای دولت در اسلام این است که در عصر غیبت باید در رأس آن فقیه جامع الشرائط باشد، اگر بگوییم ولایت فقیه ثابت است، پس تلاش برای اقامه حکومت اسلامی و تشکیل دولت واجب است.


وی ادامه داد: اگر گفتیم تشکیل دولت واجب است بعد از تشکیل دولت، حفظ دولت و تثبیت آن به منظور تحقق اهداف، واجبی دیگر است و اگر بگویم تثبیت و حفظ نظام واجب است آن موقع گسترش حاکمیت الهی، واجب دیگری خواهد بود. در واقع، عملاً پنج مسئله مرتبط به هم وجود دارد و این پنج مسئله در دوران معاصر و بر اساس اندیشه و مکتب امام راحل و بر پایه فقه اهل بیت علیهم السلام و با بهره مندی از میراث گرانسنگ فقه اهل بیت از آغاز عصر غیبت کبری تا کنون بر این پایه طراحی شد و حکومت دینی در انقلاب اسلامی ایران به زعامت امام راحل محقق شد.


آیة الله کعبی گفت: در سالهای آخر دهه چهارم نظام و دولت اسلامی، می بینیم که دولت جمهوری اسلامی ایران با هدایت و راهبردهای ولی فقیه و رهبر عزیز و حکیممان جهت تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و حرکت به سمت تحقق تمدن اسلامی موانع سر راه را از بین می برد و به لطف الهی ایستاده است.


ايشان افزود: طبعاً در عرصه تعمیق و پیشبرد اهداف اسلام در چهارچوب نظام اسلامی باید مسائل فقهی متناسب با اوضاع معاصر را بررسی نمود و از آنجا که رسالت و اهتمام مجلس خبرگان رهبری از سویی تبیین نظریه اندیشه حکومت دینی است به ناچار ما این پنج مسئله را که در حوزه مسائل نظری است، مطرح و تلاش می کنیم که شبهات پیرامون آن را پاسخ دهیم.


عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: اینکه وجود دولت، جزء احکام اولیه اسلام است در واقع مثل نماز، روزه، حج، زکات و خمس واقعاً حکم اولی است و اسلام بدون دولت که کمال دین و اتمام نعمت بر پایه آن شکل بگیرد، نمی تواند نظام جامعی باشد، لذا ابتدا باید دولت را تعریف کرد.


ايشان افزودند: دولت در لغت به معنای” چیره و غلبه “است، اما در اصطلاح  دولت یکی از این چند معنی را می دهد؛ یک: دولت به معنای قوه مجریه، قوه ای که بتواند قوانین و مقررات را اجرا کند؛ یعنی در واقع وجود قوانین و مقررات مفروض گرفته می شود، وجود دستگاه قضایی هم مفروض گرفته می شود، بعد از وجود دستگاه قضایی و قانون چه کسی این قانون و قضاء را اجرایی بکند؟ به آن دستگاهِ مجری قانون می گویند "دولت". پس الزاماً دولت به معنای قوه مجریه مصطلح نیست. "قوة" یعنی قدرت مجریه و قدرت اجرایی. حضرت امام(ره) در کتاب حکومت اسلامی می فرماید: پیامبر(ص) در رأس قوه مجریه بود و دولت تشکیل داد. 

معنای دوم دولت به معنای قوای سه گانه و دستگاه های عمومی کشور است.

آیة الله کعبی بیان داشت: در واقع، دولت در اصطلاح معاصر قوه مجریه، مقننه، قضائیه و همه نهادهای عمومی که در هر کشوری لازم است را در بر می گیرد و البته در زمان ما اصطلاح دیگری هم غیر از دولت به کار می برند و آن واژه "حکومت" است.


وی به معنای سوم دولت اشاره کرد و گفت: این معنای فراتر از قوای سه گانه را شامل می شود؛ یعنی هم قوای سه گانه، هم هیئت حاکمه و هم ملت به عنوان جامعه بهم پیوسته ای که به یک واحد سیاسی تبدیل شده است که بر پایه پیوندهای مشترک با هم ارتباط دارند؛ جامعه به هم پیوسته و متشکل از هیئت حاکمه و آحاد مردم .


