پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی

الموقع الإعلامي لمکتب آیة الله الشیخ عباس الکعبي

پایگاه اطلاع رسانی  دفتر آیة الله کعبی

آیة الله کعبی فقیه و حقوق دان برجسته کشور و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نماینده مردم شریف استان خوزستان در مجلس خبرگان رهبری است. این پایگاه به اصرار و درخواست دوستداران ایشان در اردیبهشت ماه 1394 تاسیس گردید. أغلب مطالب این پایگاه تولیدی هستند و به ندرت و در مورد مطالب خاص از اخبار دیگر خبرگزاری ها با توجه به اهمیت مطلب استفاده می گردد. این پایگاه توسط دفتر آیة الله شیخ عباس کعبی در اهواز اداره می گردد.
______________________________
کانال تلگرام: https://t.me/alkaebi
صفحه اینستگرام: akaabi_ir

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۳۴ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی؛ سخنرانی امسال روز دانشجو عضو مجلس خبرگان رهبری در دانشکده فنی حرفه ای شهید چمران اهواز برگزار گردید. این جلسه صبح روز شانزده آذر به مناسبت روز دانشجو در سالن معراج دانشکده فنی حرفه ای با حضور مدیران و اساتید و دانشجویان دانشکده برگزار شد. متن سخنرانی آیت الله کعبی در جمع دانشجویان دانشکده فنی حرفه ای شهید چمران به این شرح است؛


مقدمه

بسم الله الحرمن الرحیم 

الحمدالله رب العالمین 

و الصلوة و السلام علی خیر الأنام المصطفی أبی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین 

توفیقی شد که در آستانه ارتحال پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد مصطفی و سبط اکبرشان امام حسن مجتبی و نیز ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیهم آلاف التحیة و الثناء و در روز دانشجو در جمع شما جوانان عزیز دانشجو آموزشکده فنی و حرفه ای شهید چمران دانشگاه فنی حرفه ای کشور با مدیریت و تدبیر ریاست آقای دکتر علوی و دوست عزیرمان سرور مکرم جناب آقای کوتی به عنوان معاونت فرهنگی و همه مدرسان عزیز و بزرگان خدمتتان برسیم.

فرصت مغتنمی است و بنده در جمع شما گفتنی زیاد دارم و وقت خیلی کم و من از طرف خودم قول می دهم و انشاءالله آقای علوی و آقای کوتی تدبیر می کنند که در یک وقت موسع مثلا دو ساعته بیست دقیقه، نیم ساعت صحبت کنیم سپس به گپ و گفت و گوی دانشجویی با عزیزان بپردازیم و محورهای زیادی می توانیم صحبت کنیم.

یک خاطره

الآن ذهنم رفت طرف "انیستیتو تکنولژی"  که آقای علوی اشاره کردند و بنده خاطره بگم خدمتتان؛

من در محیط انیستیتو تکنولژی در دوران نوجوانی بزرگ شدم. 

قصه اش هم اینگونه است که اولین دوره ای که تحصیلات سه مقطعه شد. ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و این فنی حرفه ای ها راه افتادند ما اولین دوره دانش آموز راهنمایی بودیم که باید رشته انتخاب می کردیم یا ریاضی فزیک یا علوم تجربی یا علوم انسانی یا مثلا هنر و امثال اینها و جدیدا هم این فنی حرفه ای ها راه افتاده بود. 

نگاه نکنید که ریش من سفیده عمر زیادی بنده ندارم پنجاه و چهار سالم بیشتر نیست البته در مقایسه با علمای هفتاد هشتاد ساله می گم.

قبل از انقلاب بنده طلبه بودم می رفتم حوزه اهواز و همزمان هم باید مدرسه می رفتیم. معدل ما هم هجده به بالا بود و تب این فنی حرفه ای ها کشور را گرفته بود. 

همانطور که در زمان مصدق دانشجویان تمایل به نفت داشتند و در زمان ما شاید تمایل به هسته ای داشته باشند. آن موقع همه فنی حرفه ای می رفتند و دبیرستانهای فنی حرفه ای هم معدل کمتر از هجده قبول نمی کردند.

 بلاخره ما هم رفتیم در این محیط فنی حرفه ای و کارگاهها و فلز کاری و اینگونه امور را در آن فضا یاد گرفتیم و در آن محیطمان "انیستیتو تکنولژی" بود. محل دانشکده مان هم مقابل بیمارستان شماره دو اهواز بود که الآن شده دانشکده مهندسی و قبل از انقلاب آنجا بود و بزرگان زیادی از معلمان و اساتید دیدیم.

 یادی کنیم از شهدا، آن موقع یکی از شهدای بزرگی که ما حقیقتا در کنار درس طلبیگیمان از ایشان درس و معارف اسلامی خوب یاد گرفتیم شهید "مهرداد مجد زاده" بود. ایشان از افسران و فرماندهان بزرگ فرهنگی استاد خوزستان بودند و از شاگردان بلا واسطه شهید مطهری بودند.

 خدا رحمتشان کند اصول فلسفه و روش رئالیسم قبل از پیروزی انقلاب به ما یاد میداد.

فرصت توسعه خوزستان

این فضا را خواستم بگویم بنده آشنا هستم و این مقدمه را برای این ذکر کردم  که بگویم در دهه چهارم انقلاب اسلامی برای حل معضل اشتغال و حرکت به سمت پیشرفت و عدالت و تحقق الگوی اسلامی، ایرانی پیشرفت، یکی از بهترین اقدامات توسعه آموزشکده های فنی حرفه ای بود و مخصوصا در استان، که ظرفیت دارد تبدیل شود به یک قطب اقتصادی، کشاورزی و یک قطب فرهنگی.

و بدون کار آفرینی معضل اشتغال حل نمی شود و برای کار آفرینی هم سرمایه گذاری بخش خصوصی لازم است و هم نیروی ماهر کار و توانمند و نیروی با سواد و اگر ما نتوانیم بین دانشگاه و صنعت پل بزنیم این مسائل اقتصادی به ویژه در مسیر اقتصاد مقاومتی و خودکفایی و استقلال و آن آرمانهای کلیدی انقلاب اسلامی محقق نمی شود.

فلدا بنده به شما این نکته را می توانم بگویم که شما بهترین رشته ها را انتخاب کردید و هم زمینه کار و هم زمینه پیشرفت تحصیلی و هم زمینه رشد و موفقیت و ابداع و ابتکار را خواهید داشت. خصوصا اینکه استان خوزستان علی رغم مشکلاتی که الآن با آن دست و پنجه نرم می کند الآن فرصتهای توسعه اش اینقدر زیاد است که می تواند به بازار منطقه آسیای غربی تبدیل شود. 

تحقق این بازار منطقه آسیای غربی نیاز به نیروی فاعل و توانمند دارد.

با فعال کردن بخش خصوصی از طریق شماها این ممکن است.

این را به عنوان یک مقدمه عرض کردم و من هم انشاءالله در حد خودم با آقای علوی و آقای کوتی می نشینیم و دوستان دیگر و مسئولین استان هرکمکی که بتوانم انجام دهم از طریق تهران و توسعه آموزشکده های فنی و حرفه ای انجام خواهم

  روز دانشجو روز مرگ بر آمریکا

و اما در مورد روز دانشجو که امروز شانزده آذر و روز دانشجو است؛

می دانید که روز دانشجو در اصل روز مرگ بر آمریکا و مرگ بر استکبار است و روز استقلال و آزادی و استعمار ستیزی است. چون این سه دانشجویی که شهید شدند و روز دانشجو به نام آنها گذاشته شد در اعتراض به سفر "نیکسون" و اینکه ایران نشود پایگاه دشمن و آمریکا نامگذاری گردید.

و حقیقت امر روز خوبی را به عنوان روز دانشجو انتخاب کردند چون دانشگاه منشأ پیشرفت و عدالت است و منشأ تمدن سازی است من برای جا انداختن این مطلب سه چهار جمله کلیدی خدمتتان بیان می کنم؛ 

عناصر تمدن

یک واژه ای هست به نام تمدن.

 تمدن دو عنصر پایه ای دارد. یک: فرهنگ. دو: عمران و آبادانی.

فرهنگ یعنی فکر درست و رفتار مبتنی بر فکر صحیح. حالا در جامعه شناسی دویست و پنجاه تعریف دارد اما عناصر ذاتی فرهنگ این دو است و بر پایه فرهنگ است که تمدن شکل می گیرد.

تمدن امروزی معاصر جهان، بعد از قرون وسطی و در اثر "رنسانس" و جدایی دین از دولت و فرهنگ "لیبرالیسم" و "سوکولاریسم" آغاز شد تا رسید به قرن نوزدهم و بیستم و وضعیت امروز که هرچه بشر دارد از همین تمدن مادی است.

موضع شرق در برابر تمدن مغرب زمین

اما در مقابل این تمدن مادی مغرب زمین، شرقی ها چند موضع گرفتند.

یک دسته، گفتند: برای اینکه ما هم پیشرفت کنیم و متمدن شویم و به نان و نوایی برسیم و توسعه پیدا کنیم باید راه غرب را از فرق سر تادنوک پا دنبال بکنیم. دولتها شدند مزدور غربی ها. نخبگان گمگشته شان دانشگاههای اروپا و آمریکا شد.توده ها سبک زندگی غربی جزء برنامه هاشان شد.

کسانی که دنبال غرب شدند و غرب زده را «تسلیم گرایان» می نامیم. کسانی که دستها را بردند بالا و این شعار را تادند که غرب شش قرن از ما جلوتر است و ما نمی توانیم به نوک پای غربی ها هم برسیم هیچ راهی نداریم.

اینها می گویند: متن توسعه از غرب می گذرد و مبارزه با غرب بی فایده است.

دسته دوم "بنیادگراها" هستند که به انگلیسی به آنها "فوندامنتال" می گویند.

 آنها که می گویند از بن و ریشه باید این تمدن را برچید و طرح نو افکند. نمونه طرفداران این اندیشه دوم کسانی هستند که امروز در جهان، معروف شدند به تکفیری ها و داعشی ها و این اندیشه نابود کننده که می گویند: همه چیزی که غرب تولید کرد به درد بخور نیست. همه را باید نابود کرد و یک نا امنی جهانی در حد وحشی گری باید ایجاد کنیم که جهان به وحشت بیافتد و یک تهدید جهانی خلق شود و بعد ما دولت مطلوب خودمان را تشکیل دهیم تا ببینیم چی میشه خوب این تفکر هم خطرناک است و جوامع انسانی را به بمبست می رساند.
اندیشه سوم و راه حل سوم راه حل میانه است؛ جمع بین تسلیم و غربگرایی و کمی هم دستمایه های ظاهری اسلامی که به اینها می گوییم «طرفداران تعمیر» مثل اینکه چیزی را بخواهند تعمیر کنند. بن و مایه  ریشه این تمدن را غربی می کنند و در صددند که فقط شکل را درست کنند. محتوا غربی بماند و شکل عوض شود. مثل حزب عدالت و توسعه ترکیه یا طراحی هایی که در مالزی و اندولزی و امثال اینها هست و بعضی از کسانی که در ایران اسلامی هم چین اندیشه هایی دارند.
 اندیشه های التقاطی دو گانه. 
موضع انقلاب اسلامی در مورد تمدن غرب

اما انقلاب اسلامی هیچ کدام از این گزینه ها نیست.
 انقلاب اسلامی پروژه تحول و تمدن سازی اسلامی است اما نه تسلیم و نه تخریب و تدمیر و بنیاد گرایی به معنای داعشی و تکفیری و نه تقلید به معنای التقاطی غرب.
پروژه انقلاب اسلامی احیاگری و دین باوری و خود باوری و خود کفایی و استقلال ذاتی است.

