از آرشیو
قدرت حقیقی و راه کسب قدرت
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و الصلوة و السلام علی خیر الأنام المصطفی أبی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین لاسیما بقیة الله فی الإرضین
قال تعالی فی محکم کتابه و منیر خطابه: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌالحدید25
سلامتی رهبر معظم انقلاب و به ویژه شادی روح شهدای جامعه کارگری و صنعتی ، شهدای حرم و مخصوصا شهدای سرافراز عزیز و تازه گذشته مان شهید کج باف و شهید هلیسایی صلواتی با هم بفرستیم.
الهم صلی علی محمد و آل محمد
توفیقی است در ایام فرخنده میلاد مسعود مولا و امام ما شیعیان أمیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام امروز از نزدیک مهندسان، نیروهای فنی کارکنان عزیز و تلاشگرمان را زیارت می کنیم .
تقسیمات قدرت
سخن اول این است که صنعت فولاد در قرآن کریم در تداوم نهضت انبیاء و فلسفه بعثت پیامبران، به منظور تحقق عدالت و به عنوان ابزار عدالت، آهن و آلیاژهای برگرفته از آهن به عنوان ابزار قدرت جهت تحقق عدالت نام برده شده.
اگر بخواهیم قدرت را دسته بندی کنیم ما چند دسته قدرت داریم که در اختیار انسانها قرار دارند.
یک: قدرت فیزیکی و قدرت جسمی . دو: قدرت در تبدیل طبیعت اینکه طبیعت را عوض کنیم و بتوانیم بهتر زندگی کنیم.
قدرت سوم قدرت صنعتی است قدرت اینکه بتوانیم با ابزار صنعت در واقع بیشتر مقتدر بشویم. چهار قدرت اراده بشری و قدرت روح است.
بله قدرت روحی و برگرفته از این قدرت روحی باید بگوییم قدرت متی فزیکی. این قدرت متی فیزیکی بخشی ازآن سحر و امثال اینها است که در قرآن کریم گفته می شود هم واقعیت دارد و هم البته باطل است حالا اینکه واقعیت دارد بخشی از آن مبتنی بر خیال و مبتنی بر حواس است مثل سحره فرعون و بخشی از آن ممکن است تصرف در حواس نباشد مثل آن ببابل هاروت و ماروت اما به هر جهت باطل است و من مجال ندارم وارد این مباحث بشوم و فقط فهرستی از قدرت را بیان می کنم.
قدرت حقیقی
اما بخشی از قدرت قدرت معنوی و قدرت روحی و قدرت متی فزیکی، قدرت حقیقی و قدرت واقعی و قدرت حق است. این قدرت حق در اثر بندگی خدا و تعالی روح و اتصال به قدرت حقیقی جهان آفرینش و هستی قدرت خداوند تبارک و تعالی ایجاد می شود و این قدرت برترین قدرت ها است و إن القدرة لله جمیعا قدرت حقیقی از آن خدا است.
انبیاء و اولیاء و اوصیا و انسانهای کامل قدرتشان قدرت باطنی و قدرت حقیقی است. که از این قدرت باطنی و حقیقی در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام به ولایت حقیقی و ولایت حقیقیة تعبیر می شود. این ولایت حقیقی روح کلی حاکم بر هستی و آفرینش است و فلسفه خلقت و خداوند در آخر الزمان با ختم نبوت این قدرت حقیقی و واقعی را در اختیارمحمد و آل محمد علیهم السلام قرار داد و در یک اصطلاح دیگر به این قدرت، ولایت کلیه حقیقیة یا ولایت الهی می گویند.
تجلی این قدرت حقیقی بعد از رسول گرامی اسلام در أمیر المومنین علی بن أبی طالب علیه افضل الصلاة و السلام است. أمیر المومنین خلیفة الله است . أمین الله است ولی الله است و منظور از ولی الله همین قدرت حقیقی است که بر اثر اتصال به عالم حقیقی و بندگی واقعی خدا حاصل می شود .
راه کسب قدرت حقیقی
در یک معنای دیگربه این قدرت ولایت کلیه حقیقیه و ولایت تکوینیه می گویند. طبعا این قدرت با قرب به خدا و نزدیک شدن به منشأ خلقت و وجود به دست می آید. شهید مطهری کتابی به نام ولاءها و ولایتها دارد. من توصیه می کنم به همه عزیزان اگر چه شما مطالعاتتان بیشتر فنی و صنعتی است اما سری به این کتابها هم بزنید. آنجا ایشان در یک فرازی توضیح می دهد که معنای نزدیکی به خدا یعنی چه و معنای قرب به خدا چیست وقتی نماز می خوانیم می گوییم نماز می خوانیم قربة الی الله این نزدیکی به خدا یعنی چه؟ نه نزدیکی مکانی است و نه نزدیکی زمانی است و نه نزدیکی اعتباری است مثل اینکه فلان شخص به فلان مسئول نزدیک است این نزدیکی اعتباری است.