عضو خبرگان رهبری ادامه داد: دولت به این معنای سوم شامل چند عنصر می باشد که عبارتند از؛ «سرزمین»، «جمعیت به هم پیوسته یا ملت»، «هیئت حاکمه؛ اعم از دستگاه های گوناگونی که کشور را اداره کنند» و «حاکمیت؛ یعنی آن منشأ اقتدار عالی»، لذا هرگاه در سرزمینی یک جامعه به هم پیوسته ای بر اساس یک عامل مشترک مثل اندیشه یا زبان یا ملیت یا هر چیز دیگر زندگی کنند و یک هیئت حاکمه ای از میان این جمعیت اعمال اقتدار عالی کند، می گویند دولتی وجود دارد که به زبان انگلیسی می گویند "State" یعنی دولت، یا "Government" که حکومت نامیده می شوند.


آیة الله کعبی گفت: هر چند در زبان عربی معاصر به قوه مجریه  “حکومت” می گویند، اما ما در زبان فارسی موقعی که می گوییم حکومت، منظورمان قوای سه گانه است یا با ترکیب دو کلمه معنای سومی اراده می کنیم مثلا می گوییم «دولت کشور» یا «دولت محور»، بنابراین، دولت به معنای جامعه کلان سیاسی، موقعی هم که گفته می شود جامعه کلان سیاسی، مقصود گروه های سیاسی نیستند، بلکه جایی که همه نهادها و بخشهای گوناگون جامعه منشعب از آنند یا دولت آنها را در بر می گیرد.


استاد حوزه علمیه در بخش دیگری از سخنان خود این سؤال را مطرح کرد که آیا در اسلام، دولت به معنای سوم؛ یعنی سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت وجود دارد یا نه؟، اظهارداشت: در پاسخ می گوییم بله. کلمه سرزمین معادل دارالاسلام است؛ دارالاسلام در برابر دارالکفر می باشد. در فقه، دارالاسلام به سرزمینی اطلاق می شود که حکم اسلامی در آن اجرا می گردد «ینفذ فیه حکم الاسلام». پس سرزمین داریم. جمعیت چطور؟

 جمعیت هم هست. همین جامعه مؤمن، جامعه مسلم، که بر اساس اسلام پیوند مشترک پیدا می کنند. اینها اتباع دولت اسلامی هستند.

آیة الله کعبی افزود: کلمات و اصطلاحات مسلمین، مؤمنین، امت اسلامی  را نيز داریم بطوریکه امت؛ یعنی همان جمعیت به هم پیوسته بر پایه اعتقاد و آرمان. حکومت هم هست که در رأس حکومت اسلام، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و بعد از ایشان ائمه اطهار (ع).

 آیا حاکمیت هم داریم؟ حاکمیت هم هست. شاید بهترین واژه برای حاکمیت در قرآن این واژه حکم است: «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ». در واقع، دین قیم و دین سرپرست، حاکمیت باید داشته باشد. حاکمیت هم الهی باید باشد و قوانین و مقررات حکومت هم بر پایه شرع مقدس باید باشد «و ان احْکُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ». آیات حاکمیت در قرآن فراوان است.


ایشان گفت: آیات حکومت هم آن مجموعه آیاتی است که درباره بحث اطاعت مطلقه از پیامبر، ائمه و جانشینان آنهاست مثل آیه ۵۸ سوره نساء (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا) و آیاتی که تحاکم الی طاغوت و عدم رجوع به رسول الله را ضد ایمان، معرفی کرده است.


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: به نظر مهمترین آیه ای که بر حکومت، دولت و حاکمیت، دلالت دارد و مبنای همه اینهاست آیه ۴۴ سوره مائده است (إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاهَ فِیهَا هُدًی وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ  فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ) به نظر بنده این آیه مهمترین آیه ای است که بر وجود دولت و حکومت و قوه مجریه دلالت می کند.


آیة الله کعبی افزود: فلسفه انزال کتب الهی و ارسال رسول، هدایت بشریت و نورانیت جامعه است، اما این هدایت و نورانیت در پرتو حکومت محقق می شود. بعضی می گویند هدایت و نورانیت و قداست اقتضاء می کند که از حکومت فاصله بگیریم؛ چون هر قدر که ما زمینی شویم و در واقع دین را با حکومت آمیخته کنیم از قداست آن کم می شود؛ در حالی که این آیه عکس این ادعا را بیان می فرماید؛ که برای هدایت و نورانیت مردم و جامعه، انبیاء باید حکومت تشکیل دهند. 