خواستن توانستن است

 برای تحقق این پروژه انقلاب اسلامی با شعار "ما می توانیم" حرکت کرد. حد اقل در بخش دانشگاهها، جمعیت دانشگاههای ما را در اول  انقلاب چهل و پنج هزار نفر تا صد و بیست و پنج هزار نفر رقم می زنند البته در جمعیت سی و هفت ملیونی که معمولا طبقات غنی یا نیمه غنی و متوسط می توانستند تحصیل کرده شوند. اما در نظام جمهوری اسلامی ما نزدیک به پنج ملیون و چهار و نیم ملیون دانشگاهی داریم.
در همه بخشها و شهرها و استانها داشگاههای متنوع هست.
 دانشگاه مرکز ابداع، خلاقیت، نو آوری و ابتکار شده است و منحنی رشد علمی نظام مقدس اسلامی خیلی بالا است.
پروژه دانشمندان هسته ای در دانشگاههای ما کلید خورد.
همین دانشگاههای امیر کبیر و علم و صنعت و امثال اینها دانشجویان بین بیست تا بیست و هفت ساله دانشجویان هسته ای شدند.
من رفتم بازدید کردم به اتفاق اعضای شورای نگهبان از "یو سی اف" اصفهان گفتند می خواهند دانشمندان هسته ای را نشان دهند آن موقع آقای آقا زاده رییس انرژی هسته ای بود. گفتیم خوب، دیدیم بیست و یک دو ساله ها آمدند. گفتیم دانشمندان کجایند؟ گفتند همینها هستند.
اینها به ما گفتند: سابقا به ما به تمسخر می گفتند: جوانان پر ادعای هسته ای!
بعدا که توانستیم به سوخت هسته ای برسیم شدیم دانشمندان جوان هسته ای.
گفتیم: پروژه هاتون را کجا یاد گرفتید. گفتد: لیسانس و فوق لیسانس و زیر نظر همین پروفسور قنادی و دانشمندان خودمان  و از هیچ و با ماکت شروع کردیم.
موقعی که آمریکایی ها پوزخند می زدند که شما غنی سازی سه در صد را نمی توانید بیشتر کنید این جوانها رفتند و غنی سازی را به بیست در صد رساندند.
بیست درصد غنی سازی یعنی با یک رفت و برگشت و به فاصله دو ماه می شود این را رساند به نود درصد غنی سازی و نود در صد یعنی بمب اتمی.
جهان وحشت کرد و این پروژه تحریمهای فلج کننده را سرکار آورد  تا ما را رساند به این وضعیتی که الآن شما بهتر می بینید و نمی خوام توضیح بیشتر بدهم 
در نتیجه، دانش هسته ای بومی شد.
کشاورزی، پزشکی صنعت و در خیلی از کارهای دیگر وضعیت به این شکل است. این نشان می دهد دانشگاههای ما پویا هستند.دانشگاههای متحرکند و مغز متفکر دارند.
جهاد دانشگاهی، پارکهای علم و فن آوری، بنیاد نخبگان، جوانان نخبه و آینده دار مخترع که دائما اختراع ثبت می کنند نشانه این نوزایی علمی در سایه انقلاب اسلامی هستند.

تمدن بر پایه علم و ایمان
 
اما ممکن است شما بگویید هرچقدر از لحاظ علمی ما پیشرفت کنیم نمی توانیم از غرب جلو بیافتیم پاسخ این است که می شود و خواستن توانستن است.
اولا اراده می خواهد. 
ثانیا: تفاوت تمدن اسلامی با تمدن غربی این است که تمدن غربی تمدن علم منهای ایمان است و تمدن قرون وسطایی تمدن ایمان منهای علم است و ایمان منهای علم جهان را متوحش و عقب مانده می کند و در مقابل علم منهای ایمان جهان را ناامن و پر از قتل و جنایت می کند.
گمشده انقلاب اسلامی تمدن بر پایه علم و ایمان است و خواستگاه تمدن علم و ایمان دانشگاه متکی به بنیادهای اندیشه ای انقلاب اسلامی است؛ اندیشه امام و اندیشه رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای حفظه الله.
رهبری به ویژه سرمایه گذاری خاصی در خصوص پیشرفت علمی دارند. باید بگوییم ایشان پرچم دار حرکت علمی در دانشگاهها هستند همیشه با دانشجویان دانشگاهها جلسه می گیرند دقیق گوش می کنند و یادداشت می کنند. آن هم جلسات چهار، پنج ساعته و جلسات حتی پنج ساعته می گیرند و تشویق می کنند، اشکال می گیرند و جزءیات قضایا را دنبال می کنند.
جلودار حرکت علمی ایشان هستند.کشاورزی، پزشکی صنعت و در خیلی از کارهای دیگر وضعیت به این شکل است. این نشان می دهد دانشگاههای ما پویا هستند.دانشگاههای متحرکند و مغز متفکر دارند.

ماهیت دانشجویی 

اما علم متکی به ایمان کارها را پیش نمی برد.لذا دانشجوی ما باید ماهیت دانشجویی را پیش ببرد.
اولا: واقعا دانشجو باشد. 
دو: اهل ایمان و معنویت باشد.
سه: آزادیخواه و اهل ابداع و ابتکار و مشارکت در مسئولیتهای اجتماعی باشد اما نه حاشیه ساز.
حاشیه ها دانشگاه را از قافله پیشرفت و قافله علم و قافله مسئولیت عقب می اندازند.
دانشگاهها نباید جولانگاه احزاب و جماعات زیادت خواه و گروههای تنگ نظری که بخواهند استفاده ابزاری کنند از دانشجویان باشد .
در ضمن لزوم فعالیت سیاسی، ظرفیت دانشگاه باید بسیج شود در خدمت پیشرفت و علم  استقلال و آزادی و آرمانهای امام و شهدای والامقام اسلام و انقلاب اسلامی و این نظام اسلامی مقدس و دانشجوهای ما می توانند این کار را کنند.

نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی

نسبت به مسائل روز دو مطلب را اشاره می کنم .
نکته اول: نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی است. چرا رهبری نامه نوشتند به جوانان غربی؟ 
چون جوانان غربی علیرغم آنکه رسانه های زیادی دارند اما رسانه های غربی پیام انقلاب اسلامی و پیام امام و رهبر را سانسور می کنند.
یک نمونه آن؛ یک سالی بچه های انجمن اسلامی دانشگاه انگلیس، کانون توحید، یک اطلاعیه "روپورتاژ" تبلیغاتی داده بودند روزنامه گاردین اون روپرتاژ بلیغاتیشان پیام رهبری به حجاج بیت الله الحرام بود.
یک انجمن در انگلیس که ادعای آزادی بیان و این چیزها را میکند.
روز بعد روزنامه را خواستند تعطیل کردند سرکوب زدند و گفتند بخ چه دلیل چنین اطلاعیه ای می زنید گفتند روپرتاژ است و پول گرفتیم از آنها، انجمن دانشگاهی است  انجمن تحصیل کردگان است. 
گفتند نه این پیام نباید بشود و این پیام برای غرب خطر دارد و اینها را محاکمه کردند و غرامت از آنها گرفتند. 
اینها پیام انقلاب اسلامی را نمی شنوند و از طرفی برای اسلام هراسی و برای ایران هراسی و برای اینکه پیام نوین اسلامی و تمدن اسلامی انسانی را نشنوند یک جریان بدلی به نام اسلام درست کردند و همین تکفیری ها و داعشی ها به وجود آمدند.

سه سطح تکفیری ها

تکفیری ها در سه سطح بروز کردند؛

سطح اول:
 قطعا مزدور آمریکا و اسرائیلند. خصوصا آنهایی که از "قنیطره" عملیات انجام می دهند از "اردن" و سلسله جبال "جولان"  هدایت می شوند به وسیله افسران اسرائیلی.
به زبان عبری صحبت می کنند و با پرچم اسرائی پرچم لااله الا الله را حمل می کنند.لااله الا الله اسرائیلی. مجروحانشان را در "تلاویو" معالجه می کنند. ما شک نداریم که اینها آمریکایی، صهیونیستی هستند.
اسرائیل هماهنگ با اینها مواضع سوریه را بمباران می کند.
لایه دوم: این تکفیری ها و داعشی ها مزدوران بعثی هستند که حالا قیافه القاعده را به خود گرفته اند.
اما لایه سوم: جوانان فریب خورده ای که از سطح جهان گسیل می شوند و فکر می کنند دارند وارد یک فضای اسلامی می شوند.
خوب متاسفانه با کمال تاسف و تاثر اعلام می شود که تعداد قابل توجهی از این بدنه که جذب تکفیری های تروریست می شوند متولد آمریکا و اروپا هستند و غربی هستند.
سوال، چگونه این جوانان غربی که در مهد تمدن غرب بزرگ شدند یک شبه جذب داعشی ها شدند و تکفیری شدند؟ مثل آن جوانان فرانسوی که آن فاجعه را آفریدند.
پاسخ رهبری در نامه شان که نامه دقیقی هست این است که غرب فرهنگش فرهنگ خشونت است 
فیلم و هنرش و تربیتش خشونت پرور است جوان غربی خشن و در فرهنگ "هالیوود" بزرگ می شود 
لذا خشونت عاطفه را از بین می رود. 

 

پیام تبریک و تسلیت آیة الله کعبی در پی شهادت سه دلاور مرد رشید خوزستانی شهید پاسدارمجتبی زکوی ازشهرستان ولایتمدار باغملک وشهید طلبه بسیجی میلاد بدری ازمدرسه سفیران هدایت شهرستان ولایتمدار امیدیه و شهید بسیجی بازنشسته آموزش وپرورش رضا ملائی از شهرستان ولایتمدار آغاجری



بسم الله الرحمن الرحیم 

 قال الله تعالی:  «ومن یتول الله ورسوله والذین امنوا فان حزب الله هم الغالبون آیه 56 سوره مائده »

 سه مجاهد قهرمان غیور خوزستانی دیگر، این بار در ایام زیارت اربعین 'از تیپ دوم دلاورمردان تکاور امام حسن مجتبی علیه السلام، به خیل شهیدان مدافع اسلام و مسلمین و حرم حضرت زینب سلام الله علیها پیوستند. 

 شهید پاسدارمجتبی زکوی ازشهرستان ولایتمدار باغملک وشهید طلبه بسیجی میلاد بدری ازمدرسه سفیران هدایت شهرستان ولایتمدار امیدیه و شهید بسیجی بازنشسته آموزش وپرورش رضا ملائی از شهرستان ولایتمدار آغاجری در تاریخ خوزستان و ایران اسلامی به عنوان سه قهرمان مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها در زمره شجره طیبه صالحین شهید وشاهد والگوی ماندگارشدند.