بعد از انبیاء نوبت به ربانیون می رسد. ربانی؛ یعنی کسی که گام می گذارد در گامهایی که پروردگار ترسیم می کند. بعد از ایشان نوبت به احبار می رسد. احبار جمع حبر یعنی علمایی که بعد از ربانیون مسئولیت را به دست می گیرند. پس سه دسته حق حکومت دارند: انبیاء، اوصیاء(ربانیون) و احبار (علمای راستین).


وی با اشاره به حق حاکمیت و ادله قرآنی آن با طرح این سوال که چرا حکومت حق انبیاء، ربانیون و احبار است؟، اظهارداشت: خداوند می فرماید (بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ) به دو دلیل انبیاء، اوصیاء و علمای راستین باید در رأس حکومت دینی باشند. یک، (باء) در (بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ) باء سببیت است؛ لذا چون کتاب الهی و قانون الهی نزد انبیاء و اوصیاء و احبار به ودیعت گذاشته شده؛ یعنی اینها بهتر از همه کتاب قانون الهی را می فهمند و در واقع نمونه کامل یک حقوقدان الهی و دینی هستند. اگر قانون الهی در جامعه اجرا شود جامعه به هدایت و نورانیت می رسد. دلیل دوم این قسمت از آیه شریفه است که (وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ) شهید یعنی گواه بر اعمال در اصطلاح قرآنی. شهید آیة الله محمد باقر صدر در جزوه «خلافة الانسان و شهادة الانبیاء» می فرماید شهید مرجع فکری و سیاسی است.


آیة الله كعبی بیان داشت: شهید آن کسی است که مرجعیت عالی، فکری و سیاسی جامعه اسلامی را به دست می گیرد و از موضع برتر جامعه را در پرتو سیاست گذاری هایش به سمت هدایت و نورانیت  حرکت می دهد و آنجایی که انحراف ایجاد شود جلوی انحرافات را می گیرد؛ همان چیزی که در قانون اساسی ما در مورد ولی فقیه آمده که ولایت فقیه، ضامن سلامت دستگاه های گوناگون از انحراف است. پس به دو دلیل حکومت، حق انبیاء، اوصیاء و علماست؛ 

یک، به خاطر اشراف و احاطه بر دین یعنی اسلام شناسی. دو، به خاطر قدرت اشراف برتر جهت سیاست گذاری، هدایت، پیشبرد و مدیریت عالی و جلوگیری از انحرافات. یکی از معانی شهید یعنی مدیر میدانی. شهید هم رهبری می کند و هم مدیریت و مدیریت از رهبری تفکیک نمی شود؛ کما اینکه ولی فقیه، هم مدیر کلان ارزشی جامعه است، هم راهبر جامعه اسلامی در مسیر رشد و تعالی و شکوفایی جامعه است.


*یک پرسش


عضو مجلس خبرگان رهبری با طرح این سوال که حکومت دینی هم ممکن است دچار آسیب و اشکال شود؟ گفت: در پایان آیه فوق دو اشکال بزرگ حکومت دینی  بیان شده است: اولين ، اشکال مهم مربوط به تنازل، عقب نشینی و کوتاه آمدن از قوانین و مقررات الهی جهت حفظ قدرت و جلب رضایت توده های مردم و لو بر خلاف قانون و شرع مقدس باشد.

آية الله کعبی ادامه داد: قرآن کریم می فرماید؛ این کار را نکنید (فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ) از مردم نترسید از خدا بترسید؛ یعنی قانون الهی را اجرایی کنید چرا که فلسفه حکومت دینی، اجرای قانون الهی است و در پرتو اجرای قانون الهی، هدایت و نورانیت حاصل می شود. چه بسا ممکن است حاکمان احتیاط کنند و بگویند اگر قانون الهی را اجرا کنیم مردم قبول نمی کنند و آن موقع سنگ روی سنگ بند نمی شود! این یک آفت است؛ یکی از آفت های حکومت دینی تساهل و تسامح و کوتاه آمدن نسبت به اجرای شریعت اسلامی است. 

و دومين اشكال حائز اهمیت، (وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا)؛ یعنی تابع دنیا نشوید. اینکه مدیران ارشد جامعه اسلامی به جای آخرت گرایی و خدا گرایی بشوند. دنیا طلب و دنیا چشمشان را بگیرد این هم یک آفت حکومت دینی است که در این آیه بیان شده است. در پایان هم می فرماید: (وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرون).


*سکولاریسم اعتقادی


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ادامه داد: اگر یک عده بگویند احکام فردی را قبول داریم، اما احکام اجتماعی، سیاسی، قضایی و امثال اینها غیر قابل قبول است، این می شود (نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَکفُرُ بِبَعضٍ). لذا سکولاریسم به معنای جدایی ساحت سیاسی ـ اجتماعی از ساحت دینی، یک نوع کفر است، سکولاریسم اعتقادی، نه سکولاریسم عملی. ممکن است بعضی ها در عمل سکولار باشند و سکولاریسم به شکل پنهان در تاروپودشان باشد مثل شرک خفی که وجود دارد.


وی افزود: منظور ما در اینجا این است که سکولاریسم اعتقادی و تنازل از اجرای شریعت در حد کفر است. در حالی که  اجرای دین در ساحت اعتقادی، اخلافی، فقهی و در همه قلمرویش بدون تنازل از بخشی از دین معنایش این است که همه مسئول اجرای دین هستند؛ هم آحاد ملت هم حاکمان همه مسئولند و مسئولیتشان یکنواخت است. همگرایی در اجرای دین و عدم تنازل از دین در هیچ یک از بخش های دین. خداوند می فرماید (کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ) به خاطر اینکه بر اجرای دین اصرار می کنید و خواهان حاکمیت دین هستید مشرکان در مقابل شما ایستاده اند و شما را نمی توانند تحمل کنند. داخل  پرانتز عرض می کنم یک زمانی حضرت آقا فرمود که آمریکا از ایران هسته ای نمی هراسد آنها از ایران اسلامی و انقلابی می ترسند آنها دنبال این هستند که اسلام در ایران اجرایی نشود. حالا آیه هم همین را می گوید(کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ). بنابراین، آیه ۴۴ سوره مائده و آیه ۱۳ سوره شوری بر وجود دولت در اسلام دلالت دارند.


استاد حوزه علمیه بیان داشت: نسبت به سنت بهترین شاهد برای وجود دولت در اسلام و اینکه جزء احکام اسلام است سیره رسول گرامی اسلام است. پیامبر(ص) دولت تشکیل داد و دولت را نه به مثابه یک نیاز زمانه، بلکه به مثابه یک تشریع الهی تشکیل داد. شاهد بر این ادعا، بیعت عقبه اولی و بیعت عقبه ثانیه است. و لو بیعت عقبه اولی بیعت ایدئولوژیک است، اما بیعت عقبه ثانیه بیعت جامعه سازی برای تشکیل دولت است. پیامبر از بین اینهایی که در عقبه ثانیه بیعت کردند خواست بزرگان و نقبایی را از بین خودشان انتخاب کنند و به آن نقبا گفتند اسلام را در مدینه تبلیغ کرده و نمازجمعه را اقامه کنید.


آیة الله کعبی افزود: قبل از اینکه پیامبر(ص) به مدینه مهاجرت کنند و موقعی که در مدینه جامعه سازی شد و جامعه قبیله و نظام قبیله جای خودش را به جامعه اسلامی و جامعه مؤمنین داد و یثرب تبدیل شد به مدینه و بستر هجرت پیامبر و تشکیل دولت فراهم شد. بعد میثاق مدینه را نوشتند. میثاق یعنی قانون اساسی مدینه. قانون اساسی مدینه قبایل را به هم پیوند داد و در این قانون اساسی، حتی غیر مسلمانها یعنی یهود مدینه هم عضو این دولت و کشور شدند و بلکه مشرکین مدینه هم عضو بودند به شرط اینکه به پیمان پایبند می شدند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به سیره ابن هشام در "مکاتیب الرسول" مرحوم آیت الله احمدی میانجی، کتاب "نظام الحکم و الادارة" مرحوم علامه محمد مهدی شمس الدین، کتاب "التراتیب الاداریة" آقای کتانی که مفصل نظام اداری سیاسی پیامبر را نوشته و کتاب روابط بین الملل در اسلام پروفسور محمد حمیدالله که شرح مفصلی در باره میثاق مدینه یا قانون اساسی مدینه داده مراجعه کنید.