 ' قهرمانان شهید مدافع حرم مردان حزب اللهی ' ولایتمداران راستین  پرچمدار نهضت حسینی دردوران ما هستند.  این رادمردان رشید درخط اول میدان پر خطر مقاومت و مبارزه با آمریکا وصهیونیست و مزدوران تکفیری اموی شقی' ایستادگی کردند و معامله جهادی را بر راحتی وعافیت طلبی ترجیح دادند و عارف واصل ره یافته شدند. امروز سعادت و پیشرفت در گرو لبیک به ابا عبد الله الحسین علیه السلام  است  و حسینی بودن به بسیجی شدن و تقویت فرهنگ جهاد و ایثار است و اگرنه از کاروان حسینی و زینبی جا مانده وبازمانده ایم . شهادت این سه شهید کربلائی را به رهبری عزیز عاشورائیان و ملت بزرگ ایران اسلامی وخوزستانیهای غیور و انقلابی و رزمندگان و بسیجیان وهمرزمان و خانواده و بستگان شهداﺀ تبریک و تسلیت عرض می نمایم و از خداوند متعال برای کلیه مصیبت دیده گان صبر جمیل و اجر جزیل مسالت می نمایم و از خدای منان می خواهیم که روح وریحان و جنات رضوان و رحمت وغفران الهی وحشر با اولیای اطهر محمد وال محمد را نصیب شهدایمان بگرداند بمنه وکرمه.


 الاقل- عباس کعبی نماینده مردم شریف خوزستان در مجلس خبرگان رهبری 

 15/ 9/ 1394


بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمدالله رب العالمین

والصلوة و السلام علی خیر الأنام ابي القاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین لاسیما بقیة الله في الأرضین

فرصت مغتنمی است بعد از زیارت اربعین و راهپیمایی بی نظیر جهانی که نماد مقاومت جهانی بر علیه باطل است و نشانگر هویت شیعه بر پایه اسلام ناب است، خدمت سروران مکرم، افسران ارشد سپاه ولی عصر و سربازان حضرت بقیة الله برسم.

بنا به پیشنهاد بعضی از سروران مکرم در همین جلسه که صاحب نظرند در روابط بین الملل فرمودند که در مورد نامه اول و نامه دوم رهبری با توجه به شرایط معاصر جاری  توضیحاتی بدهیم.

خوب، شما توضیحات خبری و تحلیلی و سیاسی و امثال اینها را در مورد این دو نامه می خوانید اما بنده می خواهم تحلیلی فکری، تحلیلی برخواسته از نگاه ایدوئولژیک و با رویکرد روابط بین الملل، به این دو نامه داشته باشم و این مقدماتی دارد؛

مقدمه اول:

نظام جمهوری اسلامی جهت تحقق حاکمیت الله در سراسر جهان و نه «فقط» در ایران آغاز شد.

در حقیقت ما نگاهمان به انقلاب اسلامی این است که یک بعثت جدیدی است و احیای دوباره ای برای آموزه های اسلام ناب محمدی در دنیای معاصر که از ایران اسلامی آغاز شد و بلندای افق امام صدور انقلاب اسلامی است.

 اما نه صدور با سلاح، بلکه هدف صدور فکر انقلاب اسلامی است.

 دشمنان هم از صدور فکر انقلاب اسلامی وحشت دارند. ریشه همه توطئه ها و طراحی های داخلی و بین المللی علیه این انقلاب، این است که این انقلاب در داخل محدود شود و از بین برود و البته حبس انقلاب به چند شکل است که انقلاب اسلامی تبدیل شود به صرفا یک انقلاب اقتصادی یا انقلاب  ملی یا اجتماعی.

یک عده بخواهند بگویند انقلاب اسلامی تمام شد. جمهوری  اسلامی که پیروز شد انقلاب اسلامی تمام شد و جمهوری اسلامی حکومت خواهد کرد با منافع  ملی و منافع ملی هم تعریفی درونی دارد.

یا اینکه ملت ایران را خسته یا فرسوده کنند یا ذوب کنند درروابط بین الملل معاصر اما هم امام و هم رهبر معظم انقلاب به افق های دور انقلاب اسلامی نگاه می کنند.

مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را امام و رهبری، حافظ و مبشر رسالت بزرگ انقلاب اسلامی در سرتاسر جهان می دانند.

خوب، انقلاب اسلامی استراتژی هایی در سطح جهان دارد.

استراتژی اول: تحقق حاکمیت الله در مقابل سکولاریسم و لیبرالیسم و بلوک شرق و غرب است و ما برای این تلاش می کنیم و هیچگاه کوتاه نمی آییم.

دو: گسترش اخلاق و معنویت در جهان، این اخلاق و معنویت در جهان باید صادر شود چون هم الحاد و هم مادی گرایی و بی اخلاقی باعث نابودی بشر می شود.

سه: گسترش عدالت در جهان. این هم جزء استراتژی های بین الملل انقلاب اسلامی است.

چهار: حفظ بنیاد خانواده،چون فروپاشی خانواده باعث نابودی بشر می شود و این جهان معاصر، همجنس گرایی را به عنوان یک فرهنگ لیبرال ترویج می کند، این در نتیجه علاوه بر نابودی اخلاق و معنویت باعث نابودی بشر می شود.

بنابراین تحقق حاکمیت الله، اخلاق و معنویت عدالت  و حفظ بنیاد خانواده 

و پنجم:  گسترش رحمت، عاطفه، انسانیت، مبارزه با خشونت به عنوان بستری برای صلح جهانی بر پایه این استراتژی ها هستند.

اینها حداقل پنج عنصر ایدوئولژی بر پایه انقلاب اسلامی هستند که خدمت شما بیان کردیم و ما از اینها دست نمی کشیم.

نظام ما یک نظام ایدوئولژیک است و میخواهد به جهان الحاد پایان دهد.

امروز جهان از بی اخلاقی و ظلم رنج می برد و خواستار حاکمیت  اخلاق و عدالت است. خانواده ها در حال نابودیند و خانواده ها باید حفظ شوند و رحمت و مودت و انسانیت و عاطفه و صلح جهانی باید به عرصه وجود بیایند.

خوب، این پنج بنیاد بین الملل، موانع پایه ای در مقابل دارد.

مانع اول: ایدوئولژی های بشری است.

این ایدوئولژی ها قبلا بلوک شرق و غرب بود. شرق پایان یافت و فرهنگ لیبرالیسم و نظام سرمایه داری و سکولاریسم باقی ماندند.

لیبرالیسم واقعا در مقابل این پنج بنیاد بین الملل انقلاب اسلامی است.

لیبرالیسم از پایان قرون وسطی و آغاز قرن چهارم شروع شد و در قرن نوزدهم نتیجه گرفت. قرن بیستم به نام دوموکراسی لیبرال تمدن امروزی حاکم شد که نتیجه اش این جنایتها شد.

شش قرن، پنج قرن غرب زحمت کشید تا توانست جهان را به این شکل بسازد و امروز سراسر بحران مدیریت شایسته ، بحران معنویت و اخلاق، بحران خانواده، بحران امنیت است. اینها بحرانهای بنیادین جهانند که از میان همه بحران امنیت شکل عجیبی دارد.

شما می دانید جامعه ملل بعد از جنگ جهانی اول تشکیل شد برای اینکه به نا امنی پایان دهد اما نا امنی ادامه پیدا کرد و جنگ جهانی دوم شکل گرفت.

بعد از جنگ جهانی دوم سازمان ملل ایجاد شد تا جلوی جنگ و خونریزی را بگیرد و به قول خودشان "صلح و همزیستی جهانی"

اما باز هم جنگ ادامه یافت و امروز با تهدید جهانی اندیشه 

تکفیری و تروریسم مواجهیم.

بنابراین لیبرالیسم بحران ساز است و نه بحران ستیز. اینها شش قرن زحمت کشیدند. انقلاب اسلامی در بیست و دو بهمن پنجاه و هفت پیروز شد. سی و شش سال به حیاتش در حال ادامه دادن است اما افق های دوردستی را جلوی خود برای تحقق استراتژی های پایه ایش می بیند و دز مقابل نظام سلطه ایستاده است.

خوب عنایت بفرمایید، این که رهبری می فرماید "پیچ تاریخی " و پیچ تمدن ساز، پیچ تاریخی یعنی پیچ تمدن ساز و تمدنی یعنی تحقق این راهبردهای پایه ای انقلاب در عرصه بین الملل.

پس یکی از موانع لیبرالیسم است.

مانع دوم: قدرت های حاکم بر جهان و در رأسشان آمریکا شیطان بزرگ، که بر پایه فرهنگ لیبرالیسم شکل گرفته اند.

لیبرالیسم پایه ای برای خودخواهی، زیادت طلبی، قدرت طلبی، استکبار و زورگویی است.

از لحاظ فکری اینها از فرهنگ لیبرالیسم ساخته می شود.

لیبرالیسم استکبار پرور است. چون لبرالها می گویند بگذار آزاد باشد بگذار هرکاری که دلش می خواهد انجام دهد.

افراد وقتی آزاد باشند و هر کاری دلشان می خواهد انجام دهند و فردگرایی حاکم شود، قدرت طلبان جهان هم وقتی دستشان برسد و به قپرت برسند همه چیز را برای خود می خواهند.

و قدرت محوری و مکتب قدرت باعث نابودی بشر و شیطنت می شود.

یکی از این فیلسوفهای سیاسی اجتماعی به نام "هاپز" این کتابی دارد به نام "لیویاتام" این از نظریه پردازان نظام اجتماعی است. "سوشیال کونترات". 

این آقای هاپز می گوید: طبیعت اولیه بشر گرگ صفتی است و انسان گرگ انسان است و برای از بین بردن این طبیعت گرگی در نظم بشری یک قدرتی باید حاکم شود که به مثابه قولی دریایی و وحشی است که اسمش در افسانه های یونانی لیویانان است.

و ملتها باید قبول کنند که قدرت را به "لیویاتان" و قول دریایی وحشی بدهند.

و دولت باید قدرت نامحدودی پیدا کند و خدای روی زمین شود و ملتها همه از این قدرت و دولت حاکم اطاعت کنند.

منطق هاپز در قرار داد اجتماعی بر پایه لیبرالیسم باعث می شود که استبداد و استکبار و فساد بر جهان حکومت کند.

اگرچه "جان لاک" می گوید صلح باید در جهان حاکم شود اما پر نهایت به همین مطلب می رسد.

بنده یک بار در بحثی با یکی از آمریکایی هایی که به دعوت دانشگاه مفید که زیر نظر آیة الله موسوی اردبیلی است به قم آمده بودند. 

اینها به بهانه سازمان ملل تحت عنوان حقوق بشر آمده بودند و آن موقع آقای کدیور که الآن آمریکا است و کدیورها در قالب دانشگاه مفید قم که می دانید هیئت امنای دانشگاه مفید قم سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی و از این قماش آدمها هستند و از جمله این میرحسین موسوی هم در اینگونه برنامه ها بود.

اینها از سازمان ملل یک عده را دعوت کرده بودند و یک کنفرانس حقوق بشر در قم راه انداخته بودند.

اینها آمدند و بحثها را کردند و یکی از دوستانمان که آنجا درس می دهد اما آمریکایی اصل و مسلمان است فلسفه درس می دهد به نام پرفوسور محمد لگن هاوزن. ایشان دبیر جلسات بود.

می گفت: جلساتی که آنجا برگزار شد دیدم ایرانی ها کاسه داغ تر از آشند و حقوق بشر و لیبرالیسم را قشنگتر از خود غربی ها می گفتند . طوری که آنها گفتند: ما نیامده ایم این حرف ها را بشنویم. ما این حرفها را بلدیم. آمده ایم قم، از قم بشنویم اسلام چه می گوید مارا ببرید حوزه.

خوب این بهانه ای شد یک عده از اینها را آوردند با ما بحث کنند.

من یادم هست یکی از این آقایان آمد به نام "تیموتی ولیام واترز"

این آقای واترز استاد و پرفسور دانشگاه هاروارد بود و آقای لگن هاوزن هم در جلسه بود و با من گفت و گوی مفصل سه ساعته داشتند.

بحث ما هم حقوق بشر در اسلام بود.

بنده به این آقای واترز گفتم که ما در سه سطح روابط بین الملل را با شما بحث می کنیم و سه سطح روابط بین الملل داریم.

سطح اول: شناخت حقیقت. حقیقت را باید بشناسیم. مبنای ما در روابط بین الملل توحید است و اینکه خدا است.

چه بخواهیم چه نخواهیم چه بدانیم چه ندانیم چه به این سمت حرکت گنیم و چه به این سمت حرکت نکنیم مدیر اصلی جهان آفرینش الله تبارک و تعالی است . این سطح اول و نظام جمهوری اسلامی بر این مبنی نهاده شده و حقوق بشر ریشه در حاکمیت الهی دارد.

گفتم سطح دوم ممکن است شما از ما قبول نکنید ولی سطح دوم بحث ما گفت و گو تا مرز شناخت حقیقت است. 

گفت و گو برای حقیقت. یعنی ما حاضریم با جهان معاصر گفت و گوکنیم تا به حقیقت برسیم و روابط بین الملل باید بر مبنای گفت و گوی واقعی فرهنگ ها و تمدن ها استوار شود تا به حقیقت برسیم و حقیقت هم توحید ناب است. «تعالوا إلی کلمة سواء»

گفتم که سطح سوم اگر گفت و گو و حقیقت ناب را هم قبول نکنید، سطح سوم روابط بین الملل ما عقد و قرارداد است. رضایت ملتها 

نه شما می توانید حقوق بشرتان را جهانی معرفی کنید و نه ما اما بر پایه قرار داد بخشی از مجموعه تعهدات و تکالیف و حقوق مشترک این می شود مبنی برای همه ما «اوفوا بالعقود» آن موقع قرارداد برای همه ما مقدس است آنچنان قداستی که ما با دولت و نظام و مجموعه ای که نقض تعهد بکند و بی عهدی کند به خاطر نقض تعهد می جنگیم. «و قاتلوا أئمة الکفر إنهم لا أیمان لهم»

أیمان جمع یمین است و یعنی اینکه رهبران کفر وقتی به عقد پایبند نباشند دشمن ما هستند. أیمان و نه  إیمان لهم . 

حالا ما بر اساس کدام سطح با شما بحث کنیم. گفت: خدا را که ما قبول نداریم. و بسیار به صراحت گفت:  (گفت و گو فایده ندارد. )

توجه داشته باشید "هاروارد" حیاط خلوت قدرت آمریکا است و همه کادرهای اصلی کاخ سیاه از هاروارد بر می خیزند.

به صراحت گفت که گفت و گو فایده ای ندارد چون باعث آتش بست می شود اما ریشه های اختلاف را از بین نمی برد و  خدا را هم که ما قبول نداریم و تمها یک راه حل وجود دارد و آن هم قدرت است. 

هرکه قدرت جهانی در دست دارد دیگران باید تابعش شوند.

نظریه و مکتب قدرت در روابط بین الملل و به قول ایشان هژمونی قدرت.

من خنده ام گرفت و گفتم این مه می شود قانون جنگل. امروز قدرت در دست شما است و فردا قدرت دست ما می افتد این الحق لکن غلب است و قدرت مشروعیت ساز نیست و قدرت آن هم در کنار نظریه های اصحاب نظریه قرار داد اجتماعی مثل هاپز باعث استبداد و استکبار جهانی می شود و ریشه همه فسادها است. قدرت مطلق فساد مطلق می آور است و فساد در دات استکبار جهانی هست. گفت و گوی ما ثبت شد و این بنده خدا به سازمان ملل رفت و از طریق لگن هاوزن تقاضا کرد که این گفت و گوها ادامه پیدا کند که حالا به عللی ادامه پیدا نکرد اما بخشی از ن در مطبوعات داخلی ما منتشر شد. ایشان پرفسور هاروارد بود.

قصد ما از بیان این قطعه شرح موانع استراتژی های بنیادین انقلاب اسلامی است که یکی از آن فرهنگ لیبرالیسم است که بیان گردید.

فرهنگ لیبرال می شود استکبار جهانی و همین هژمونی قدرت. امروز قدرت دست آمریکا و لابی صهیونیستها است.

 لذا ما دشمنیمان با آمریکا و رژیم صهیونیست دشمنی استراتژیک است.

دشمنی استراتژیک به این معنی است که آنها به کمتر از استحاله انقلاب اسلامی راضی نمی شوند.

یک جمله کلیدی و بسیار بسیار مهم رهبری چند ماه پیش در مورد صورت و سیرت انقلاب اسلامی بیان کردند.

در بحث صورت و سیرت فرمودند که آمریکایی ها حتی با نام جمهوری اسلامی مخالف نیستند و با محتوای جمهوری اسلامی مخالفند.

 محتوی  یعنی اسلام خواهی،عدالتخواهی، استکبار ستیزی معنویت، اخلاق و همین محورهایی که عرض شد.

فرمودند اگر جمهوری اسلامی بماند و در رأس جمهوری اسلامی معممی باشد که خواسته های آمریکا و اسرائیل را اجرایی کنند آنها راضیند و رهبری از این جمله گذشت.

اما این جمله رهبری به این معنی است که طراحی نفوذ دشمن به این است که در نهایت به این مورد بیانجامد.

یکی از موانع بزرگ تحقق راهبردهای آمریکا و صهیونیسم ولایت فقیه و رهبری است.

اینها می خواهند طراحی کنند که از رهبری عبور کنند. اگر نتوانند از اندیشه ولایت فقیه عبور کنند در آینده طراحی می کنند که ولایت فقیه تشریفاتی شود یا کسی باشد که همسو با آنها است لذا نفوذ در این زمینه هم جزء طراحی های آنها است که فعلا این مسئله مورد بحث نیست.

پس مانع اول فرهنگ لیبرالیسم است. 

مانع دوم خود استکبار و طراحی های استکبار است. 

مانع سوم و بزرگ  برای تحقق این راهبردها، غفلت و لی بصیرتی و نشناختن و نقشه دشمن را ندانستن است چه در جبهه خودی که نیروهامان ندانند ما کجا می خواهیم برویم و چه در سطح جهانی غول رسانه ای غربی ، کارترها و تراستها و سرمایه داری غربی و بی بندو باری اخلاقی و فساد جنسی باعث استحمار و باعث استثمار و باعث استعمار فرانوی بشر و جهان معاصر شده است.

می دانید که استعمار سه دوره را پشت سر گذاشته است. در استعکار قدیم جایی را اشغال می کردند. در استعمار نو مزدور می گماشتند مثل این رژیمهایی که گماشته آمریکا و انگلیس و جاهای دیگر هستند.

در استعمار فرانو تلاش میشود اندیشه ها تسخیر شوند و در عواطف نفوذ می کنند.

امروز بشر معاصر گرفتار فرانو و گرفتار استعمار و استثمار استکبار جهانی است.

جهان امروز گرفتار استکبار سرمایه داری، استکبار دلار و صندوق بین المللی پول و جهان پر از ربا و فساد سرمایه اری و گرفتار غول رسانه ای غربی ها شده که در واقع خوب را بد و بد را خوب جلوه می دهند برای جهان.

جمهوری اسلامی را از یک طرف سانسور میکنند و از یک طرف شیطان بزرگ را بزک می کنند و به عرصه می آورند و نشان می دهند.

این هم یکی از موانع بزرگ برای تحقق استراتژی ها است.

خوب حالا که استراتژی ها و موانع را بیان کردیم می رسیم به بیان دو  نامه مهم رهبری به جوانان غربی ؛

 با توجه به این موانع و استراتژی هایی که بیان شد یکی از وظایف پایه ای نظام اسلامی دعوت 

به خدا است. دعوت به این حقیقت است . این حقیقت را باید جهان بشناسد. امام برای شناخت حقیقت و مخاطب قرار دادن جهان برای شناخت حقیقت هم اصطلاح صدور انقلاب اسلامی را به کار برد و هم قبل از فروپاشی بلوک شرق حضرت آیة الله جوادی آملی و آقای محمد جواد لاریجانی و خانم مرضیه دباغ را برای شوروی و گورباچف فرستاد  نامه نوشتند و سعی کردند حقایق اسلام را بیان کنند.

گورباچف نشنید و بعدا که فرستاده اش آمد و شروع کرد به بحثهای سیاسی با امام، امام بلند شد و گوش نکرد و گفت که من خواستم پنجره ای  برای شما به سوی حقیقت باز کنم.

البته بعدا گورباچف پشیمان شد و امروز آقای پوتین ابراز ناراحتی می کند و می گوید اسلام بدلی و تکفیری و اسلام دست پرورده آمریکایی ها دارد در روسیه نفوذ می کند و بیایید به داد برسید. 

هدف نامه های حضرت آقا ورای این غول رسانه ای غربی که در جهت تحمیق اندیشه ای انسان معاصر تلاش می کند و تنها فرهنگ ثروت و لذت و اباحی گری را ترویج می کند و برای طراحی های استکبار رهبری با یک استبداد جهانی دارد دست و پنجه نرم می کند.

یعنی همانگونه که امام نامه می نوشتند تا جوانان ایران را بیدار کنند و نظام ستم شاهی را سرنگون کنند رهبری شروع کردند به نوشتن نامه هایی به جوانان غربی.

برای اینکه فطرت جوان غربی را بیدار کنند.

آیا این کار شدنی است یا نه؟ 

بله اگر نامه ها پر مغز باشند. آکنده از اندیشه اسلام ناب باشد و نیازمندی درست شود نسبت به مخاطب و جهان معاصر و مشکلات جهان معاصر و این نامه ها به جوانان برسد پنجره ای به سوی حقیقت می گشاید و اثر خودش را دارد چون الآن در غرب یک خلأ معنویت وجود دارد و غرب دوچار تناقض ایدوئولوژیک شده و جوان غربی خسته و کوفته و از راه مانده و بی هویت شده در جست و جوی هویتی نو طرحی نو نقشه ای دوباره برای زندگی انسانی است و این فرصتی است که ما بتوانیم حقایق ناب را بیان کنیم و رهبری به خوبی بیان کرده.

چند جمله در نامه رهبری هست که اینها قابل تأمل است.

یک: رهبری دست گذاشته اند بر بحرنها و مشکلات فراروی انسان معاصر.