عضو خبرگان رهبری بیان داشت: مرز دولت مدینه در شمال، جنوب، مشرق و مغرب چیزی است که الان معروف است به "الحرم المدني". پس هم سرزمین، هم جمعیت به هم پیوسته یعنی جامعه مؤمنین، هم حکومت که در رأسش پیامبر بودند و هم حاکمیت که قوانین و مقررات اسلامی در دولت پیامبر وجود داشت و همین دلیل بر این است که در اسلام دولت وجود دارد. مگر سنت پیامبر تنها سنت در مسواک زدن است؟ مگر سنت پیامبر تنها سنت ازدواج است؟ خب یکی از سنت های پیامبر، سنت تشکیل حکومت و حکمرانی است و تبعیت از شیوه حکمرانی پیامبر واجب است. البته باید توجه داشت که بیعت با پیامبر برای ایشان مشروعیت درست نمی کند. بیعت تأکیدی است بر اطاعت از پیامبر. بیعت در واقع، اعلام آمادگی برای پیوند بین امت و امامت است.


استاد  حوزه علمیه افزود: به حکم عقل، هیچ جامعه ای بدون حکومت دوام نمی آورد؛ زیرا هر جامعه ای بدون حکومت، دچار هرج و مرج می شود. پس جامعه به حکومت نیاز دارد؛ خصوصاً جوامع معاصر. امروزه ایجاد نظم و امنیت بدون وجود حکومت میسر نیست. امروزه دولت ها در واقع در خصوصی ترین بخش زندگی مردم هم دخالت می کنند و می توانیم بگوییم چیزی بنام حریم خصوصی دیگر وجود ندارد یا خیلی کم شده و هر چه زندگی پیچیده تر شود نیاز به حکومت بیشتر می شود. با این بیان، معقول نیست که اسلام که قوانین و مقررات حکومتی داشته و حکومت تشکیل داده در دنیای کنونی نیاز به حکومت نداشته باشد. لذا این یک ضرورت عقلی است همانگونه که در کلام امام راحل و بزرگان انقلاب نیز بوده است؛ چون نفع حکومت به همه مردم و حاکمان بر می گردد.

آیة الله کعبی بیان داشت: اینکه هیچ یک از امت اسلام بعد از رحلت پیامبر نگفت که ما دیگر به حکومت نیاز نداریم؛ چه سنی و چه شیعه، چه آنهایی که قائل به نصب بودند و چه آنهایی که قائل به نصب نبودند همه می گفتند در اسلام، دولت وجود دارد و باید استمرار پیدا کند. نزاع آنجایی اتفاق افتاد که بعد از پیامبر چه کسی در رأس حکومت باشد. ما می گوییم به نصب چون سنت پیامبر است علاوه بر ادله عقلی و روایی که داریم، اما اهل سنت می گویند که پیامبر هیچ چیزی را مشخص نکرده، اصل حکومت هست، ولی ما باید معین کنیم که چگونه است. پس منکر حکومت نیستند. لذا این مطلب در کتب کلامی تحت این عنوان آمده است «الامامة واجبة باجماع المسلمین»، نه اجماع شیعه. حالا در مورد وجوب امامت، شیعه و معتزله می گویند به دلیل  عقل و نقل، اشاعره و اهل سنت می گویند به دلیل نقل، ولی هر دو طایفه می گویند امامت واجب است و منظورشان از امامت، حکومت است؛ یعنی شخصیت حقوقی امام، نه شخص امام. از این رو، بلافاصله در "سقیفه" برای تعیین حاکم،   جمع شدند. هر چند در آن مقطع فقط عده ای از خوارج گفتند حکومت نیاز نیست که البته بعدا در عمل ناچار شدند حکومت را قبول کنند. همانگونه که در زمان حاضر هم "آنارشیستها" قائل به حکومت نیستند و می گویند چون حکومت توأم با ظلم است و نمی تواند خودش را از ظلم خلاص کند بنابراین، ما باید خودمان، خودمان را مدیریت کنیم. بنابراین، وجود حکومت طبق آیه و ادله  كه گفتیم و یدل علیه الکتاب و السنه و العقل و النقل یک امر اجتناب ناپذیر است.


عضو خبرگان رهبری ادامه داد: حالا بعد از قول به وجوب دولت، باید دید چه کسی رئیس دولت اسلامی شود. دولت به عنوان دولت اسلامی اطلاق دارد «و لیست خاصة بزمان دون زمان و لا بمکان دون مکان» این اطلاق و عموم اقتضاء می کند که حتی اگر ادله نقلی و روایی هم نداشته باشیم که ولایت فقیه را ثابت بکند ما باید دنبال کسی باشیم که از لحاظ علم و عدالت و تقوا و مدیریت و کاردانی اقرب به امام عصر باشد و این همانی است که ما به آن می گوییم ولایت فقیه. شاید بعضی ها تعجب کنند که بگوییم ولایت فقیه هم مورد اجماع مسلمین است؛ هم سنی و هم شیعه. خاص شیعه نیست. به کتاب "احکام سلطانیة" ماوردی، باب اول «عقد الامامة» مراجعه کنید.

آیة الله  کعبی بیان داشت: در این باب "ماوردی"، "شافعی" و "فراء" مالکی بر اساس همه مذاهب می گویند: «الامامة موضوعة لخلافة نبوة لحراسة الدین و سیاسة الدنیا»؛ امامت کبری به عنوان جانشینی پیامبر برای نگهبانی از دین و پیشبرد مسائل دنیای مردم، بعد می گویند خب حالا چه کسی امام بشود، در همان باب «عقد امامت» می گویند امام شرایطی دارد: ۱٫ ان یکون مجتهدا بالاحكام، عالما بالاحکام و النوازل، باید مجتهد مطلقی باشد که همه احکام شرع را بتواند استنباط کند و نوازل را ـ نوازل جمع نازله است نازله یعنی رویدادهای معاصر چیزی که ما به آن می گوییم حوادث واقعه یا مسائل مستحدثه ـ تحلیل کند. ۲٫ باید عادل و با تقوا باشد. ۳٫ ان یکون ذا نجدة، یعنی قدرت بسیج امت اسلامی را داشته باشد. حالا در مورد اینکه قرشی باشد یا نباشد اختلاف است.


*یک شبهه


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهارداشت: ممکن است اشکالی مطرح شود و آن اینکه معروف است از اهل سنت می گویند هر کسی حتی اگر جائر باشد می تواند امام شود، اشکال ندارد! پس چرا شما می گویید که اینها قائل به شرط عدالت و تقوا هستند؟ در پاسخ می گوییم نزد اینها حکم اولی و با حکم ثانوی، فرق می کند. می گویند به حکم اولی باید عادل و با تقوا باشد، اما اگر مجهتد عادل و با تقوا در رأس حکومت قرار نگرفت و کسی ولو ظالم، حاکم شد انقلاب کردن علیه او حرام است؛ چون فتنه انقلاب از فتنه اطاعت از حاکم جائر بیشتر است. پس دفع افسد به فاسد می کنیم و از حاکم جائر اطاعت می کنیم!

 حال مرجع تشخیص مجتهد عادل با توان بسیج امت کجاست؟ آنها می گویند اهل الحل و العقد یعنی افراد با نفوذ جامعه اسلامی که در رأس قدرت هستند. خب همین شرایط در رابطه با ولایت فقیه هم هست با این تفاوت که ما ولی فقیه را نائب امام می دانیم، اما آنها فقیه عادل با کفایت که قدرت بسیج امت را داشته باشد. امام اصل می دانند! لذا در مورد ولایت فقیه هم اختلافی نیست.


تفاوت خبرگان و اهل حل و عقد


ايشان افزود: بعضی ها فکر می کنند، اهل حل و عقد همان خبرگان خودمان است، نه. خبرگان متفاوت است؛ زیرا اولا اهل حل و عقد، قدرت اجرایی دارند، اما خبرگان قدرت اجرایی ندارند. در اهل حل و عقد اجتهاد شرط نیست، ولی در خبرگان اجتهاد شرط است. در اهل حل و عقد عدالت و تقوا شرط نیست، ولی در خبرگان شرط است. اهل حل و عقد به انتخاب مردم نیستند، ولی خبرگان به انتخاب مردمند. اهل حل و عقد امامت اکبر را منصوب می کنند، ولی خبرگان منصوب نمی کنند؛ در واقع معرفی می کنند. اهل حل و عقد از لحاظ تعداد بین دو نفر تا صد نفر هم می توانند باشند ـ افراد با نفوذی که قدرت فعلی داشته باشدـ، ولی تعداد مجلس خبرگان بر اساس ترکیب جمعیتی است.