دو: تناقضات ایدوئلژیک غربی ها 

سه: جوانان غربی که در حال جذب شدن به جریان تکفیری هستند اینها ساخته و پرداخته فرهنگ خشونت و فرهنگ لذتگرایی و بی بندو باری جنسی هستند.

ایشان به آنها می گوید شما به جای جنگ با معلول با علت بجنگید و علت فرهنگ خشونت و فرهنگ لذت گرایی است.

معقول نیست که جوانان غربی یک شبه تصمیم بگیرند به داعش بپیوندند.

دو هفته پیش در قم یکی از فارق التحصیلان الأزهر پیش من آمد که اروپا زندگی می کند و انگلیسی هم مسلط بود و آدم وجیهی بوذ و دنبال طراحی برای پایان نامه دکتریش بود 

بنده شروع کردم به بحث با این آقا و در مورد تکفیری ها در اروپا پرسیدم ایشان گفت فاجعه است و اینها در حال تبدیل شدن به یک جریان هستند.

گفت من "نروژ" زندگی می کنم و تنها از نروژ در یک سال اخیر ویست و شصت نفر از جوانان اروپایی جذب داعشی ها شده اند.

بنده همین بحثها را با اینها داشتم. این ها می روند در اروپا در کاباره ها در دانس ها تحت عنوان توبه و جذب به معنویت اینها را از دانس ها می کشانند و جهاد را به شیوه غلط و خود ساخته به آنها آموزش می دهند.

اینها در فرهنگ خشونت بزرگ شده اند و این دفعه خشونت را با فرهنگ تکفیری یاد می گیرند و اسمش را جهاد می گذارند. 

شما مطبوعات را دنبال کنید چگونه آدم خوری در غرب رواج می یابد و تیر اندازی های مستمر و کشتن مدرسه ای ها از کجا در می آید. اینها مولود فرهنگ لیبرالیسک است و این حقایقی است که امروز در اروپا و آمریکا هست. جامع اروپا و آمریکا  امروز خسته  و فرسوده است و به آخر خط رسیده اند.

نیاز به تلنگر معنوی و الهی دارند و معمولا اینها در دیانت ظاهری پیدا می شود.

لذا آمریکایی ها برای مقاومت در مقابل معنویت شرقی برخواسته از اسلام ناب آمدند عرفانهای شرقی و بدلی و بودیسم و چیزهایی که در هند و چین است را خودشان ترویج می کنند .

خود آنها امروز کتابهایی مثل کتابهای نیکسون "خارج از کنترل" دارند و می گویند که جوامع ما امروز قابل کنترل نیستند.

یک سری خلأ های معنوی امروز در جهان معاصر مشاهده شده است.

جوان از راه مانده غربی امروز در جست و جوی راهی است .

پیامهای رهبری این است.

پیام اول: مبانی لیبرالیسم را به نقد کشاند.

و پیام دوم: دردهای مشترک بشریت و ریشه های خشونت و تناقضهای ایدئولژیک را رهبری بر پایه راهبردهای ثابت بین المللی انقلاب اسلامی بیان کرد.

و البته ما در کنار این نامه ها و روشنگری ها، مقاومت و ایستادگی در مقابل صهیونیست، طراحی آزادی قدس، راهبرد تقریب بین مذاهب، بازسازی  امت اسلامی باید در دستور کارمان قرار بگیرد.

راهپیمایی بزرگ اربعین، یک مقاومت جهانی بر علیه باطل بر پایه نهضت حسین بن علی علیه السلام است.این را ما باید ارج بنهیم و این آغاز راه است یعنی از سویی کاری که مدافعان حرم انجام می دهند در مسیر عمق تمدنی انقلاب اسلامی است و کاری که رهبری انجام می دهد در واقع طراحی تمدن نوین اسلامی بر پایه مخاطب شناسی صحیح از جوانان اروپایی و آمریکایی است و این حرکت دارد خوب پیش می رود.

موانعی پیش پای انقلاب است که این موانع را باید سریع طی کنیم. 

ما افق های آینده را افق های روشنی به حمد و فضل الهی می دانیم.

پوزش می طلبم از اطاله سخن.

از خداوند تبارک و تعالی مسألت می نماییم که همه ما را ثدر دان نعمت اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام و قدردان نعمت امام و شهدای والامقام اسلام و قدردان نعمت رهبری معظم حضرت امام خامنه ای قرار بدهد.








ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺘﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﺖﺍﻟﻠﻪ ﮐﻌﺒﯽ؛

ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻋﻨﺼﺮﯼ ﺍﺯ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻈﺎﻡ ﺳﺎﺯﯼ ﻓﻘﻬﯽ

ﺩﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻌﺒﯽ ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﮥ

ﻋﻨﺼﺮﯼ ﺍﺯ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻈﺎﻡ ﺳﺎﺯﯼ ﻓﻘﻬﯽ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﺩ . ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ

ﺑﺴﺘﺮﻫﺎﯼ ﺗﺤﻘﻖ ﻧﻈﺎﻡﺳﺎﺯﯼ ﻓﻘﻬﯽ، ﺟﺎﻣﻌﻪﺳﺎﺯﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﺤﺘﻮﺍ

ﻭ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﻓﻘﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺴﺠﺪ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﻧﻬﺎﺩ

ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ، ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ .



ﻣﺘﻦ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺁﯾﺖﺍﻟﻠﻪ ‏«ﻋﺒﺎﺱ ﮐﻌﺒﯽ ‏» ﺑﺎ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻈﺎﻡ

ﺳﺎﺯﯼ ﻓﻘﻬﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﯾﻦ ﺟﻠﺴﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﺸﺴﺖﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭﮤ ‏« ﻓﻘﻪ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ

ﻧﻈﺎﻡﺳﺎﺯ ‏» ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺖ ﻣﺮﮐﺰ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﺑﺴﯿﺞ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ

‏( ﻋﻠﯿﻪﺍﻟﺴﻼﻡ ‏) ﺩﺭ ﭘﺎﺋﯿﺰ ۱۳۹۲ ﺩﺭ ﻗﻢ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﺟﺎﻣﻌﻪﺳﺎﺯﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﺴﺘﺮ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﺤﻘﻖ ﻓﻘﻪ ﻧﻈﺎﻡﺳﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭ

ﺍﺳﻼﻡ ﻣﺘﺮﺗﺐ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﻭ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ

ﺣﮑﻮﻣﺖ، ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺟﺰﺀ ﺑﺴﺘﺮﻫﺎﯼ ﻓﻘﻪ ﻧﻈﺎﻡﺳﺎﺯ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ، ﻭﺟﻮﺩ

ﺟﺎﻣﻌﮥ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺑﻪ ‏« ﺟﻤﺎﻋﻪ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﯿﻦ ‏»

ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ . ﺍﺯ ﺁﻥﺟﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﺎﻋﻪ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﯿﻦ ﻭ ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﻪ

ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻋﻨﺼﺮ ﺍﺯ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻧﻈﺎﻡﺳﺎﺯ ﻓﻘﻬﯽ ﺑﺤﺚ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺗﺒﯿﯿﻦ

ﺟﺎﻣﻌﻪﺳﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﺭﻭﯾﮑﺮﺩ ﻓﻘﻬﯽ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﻭﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯼ ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺑﯿﺎﻥ

ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ .


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی؛ عضو مجلس خبرگان رهبری، دیروز با حضور در منطقه چذابه و شهرستان بستان ضمن بازدید از پایانه مرزی و مواکب و تشکر از هیئات، 

 با سفیر عراق در ایران دیدار کردند و پیگیر تسریع و تسهیل در صدور روادید از مسئولان ذی ربط گردیدند.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله کعبی؛ ظهر دیروز عضو مجلس خبرگان رهبری و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از پایانه مرزی چذابه دیدار و در خیمه های مواکب و هیئتهای مرزی حضور یافت. آیة الله کعبی نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را در میان زائران حسینی اقامه کرد.

همچنین ایشان در شهر مرزی بستان با سفیر عراق در ایران که برای رسیدگی به امور در بستان حضور یافته بود در محل شورای شهر دیدار کرد و جهت تسریع در صدور ویزای زائران گفت و گو نمود.

ﭘﻴﻜﺮ ﻫﻔﺖ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﻱ ﭘﺎﻛﺴﺘﺎﻧﻲ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ ‏( ﺱ ‏) ﺗﺸﻴﻴﻊ ﻭ

ﺩﺭ ﻗﻄﻌﻪ ﺷﻬﺪﺍﻱ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺣﺮﻡ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ‏( ﺱ ‏) ﺑﻪ ﺧﺎﻙ

ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ .


ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺒﺮﮔﺰﺍﺭﻱ ﺗﺴﻨﻴﻢ ﺍﺯ ﻗﻢ، ﻇﻬﺮ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﺮﺷﻮﺭ ﻗﺸﺮﻫﺎﻱ

ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻗﻢ ﭘﻴﻜﺮ ﻫﻔﺖ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﻱ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ

‏( ﺱ ‏) ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻣﻘﺪﺱ ﻗﻢ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ . ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺪﺍ

ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻱ ‏( ﻉ ‏) ﺗﺎ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ‏( ﺱ ‏) ﻭ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ

ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﻘﺪﺱ ﻗﻢ ﻭ ﭘﺎﻛﺴﺘﺎﻧﻲﻫﺎﻱ ﻣﻘﻴﻢ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻗﻢ

ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﺸﻴﻴﻊ، ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻴﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﺁﻳﺖﺍﻟﻠﻪ ﻛﻌﺒﻲ ﺑﺮ ﺑﺪﻥ ﺍﻳﻦ

ﻫﻔﺖ ﺷﻬﻴﺪ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻗﻄﻌﻪ ﺷﻬﺪﺍﻱ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺣﺮﻡ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ

ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ‏( ﺱ ‏) ﺑﻪ ﺧﺎﻙ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪﻧﺪ 


عقدت في فبرایر 2012 المستشاریة الثقافیة للجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة فی بیروت بالتعاون مع الجامعة اللبنانیة، مؤتمرا تحت عنوان: 'الدستور الإیرانی بین 

العصرنة والتأصیل الدینی' التی توزعت أعماله علي جلستین نهاریة مسائیة، تخللتهما سلسلة من المداخلات وشارك فیها خبراء فی القانون والدستور والعلاقات الدولیة من إیران، لبنان، تونس، مصر والعراق. 
و وجهت دعوة لآیة الله الشیخ عباس الکعبي للمشارکة و الحضور في هذا المؤتمر و حضر المؤتمر حشد من الشخصیات اللبنانیة السیاسیة والحزبیة والثقافیة والأكادیمیة والعسكریة والاجتماعیة والدینیة من مختلف الطوائف والمذاهب وعدد كبیر من أساتذة الجامعة اللبنانیة والعدید من المهتمین من إیران ودول عربیة مختلفة. 
وعقدت الجلسة الأولي تحت عنوان: 'المواطنة فی الدستور الإیرانی' (الحقوق والواجبات) برئاسة عمید كلیة الحقوق فی الجامعة اللبنانیة الدكتور رامز عمار، ثم حاضر عضو المجلس الدستوری اللبنانی السابق القاضی د. سلیم جریصاتی (مسیحی) حول 'دستور الجمهوریة الاسلامیة فی ایران وحقوق الاقلیات'، فلفت إلي أن 'الاقلیات التی تعیش فی كنف الاسلام، وهو اسلام دولة، لها حضور یتجاوز حجما ومشاركة ای حضور آخر لاقلیات دینیة فی دول اسلامیة، دین الدولة فیها الاسلام والشریعة الاسلامیة مصدر تشریعاتها الاوحد. 
وقال جریصاتی: 'لم نقرأ نصا واحدا تتوافر فیه الحدود الدنیا من التوثیق العلمی بأن الدولة فی ایران تمارس شكلا من اشكال التمییز الدینی من طریق القهر او الحرمان ضد ای مكوّن من مكونات الشعب بمجرد انه من غیر دین الاسلام او المذهب الفقهی الاثنی عشری، او شكوي موثقة من اقلیة دینیة – او مذهبیة- فی الجمهوریة الاسلامیة فی ایران من تمییز ممنهج او اضطهاد منظّم او قهر متعمّد ینال منها'. 
وأكد أن 'إیران لم تتنكر یوما لتاریخها الواحد وموقعها الجامع واسلامها الحاضن للفرس وغیر الفرس من عرب وبلوتش وتركمان'. 
وقال :'دفع النهج العلمی بنا الي سبر اغوار التاریخ فی سیاق تعایش الادیان فی ایران، فلفتنا ان هذا التعایش لم یشهد ایة انتكاسة او نزاعا عنفیا من اكثر من عشرة قرون، وهی الحقبة التی یعود الیها ترسخ المعتقد المسیحی فی ایران. لفتنا ایضا ان فی حین تعرض الیهود فی القرن الماضی فی أوروبا لاعتي ممارسات التمییز العنصری والقتل الجماعی الممنهج، كان هؤلاء القوم المنتمون الي دیانة سماویة یتمتعون فی ایران بحیاة كریمة ومصانة. اتي الفكر الاسلامی الشیعی لیزید، فی التصمیم والممارسة، ثقافة الحرص علي الاقلیات تلك زخما وترسخا، علي ما بیّنا اعلاه'. 
أضاف جریصاتی: 'اما اذا اشاح الباحث طرفه عن ایران وانعم بصره، من باب المقارنة لیس الا، فی ما سمی بالربیع العربی وثوراته الشعبیة، المصادر جلّها، لتبین له ان تلك الثورات استولدت عنفا طال المسیحیین تنكیلا وقتلا وتدمیرا لدور عبادتهم وتهجیرا قسریا، لا سیما فی مصر والعراق'. لافتاً إلي أن 'نظریة الفوضي الخلاّقة الامیركیة فی العراق هجّرت المسیحیین من ارضهم، وهم من اوائل سكان بلاد ما بین النهرین، فأتي معظمهم الي لبنان بانتظار رسوهم فی الدول التی رعت تهجیرهم وتفتیت المنطقة علي اسس طائفیة ومذهبیة'. 
وأشار إلي أنه 'لم یستكن المسیحیون غیر اللبنانیین فی العالم العربی الا فی سوریا، فی ظل نظام الرئیس بشار الأسد' مما جعل أحبار الكنیسة المشرقیة الكبار یحذرون من 'مغبّة التغییر العنفی فی سوریا بمساعدة غرب تائه عن مصالح الاقلیات المسیحیة وحقوقها واستقرار المنطقة وطموحات شعوبها'. 
وقال: 'ندعو مخلصی الجمهوریة الاسلامیة فی ایران عبر إمام الامّة آیة الله العظمي السید الخامنئی الذی یجسد لحمتها ومنعتها ان تبقي علي تقالیدها فی المحافظة علي المساواة وحقوق مكونات المجتمع الایرانی من الاغلبیة والاقلیات الدینیة والمذهبیة وان تراكم علیها. لا یفكرن احد ان المواقف الممانعة او المقاومة او الصلبة فی تعزیز استقلالیة القرار الوطنی تستولد حتما نظام طغیان وتسلّط وتنكیل بمكونات الاقلیة فی مجتمع ما'. 
وختم جریصاتی مؤكداً أن 'الجمهوریة الاسلامیة فی ایران هی دلیل ساطع علي تجربة رائدة فی التعایش والمساواة والمحافظة علي حقوق الاقلیات الدینیة والمذهبیة فی مجتمع اسلامی نهل منه الدستور المبادئ والاحكام واتت الممارسة لتثبت ان تلك المبادئ والاحكام انما تظلل الواقع المعاش. ان مسار التقدم فی المحافظة علي حقوق الاقلیات الدینیة ینحو منحي الجمهوریة الاسلامیة فی ایران بدلیل تلك الوثیقة التاریخیة الحدیثة للازهر الشریف عن الحریات العامة التی تقدم بها سماحة شیخ الازهر الدكتور احمد الطیّب من السلطات المصریة طالبا الاخذ بها فی الدستور الجدید للبلاد'. 
ثم تحدث عضو 'مجلس خبراء القیادة' فی إیران آیة الله الشیخ عباس الكعبی الذی لفت إلي أنه 'لأول مرة یصاغ دستور علي مذهب أهل البیت (ع) وتؤخذ كل القوانین المتعلقة بحقوق المواطنة من النصوص الشرعیة من خلال الكتاب والسنة العطرة. وقال :'مصادر الدستور الإسلامی لا تختلف عن باقی أدلة الأحكام فهی: الكتاب والسنة والعقل والاجماع مضافاً إلي ذلك: الأحكام الولائیة الصادرة عن الولی الفقیه بعد الاستشارة وأخذ رأی أهل الخبرة، ورعایة الصالح العام فی مجال التخطیط، وتحدید السیاسات العامة فی البلد الإسلامی'. 
وأشار إلي 'بیان أسس الحكم فی الإسلام من خلال قائمة فی المبادئ الدستوریة فی الشریعة الإسلامیة، وهی: السیادة المطلقة لله تعالي، خلافة الإنسان، الولایة والأمانة، العدالة والمصلحة، الشوري والخبرة، المساواة، الأخوة، الوحدة ونبذ الفرقة، التعاون علي البر والتقوي، والأمر بالمعروف والنهی عن المنكر'. 
وأكد أن النظام الإسلامی القائم فی إیران 'یؤمن القسط والعدالة والاستقلال السیاسی والاقتصادی والاجتماعی والثقافی والتلاحم الوطنی عن طریق: أولاً، الاجتهاد المستمر من قبل الفقهاء جامعی الشرائط علي أساس الكتاب وسنة النبی (ص) والمعصومین سلام الله علیهم أجمعین. ثانیاً، الاستفادة من العلوم والفنون والتجارب المتقدمة لدي البشریة والسعی من أجل تقدمها. وثالثاُ، محو الظلم والقهر مطلقاً ورفض الخضوع لهما'. 
ثم قدم الباحث والأستاذ فی الجامعة اللبنانیة الدكتور سمیر سلیمان، 'قراءة بالمنهج الحضاری فی دستور الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة'، فلفت إلي أن الدستور الإیرانی یتأسس علي الأصول الفكریة والنظرة الإسلامیة إلي العالم، وهو یسعي إلي بناء مجتمعه النموذجی (مجتمع الأسرة) معتمداً المعاییر الإسلامیة.. وقال: 'علي هذا الأساس فإن رسالة الدستور هی خلق الأرضیات العقائدیة للنهضة وإیجاد الظروف المناسبة لتربیة الإنسان علي القیم الاسلامیة العالمیة الرفیعة انطلاقاً من المستوي المحلی وصولاً إلي المجتمع الدولی'. 
وأكد سلیمان أن 'الدستور الإیرانی یتبني مفهوم الأخوة الإسلامیة التی هی أرفع عري ودرجات الوثاقة العلائقیة بین الناس. ففكرة المواطنیة فی أرقي معانیها تنظر إلي البشر باعتبارهم أفراداً أو نظراء یتمتعون، كل بمفرده، بحقوق وواجبات موصوفة ومحددة، بینما یسمو الدستور الإیرانی بهم لیجعلهم إخوة لا تربطهم رابطة الحقوق السیاسیة والقانونیة والاجتماعیة فحسب، وإنما تقوم فی ما بینهم أیضاً أخوة فی الحقوق والشریعة وتكافلیة تكاملیة یتخذ فیها معني العلاقة الجمعیة بعداً لا یرد فی دستور امة أخري وهی استقامة وسویة العلاقة بین الإنسان والانسان (...)'. 
وقدم الصحافی اللبنانی الأستاذ سركیس أبو زید مداخلة تناول فیها 'حقوق الأقلیات فی الدستور الإیرانی' التی رأي أنها 'تنطلق من الإسلام حیث تعتبر الحیاة الكریمة حق إلهی ثابت للجمیع وخصوصاً حریة التعبیر عن الرأی فیما الاستعمار والاستعباد محرمین قطعاً'. 
وأشار أبو زید إلي أن 'الدستور الإیرانی یضمن لهذه الأقلیات حریة القضاء فی الأحوال الشخصیة، وحریة تدریس المعالم الدینیة للمذاهب فی المدارس الرسمیة، وتأسیس المدارس الدینیة الخاصة واستعمال لغة الأقلیات فی الإعلام الخاص والكتب والتدریس'. 
واختتمت الجلسة الأولي بمحاضرة لأستاذ القانون الدولی فی الجامعة اللبنانیة الدكتور حسن جونی الذی طرح عدة امور متعلقة بقراءة دستور الجمهوریة الإسلامیة الإیرانیة، وأهمها هی: خصوصیة الدستور الإیرانی فیما یتعلق بحقوق وواجبات الانسان حیث أن هذا الدستور یتمیز بإقراره بحق الشعوب بتقریر مصیرها ومحاربة الاستعمار والمؤسسات الإمبریالیة ومنع أی استغلال لجهود الآخرین وعدم تمركز الثروة. 
ومن ثم طرح الدكتور جونی مسالة العلاقة بین حقوق الانسان وحقوق المواطن، فشرح كیف عالج الدستور الإیرانی هذه المسالة المطروحة علي مستوي كل دساتیر العالم فمن هو المواطن فی الدستور الإیرانی وكیف میّز هذا الدستور بین حقوقه وحقوق الانسان فوجد الدكتور جونی بأن الدستور الإیرانی یخاطب من حیث الحقوق لیس فقط المواطن إنما أیضاً الانسان ، وكذلك الجماعة والأمة والفرد فی المجتمع. 
المسالة الثالثة التی طرحها جونی متعلقة بمبدأ الحقوق ومتي تنتهی، فوجد بأن هناك خصوصیة للدستور الإیرانی فیما یتعلق بالحدود التی یتمتع بها الإنسان بحقوقه حیث هذه الحدود هی: حقوق الغیر، احترام مبادئ الإسلام، المصالح العامة، حمایة الجمهوریة الإسلامیة، الوحدة الوطنیة... 
وعقدت الجلسة الثانیة تحت عنوان: 'تنظیم الدولة فی الدستور'(فصل السلطات وانتظامها) برئاسة مدیر معهد العلوم الاجتماعیة فی الجامعة اللبنانیة الدكتور محسن صالح. وتحدث فیها الرئیس السابق لـ'مجلس شوري الدولة' فی لبنان القاضی یوسف سعد الله الخوری (مسیحی)، فأشار إلي ضرورة تعاون كل السطات وتكاملها فی ما بینها. وأشاد بالحریة الدینیة التی یكفلها دستور الجمهوریة الإسلامیة. وأعرب عن إعجابه بإنشاء مجلس صیانة الدستورالذی یشرف علي الانتخابات النیابیة وتحال إلیه حكماً كل القوانین. 
وقال القاضی الخوری: 'نحن ننادی فی لبنان بأن یفسح المجال أمام كل لبنانی أن یدفع بعدم دستوریة أی قانون كما یجوز له أن یدفع بعدم شرعیة ای نظام'. مشیداً باستقلالیة السلطة القضائیة فی إیران التی تتیح محاكمة الرؤساء، وبالدستور الإیرانی الذی أجمع علي ما أجمعت علیه كل الشرائع وتمیز بانجاز حالة دیمقراطیة فریدة. 
ثم حاضر الأستاذ الجامعی التونسی الدكتور مراد الرویسی عن 'التعددیة الدینیة ووحدة الأمة فی الدستور الإیرانی'، فأشار إلي مرونة الدستور الإیرانی ما سمح بإدخال تعدیلات علیه فی حیاة الإمام الخمینی (رض). وإذ تحدث عن بعض مواد الدستور التی نصت علي وحدة الأمة الإسلامیة وتضامن شعوبها فیما بینها، لاحظ أن الدستور الإیرانی یعترف بتنوع الاجتهادات ویحترم الأقلیات غیر المسلمة ویمكنها من التحاكم فی أحوالها الشخصیة وفق معتقدها الدینی الخاص. 
ثم كانت كلمة لأسقف الأرامنة فی إیران الأسقف سیبوه سركسیان الذی تحدث عن تجربة الأرمن فی إیران، فاعتبر أن الثورة التی قادها الإمام الخمینی الراحل (رض) قامت علي أسس شعبیة وبرؤیة مستقبلیة واضحة تستند إلي الرؤیة الإسلامیة. ورأي أن إیران اشتهرت منذ بدء التاریخ بالتعددیة الدینیة والثقافیة. وقدم عرضاً موجزاً عن الوجود التاریخی للأرمن فی إیران وتفاعلهم مع الثورة الإسلامیة حیث شارك الأرمن فی الحرب العراقیة الإیرانیة وقدموا مئات الشهداء دفاعاً عن الوطن. 
واختتمت الجلسة الثانیة بمحاضرة للباحث الحقوقی اللبنانی الدكتور سامی عبود عن 'ولایة الفقیه بین النظریة الدینیة والتطبیق الدستوری'، فرأي أنه فی غیبة الإمام العادل المفترض الطاعة أبدع الدستور بإیجاد ولایة الفقیه العادل الذی یقوم بقیادة الأمة فی عصر الغیبة'. 