آیة الله کعبی تصریح کرد: خبرگان کارشناسان امت هستند در تشخیص رهبری اما در اهل حل و عقد کارشناسی شرط نیست بلکه نفوذ کلمه شرط است. یک تفاوت مبنایی دیگر، اینکه مشروعیت اهل حل و عقد بر پایه نفوذ سیاسی  ـ اجتماعی است، اما مشروعیت مجلس خبرگان و حجیت قولشان بر پایه حجیت قول اهل خبره است.


عضو خبرگان رهبری با طرح این سوال که آیا سعی برای تشکیل دولت اسلامی واجب است؟ افزود: سوال بسیار مهم، اینکه هل یجب السعی لتشکیل الدولة الاسلامیة او لا یجب؟ حضرت امام راحل در کتاب البیع، بحث ولایت فقیه، بعد از اینکه ولایت فقیه را ثابت می کند، می گوید قیام و اقدام برای تشکیل دولت واجب کفایی است. یک اینکه خود فقها باید قیام کنند. اگر یکی از فقها موفق به تشکیل دولت شد، بر سایر فقها واجب است از او اطاعت کنند. اگر یک فقیه به تنهایی نمی تواند دولت تشکیل دهد، همه باید دست به دست هم بدهند و مردم هم باید فقها را کمک کنند.


لازم به ذکر است، آیة الله کعبی در پایان این نشست به سوالات حاضرین در جلسه پاسخ دادند و ادامه بحث به وقت و جلسه دیگری موکول گردید.


خبرگزاری رسا

آیت الله کعبی:


مرحوم شجونی در دفاع از انقلاب و آرمان ها با هیچ کس تعارف نداشت


نماینده مردم خوزستان در خبرگان گفت: مرحوم شجونی همواره در مسیر دفاع از مکتب اهل بیت(ع) و نهضت امام خمینی(ره) ثابت قدم بوده و در کنار حضرت امام و رهبر معظم انقلاب همواره در مقابل جریان نفاق و جریان فتنه با شجاعت و صراحت و با شفافیت اعلام موضع کرده است.


آیت الله عباس کعبی نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به سوابق انقلابی و مبارزاتی مرحوم حجت الاسلام شجونی گفت: آن مرحوم از پیشکسوتان مبارزه و انقلاب و از اعضای قدیمی هیأت مؤتلفه و از همرزمان شهید نواب صفوی در فدائیان اسلام بود.


وی افزود: ایشان همواره در مسیر دفاع از مکتب اهل بیت(ع) و نهضت امام خمینی(ره) ثابت قدم بود و در کنار حضرت امام و رهبر معظم انقلاب همواره در مقابل جریان نفاق و  جریان فتنه با شجاعت و صراحت و با شفافیت اعلام موضع کرده است.


عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که مرحوم شجونی یک الگو برای خطبای انقلابی و ولایتمدار است، اظهار داشت: ایشان در سال هایی که عضو جامعه روحانیت مبارز بوده در حضور مردم در صحنه و پیوند مردم و نظام نقش ایفا کرده است.


وی ادامه داد: ایشان به عنوان یک روحانی مردمی با تواضع و فروتنی در همه مجالس و استان ها حاضر می شد و بدون تکلف و تشریفات به وعظ و ارشاد می پرداخت.


آیت الله کعبی با اشاره به صراحت لهجه مرحوم حجت الاسلام شجونی در دفاع از آمان های امام و انقلاب ابراز داشت: ایشان با شجاعت در مقابل فتنه گران ایستاد و با هیچ کس تعارف نداشت، معمولا علیه فتنه گران، جریان نفاق و کسانی که باورها و ارزش های اسلامی را تضعیف می کردند ایشان همواره به عنوان امر به معروف و نهی از منکر موضع می گرفت و حتی با اسم نام می برد و از اشخاص ابایی نداشت.