آیت الله کعبی عضو خبرگان

عضو مجلس خبرگان رهبری درباره توطئه دشمنان برای خبرگان گفت: دشمنان به نقش مؤثر خبرگان پی برده‌اند و طراحی‌ها و سناریوهای دشمنان برای تحقق سکولاریسم در ایران اسلامی، تضعیف و عبور از خبرگان رهبری است.


آیت الله کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، در خصوص جایگاه مجلس خبرگان رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: نخستین نکته مهم در خصوص جایگاه خبرگان رهبری، نقش اجتهاد در صیانت از اسلام ناب محمدی و مکتب اهل بیت(ع) است؛ چراکه اگر مجتهدان اصیل تربیت نشوند، بدعت‌ها، انحراف‌ها و کج اندیشی‌ها اصل دین را تهدید می‌کند و خواستگاه اصلی تربیت مجتهدان اصیل، حوزه‌های علمیه و روحانیت است.

وی با اشاره به نقش روحانیت در هدایت دینی ادامه داد: نقش روحانیت در هدایت دینی، خدمت صادقانه به ملت، حمایت از مردم و مقابله با دشمنان اسلام و عزت مسلمانان موضوع مهمی است که باید برجسته شود؛ چرا که اگر روحانیت اصیل وجود داشته باشد، دین مردم از بین نمی‌رود. نکته دیگر ارتباط روحانیت با مردم است؛ روحانیت اصیل در متن جامعه بوده و هستند و از مردم جداشدنی نیستند؛ لذا در یک شهر معمولاً مسجد، مدرسه، بازار و تأسیسات اصلی شهر را کنار هم قرار دارند و روحانی از بدو تولد تا وفات با مردم سروکار دارد.

این عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: به دلیل اینکه خبرگان محل تجمع مجتهدان اصیل و روحانیت بیدار، آگاه و روحانیت مردمی است، لذا خبرگان تبلور پیوند عنصر اجتهاد، مردم، روحانیت و نظام اسلامی است و جایگاه اجتهاد و روحانیت اصیل و ارتباط آنها با مردم را باید در خبرگان جستجو کنیم. خبرگان در این دو حوزه‌ به عنوان یک نهاد ارشد روحانیت تلاش کرده که نقش ارزشمند روحانیت که نقطه پیوند مردم و نظام اسلامی از لحاظ دینی هستند را برجسته کند.

آیت الله کعبی با مقایسه خبرگان رهبری با نیروهای مسلح یادآور شد: نیروهای مسلح از استقلال و تمامیت ارضی کشور به هنگام خطر دفاع سخت انجام می‌دهند و روحانیت نیز پشتوانه شرعی، معنوی و دارای ظرفیت بسیج مردم برای دفاع از استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، حقوق مردم و مبارزه با دشمنان ملت به حساب می‌آیند؛ اما دفاع روحانیت، دفاع نرم و دفاع نیروهای مسلح دفاع سخت است و آنها هنگام رزم حاضر می‌شوند.

***مقایسه نقش خبرگان رهبری با نیروهای مسلح

وی یادآور شد: نیروهای مسلح باید همیشه برای انجام وظیفه آماده باشند و ممکن است 30 سال هم جنگی رخ ندهد، ولی آنها در روز مبادا باید کار خود را انجام دهند. روحانیت و خبرگان نیز به مسائل داخلی و بین المللی باید اشراف داشته باشد تا بتوانند تصمیم سرنوشت سازی را برای نظام نسبت به مسئله رهبری بگیرند؛ لذا نقش روحانیت با نیروهای مسلح قابل مقایسه و دارای اهمیت است.

این عضو جامعه مدرسین با اشاره به نقش خبرگان در اطمینان بخشی به مردم درباره مشروعیت نظام اسلامی گفت: خبرگان نقش مهمی را در اطمینان بخشی به مردم درباره مشروعیت نظام اسلامی ایفا می‌کنند؛ با وجود خبرگانِ مجتهد، مردمی، با نفوذ و اصیل، مردم اطمینان پیدا می‌کنند که نظام از مشروعیت برخوردار است.

آیت‌الله کعبی در خصوص نقش خبرگان در ایجاد اعتماد بین مردم گفت: با اطمینان بخشی نسبت به مشروعیت نظام، اعتماد ملت به نظام نیز بیشتر می‌شوند؛ چرا که دشمنان تلاش می‌کنند، اعتماد و رابطه ملت به نظام را از بین ببرند؛ اما خبرگان نقطه تلاقی اعتماد ملت به نظام و نظام به ملت می‌شوند.

وی با اشاره به نقش خبرگان در تقویت پیوند دینی نظام و ملت تصریح کرد: خبرگان موجب تقویت پیوند دینی نظام و ملت می‌شوند و از باور ما و ارزش‌های اسلامی می‌توانند صیانت کنند. همچنین این نهاد می‌تواند به افزایش سطح رضایتمندی ملت به نظام اسلامی کمک کند و موجب می‌شود که رضایت عمومی از لحاظ برخورداری از یک نظام دینی بالا رود. خبرگان نفوذ معنوی بالایی دارد؛ چراکه جامعه به معنویت نیاز دارد و اعضای خبرگان سرآمد مسائل معنوی و اخلاقی می‌توانند باشند.

***خبرگان رهبری موجب تقویت جایگاه رهبری می‌شوند

این عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: خبرگان با هیبت معنوی و نفوذ مردمی، ضریب مردمی بودن نظام را بالا می‌برند و موجب تقویت رهبری می‌شوند، نه تضعیف رهبری؛ تقویت رهبری، تقویت نظام اسلامی و مردم است؛ چرا که رهبری، نماد اراده مردمی، انقلابی و اسلامی است و اگر رهبری تضعیف شود، اراده ملت، گفتمان انقلاب و دین تضعیف می‌شود. در واقع رهبری تبلور گفتمان دین، انقلاب و اراده ملت است؛ درحالیکه خبرگان باعث تقویت جایگاه دین، ملت و گفتمان انقلاب اسلامی می‌شود و تقویت رهبری صرفاً تقویت شخص نیست، بلکه تقویت یک جایگاه است.

آیت‌الله کعبی با اشاره به این جمله امام راحل که فرمودند "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد"، اظهار داشت: ولایت فقیه مظهر اقتدار، عزت و سلامت نظام اسلامی است و از این بابت خبرگان همیشه نقش ویژه‌ای می‌توانند داشته باشد.

وی ادامه داد: خبرگان به مثابه قوه عاقله دینی نظام اسلامی است و نظام اسلامی به قوه عاقله دینی نیاز دارد، نه قوه عاقله سکولار یا تکنوکرات. این قوه عاقله باید براساس کتاب، سنت و روایات اهل بیت(ع) جهت گیری کلی نظام را از لحاظ تحقق اهداف، وظایف و مأموریت‌های نظام اسلامی همیشه رصد و دیده بانی و به رهبری نظام در تحقق اهداف نظام کمک کند.

این عضو جامعه مدرسین گفت: نظام به قوه عاقله دینی به نام خبرگان رهبری نیاز دارد تا بتواند قوه عاقله دینی نظام اسلامی در جهت تحقق اهداف، وظایف و مأموریت‌های نظام اسلامی باشد.

***خبرگان در تحقق عینی سیاست‌های نظام می‌تواند نقش ویژه‌ای ایفا کند

آیت‌الله کعبی با اشاره به نقش خبرگان در تحقق سیاست‌های کلی نظام افزود: یکی از وظایف مهم رهبری ترسیم سیاست‌های کلی نظام است؛ اگر سیاست‌های کلی نظام اجرایی شود، باعث پیشرفت اقتصادی، اخلاقی، سیاسی، دفاعی، امنیتی و همه جانبه کشور برپایه عدالت می‌شود و سطح رضایتمندی مردم نیز بالا می‌رود. برای اینکه این سیاست‌ها محقق شود، باید همه ظرفیت‌های نظام به کار گرفته شود و قوای سه گانه، دستگاه‌های عمومی و آحاد ملت نیز نقش خود را به منظور تحقق سیاست‌های کلی نظام عمل کنند.

وی با بیان اینکه طبق بند 2 اصل 110 نظارت بر سیاست‌های کلی نظام با رهبری است، اظهار داشت: رهبری وظایف بند 2 اصل 110 را به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار کرده است. به نظر من نیز نظارت بر حُسن اجرای سیاست‌های نظام فراتر از مجمع تشخیص و حتی فراتر از دستگاه و نهاد رهبری است؛ چراکه جایی نیاز است که بتواند ظرفیت نظام و مردم جهت تحقق سیاست‌های کلی نظام از جهت دیده‌بانی، حراست، تبیین و پشتیبانی و حمایت پیش ببرد.

این عضو مجلس خبرگان افزود: خبرگان رهبری می‌تواند در تحقق عینی سیاست‌های کلی نظام و کمک به توسعه استان‌ها نقش ارزنده‌ای را ایفا کند. یعنی هر کدام از اعضای خبرگان استان‌ها نیز می‌توانند از موضع خبرگان رهبری در استان‌ها وضعیت را مشاهده کرده و ببینند که چه میزان از سیاست‌های کلی نظام در برنامه ریزی‌ها و در صدد توسعه استان لحاظ شده است و به توسعه استان‌ها کمک کنند.

***سناریوی دشمنان برای تحقق سکولاریسم عبور از خبرگان رهبری است

آیت‌الله کعبی افزود: خبرگان رهبری می‌تواند زبان گویای ملت در اسلام خواهی، عدالتخواهی، ارتقای معنویت، پیشرفت و دورنماهای اعتلای ملت بزرگ ایران باشد. در مقایسه‌ای خبرگان با سایر نهادها متوجه می‌شویم که این نهاد به خاطر ارتباط مردمی و جایگاه ویژه، امین ملت در تحقق راهبردهای کلان نظام و پیشرفت ملت با انجام وظیفه صحیح و صیانت از رهبری نظام اسلامی است.

وی با تأکید براینکه مجلس خبرگان رهبری، مجلسی تأثیرگذار، بانفوذ و فعال است، گفت: این مجلس با سران نظام و دستگا‌ه‌های مختلف ارتباط دارد و حضور قوی خبرگان در رسانه‌ها نشانگر فعال بودن این مجلس است؛ مجلس خبرگان ما بی‌تفاوت و در حاشیه‌ای نیستند، بلکه خبرگان رهبری مقتدر و در متن جامعه است.

این عضو جامعه مدرسین با اشاره به دیدار 6 ماه یک بار اعضای مجلس خبرگان با مقام معظم رهبری گفت: در این دیدار معظم‌له نقطه نظرات خود را بیان کرده و رئیس خبرگان نیز نظرات نمایندگان را در مسائل داخلی و بین المللی به رهبری منعکس می‌کنند. در واقع رصد 6 ماه یک بار در سطح کلان موجب تقویت نظام و تحقق حرکت صحیح برای هدایت، حمایت و خدمات صادقانه به ملت می‌تواند باشد.

آیت‌الله کعبی ادامه داد: یکی از شاهدهای ما برای اینکه خبرگان ما خبرگان فعال و مؤثری است، این است که دشمنان اسلام و نظام به نقش مؤثر خبرگان پی بردند و طراحی‌ها و سناریوهای دشمنان برای تحقق سکولاریسم در ایران اسلامی، تضعیف و عبور از خبرگان رهبری است.

***دشمنان خبرگان را سدی محکم در مقابل نفوذ می‌بینند

وی تأکید کرد: دشمنان خبرگان را سدی محکم در مقابل سکولاریسم، عبور از خطوط قرمز ارزشی نظام اسلامی و نفوذ می‌بینند. خبرگان رهبری محکم در مقابل فتنه نفوذ می‌ایستد و ایستاده است و از اسلامیت و جمهوری نظام صیانت می‌کند؛ لذا خبرگان نماد مردم سالاری اسلامی است.

این عضو مجلس خبرگان تصریح کرد: ما باید خدا را شاکر باشیم که نعمت خبرگان رهبری را به ما داد و باید ببینیم دشمنان از فعال بودن نهادهایی که اسلامیت نظام را تقویت می‌کنند، در هراس و ناراحت هستند.

آیت‌الله کعبی با اشاره به نقش جامعه مدرسین در ارائه لیست خبرگان رهبری گفت: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نهاد علمی و عالی روحانیت و بعد از مرجعیت، عالی‌ترین نهاد حوزوی به حساب می‌آید و مردم به دیدگاه جامعه مدرسین به عنوان دیدگاه روحانیت اصیل نگاه می‌کنند؛ از دوران امام خمینی(ره) تاکنون جامعه مدرسین به مسئله خبرگان به دلیل اینکه با مسئله دین مردم، نظام و صیانت از نظام اسلامی و رهبری سروکار دارند، اعتماد دارند.

وی ادامه داد: همچنین مردم نیز در مورد اینکه چه کسانی در عضویت خبرگان صاحب صلاحیت هستند از دیرباز به نظر جامعه مدرسین اعتماد کرده‌اند.

***ارائه لیست فراگیر خبرگان توسط جامعه مدرسین

این عضو جامعه مدرسین خاطرنشان کرد: جامعه مدرسین نیز امسال نیز لیست فراگیر در سطح کشور و در همه استان‌ها به حول و قوه الهی خواهد داد.

آیت‌الله کعبی در پاسخ به این پرسش که برخی تصور می‌کنند مجلس خبرگان یک نهاد صرفاً سیاسی است، نظر شما چیست، افزود: مجلس خبرگان مجلسی جناحی نیست، بلکه مجلس کارشناسی اعلای دینی، معنوی و سیاسی در جهت صیانت از نظام اسلامی و معرفی رهبری نظام اسلامی است و از موضع کارشناسی نظرمی‌دهد نه از موضع جناحی.

***جناحی کردن مجلس خبرگان خواسته دشمنان نظام اسلامی است

وی با تأکید براینکه جناحی کردن مجلس خبرگان خواسته دشمنان نظام اسلامی است، خاطرنشان کرد: ما هیچگاه به مجلس خبرگان جناحی و حزبی فکر نمی‌کنیم؛ بلکه به مجلس خبرگانی که در آن اجتهاد و خُبرویّت حرف اول را می‌زند، فکر می‌کنیم و طبعاً اعضای مجلس خبرگان، باید از بینش سیاسی و اجتماعی بروز و بصیرت بالایی برخوردار باشند.

این عضو مجلس خبرگان افزود: خبرگان باید خبرگانی مجتهد، بصیر، مردمی، حاضر در صحنه، دیده‌بان نظام اسلامی و مصمم برای دفاع از ملت در تحقق اهداف، وظایف و مأموریت‌های انقلاب اسلامی باشند.

آیت‌الله کعبی در پاسخ به این پرسش که نظارت مجلس خبرگان از چه جنسی است، گفت: این بحث انحرافی است، چراکه وظیفه اصلی خبرگان تعیین رهبری و مراقبت بر تداوم صفات رهبری است و به این منظور تلاش می‌کند که نظام داخلی و کمیسیون‌های خود را فعال کند و در جهت ارتقای سطح کارشناسی خود است.

این عضو جامعه مدرسین با بیان اینکه نظارت عالیه بر نظام برعهده رهبری است، نه مجلس خبرگان، تأکید کرد: جایگاه مجلس خبرگان جایگاه خُبرویّت است نه رهبری نظام.

***برگزاری پیش امتحان خبرگان در نیمه شهریورماه

آیت‌الله کعبی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه حضور دانشمندان بزرگ در خبرگان به چه میزان تأثیرخواهد داشت، تأکید کرد: مجلس خبرگان، مجلس بزرگان دینی نظام است و هر چه شخصی از لحاظ جایگاه علمی، معنوی، اخلاقی و قدرت تأثیرگذاری در صیانت از نظام اسلامی بیشتر باشد، به درد این جایگاه بیشتر می‌خورد.

وی در خصوص نحوه بررسی صلاحیت اعضای خبرگان در شورای نگهبان، اظهار داشت: این موضوع برعهده فقهای شورای نگهبان است و فقها امتحان را برگزار می‌کنند؛ البته پیش امتحانی در نیمه شهریور امسال برگزار کردند و تعدادی در آن شرکت داشتند.

***مردودشدگان در امتحان شهریور خبرگان نمی‌توانند امتحان بدهند

این عضو مجلس خبرگان در پاسخ به این پرسش که کسانی که در امتحان شورای نگهبان شرکت نکردند می‌توانند کاندیدا شوند، افزود: کسانی که در امتحان شرکت نکردند، بعد از ثبت نام برای امتحان می‌توانند ثبت نام کنند و آنهایی که ثبت نام کرده‌اند، نمی‌توانند که دوباره امتحان بدهند.

آیت‌الله کعبی در پاسخ به این پرسش که آیا کسی هست که در این امتحان نمره لازم را کسب نکند، یادآور شد: فردی که در امتحان نمره لازم را کسب نکند، دیگر نمی‌تواند دوباره بعد از ثبت نام در امتحان شرکت کند؛ چرا که از او امتحان گرفته‌اند.

***تنها ضوابط علمی در امتحان خبرگان حاکم است

وی در پاسخ به این پرسش که اگر کسی به شخصیت یا مسئولی وابستگی داشت، دلیلی می‌شود که در امتحان شورای نگهبان برای کاندیداتوری مجلس خبرگان شرکت نکند، گفت: خیر؛‌ فقط ضوابط علمی در این امتحان حاکم است و هیچ ضابطه‌ای جز ضابطه علمی حاکم نیست؛ تصحیح برگه‌ها نیز در حد عالی توسط اساتید برجسته حوزه به شکل محرمانه و خاص انجام می‌گیرد و همه چیز زیرنظر شورای نگهبان است. امتحان فقط علمی است؛ البته خبرگان علاوه بر صلاحیت علمی باید صلاحیت‌های دیگری نیز داشته باشند که فقهای شورای نگهبان باید آن را جدا بررسی کنند.

این عضو جامعه مدرسین در پاسخ به این پرسش که درس خارج فقه داشتن دلیلی بر تأیید در شورای نگهبان است، یادآور شد: اگر صلاحیت فردی نزد فقهای شورای نگهبان محرز نباشد، باید در امتحان شرکت کند، اما اگر محرز شد و جزو مجتهدان مسلم حوزه‌ها به حساب آید و سابقه عضویت در خبرگان و مناصب عالی که اجتهاد در آن شرط باشد را داشته باشد، امتحان نمی‌دهد.

آیت‌الله کعبی خاطرنشان کرد: البته افراد جدیدالورود باید امتحان بدهند و اگر شورای نگهبان نسبت به اجتهاد برخی از اعضای فعلی خبرگان رهبری تشکیک کند  و معلوم شود که اشتباه کرده‌اند، می‌توانند آنها را به امتحان دعوت کند و دست فقها باز است.

***درس خارج فقه داشتن به خودی خود ملاک صلاحیت علمی نیست

وی با تأکید براینکه درس خارج فقه داشتن، به خودی خود ملاک صلاحیت علمی نیست، یادآور شد: شورای نگهبان با امانت، صداقت و با لحاظ اصل عدالت با همه یکسان برخورد می‌کند.

این عضو مجلس خبرگان در پایان در این خصوص که فقط متجهدان ایرانی می‌توانند برای کاندیداتوری خبرگان ثبت نام کنند، گفت: انتخابات یک امر ملی است و در رهبری، ایرانی بودن شرط نیست؛ اما در مورد اعضای خبرگان داشتن شناسنامه ایرانی برای کاندیداتوری شرط است