این نزدیکی، نزدیکی حقیقی است. نزدیکی که نهایتش لقاء الله می شود. من اینجا توضیح خواهم داد که این چگونه در اثر بندگی خداوند محقق می شود؟ اوج نزدیکی به خدا قدرتی به انسان می دهد که می تواند تصرف بکند بر جهان هستی و آفرینش و تصرف بکند در روح و روان و قلب انسانهای دیگر و اشراف داشته باشد و حکومت بر باطن بکند این را در اصطلاح ولایت حقیقی ، ولایت در تصرف و جانشینی خداوند می گویند. آن هم جانشینی حقیقی و نه جانشینی مجازی و این از آن أمیر المومنین علیه السلام هست و ایشان به اذن خداوند منعم حقیقی ما است. این قدرت بالاترین قدرت ها است و انسانها هم به میزانی که با این اولیای حقیقی ارتباط پیدا می کنند به خدا متصل می شوند. و این راه باز است.
نمونه بارز این قدرت در زمان ما
در زمان ما یکی از ابرمردهای الهی که توانست با این روح الهی معنوی متصل بشود و عارف بالله و انسان کامل در واقع بشود و هم در حوزه عملی و هم در حوزه نظری خودش را ساخت بنیانگذارنظام مقدس جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی است قدرت امام که در ملت ایران و در روح ملت ایران هم تزریق شد این قدرت قدرت معنوی است و نه قدرت مادی
واقعا امام، روح خدا در کالبد زمان و مکان بود و در عصر ما برپایه ولایت أمیر المومنین مثل یک خورشید تابناک درخشید و طلوع کرد.
و بدون هیچ مبالغه پرتویی از این ولایت أمیرالمومنین علیه السلام بود.و بر اساس همین قدرت الهی یک نفس مطمئنه پیدا کرد در زیارت أمین الله ، در فقره ای از آن می گوییم : الهم اجعل نفسی مطمئنة بقدرک راضیة بقضائک. امام یک نفس مطمئنه داشت. و با این نفس مطمئنه و اعتقاد به خدا توانست ملت ایران را متحول کند و یک تحول در تاریخ بشریت معاصر،
با پیروزی انقلاب ایجاد کند در اوج عربده کشی آمریکا و قدرت ظاهری مادی آمریکا امام این جمله تاریخی را گفت و خود باوری در ملت ایران ایجاد کرد که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و البته ایشان استدلال هم آورد که به این استدلال کم توجه می شود امام فرمود قدرت حقیقی قدرت خداوند است همه قدرتهای دنیا پوشالی است یا تقریبا در مقابل قدرت طاغوت هیچ کس باور نمی کرد که این رژیم ستمشاهی سقوط کند ولی امام چقدر باور داشت و می گفت شاه باید برود و شاه رفت
نسبت به قدرت پوشالی آمریکا جدای از آن ده سال اول انقلاب که نظام شرق فرو پاشید شش ماه قبل از ارتحال امام نامه ای خطاب به طلاب و دانشجویان جهان می نویسدو به آنها می گویند که هسته های مقاومت اسلامی را باید تشکیل دهید و بیداری اسلامی در راه است.
و این دارد اتفاق می افتدامام خداباور بود بنده خدا بود عبد صالح خدا بود.و در سایه این عبادت حقیقی و اتصال به ولایت حقیقی أمیرالمومنین دلها را متحول کرد. ملت را متحول کرد
یکی از تحولهایی که در سایه این قدرت معنوی ایجاد شد تحول در ملت ایران در عرصه خود باوردی، خودکفایی ، استقلال خواهی عزت طلبی و حرکت برای استقلال حقیقی در همه عرصه ها بود.
خوب ما قبل از انقلاب کسی باور نمی کرد که یک زمانی صنعتگر ایرانی هم بتواند اهل ابداع و ابتکار و اختراع بشود . بحمدالله جوانان ما به مرزی رسیده اند که قدرت علمی و فن آوری ایران اسلامی در حال تبدیل شدن به قدرت اول منطقه است.
و شعار ما می توانیم عملی شده است و ما در جایی سخن می گوییم به نام شرکت فولاد اکسین و من از زبان جناب مهندس قنواتی گزارش مسرت بخشی شنیدم و اگر بیشتر زمینه باشد و مطالعه کنیم لابد اخبار دیگری هم به ما می رسد که بیشتر اشراف پیدا کنیم. اگرچه بنده در حوزه پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی کشور و عرصه فولاد مطالعاتی دارم.
منتها اینجا اینکه چرخه فولاد کاملا بومی است و در واقع اینجا هم شما کالایی استراتیژیک تولید می کنید و در سالهای اخیر بسیار پیشرفت داشته اید و در چهار شیفت شبانه روزی این کارخانه داءر است و سطح کار به جایی رسیده است که در واقع شما به فکر صادرات هم هستید و قراردادهایی هم بسته اید این اخبار بسیار مسرت بخش و خوبی است
و بلاخره تمدن اسلامی تمدن آمیخته علم و ایمان است ایمان پایه علم و پیشرفت است و ما با آمیختگی عقلانیت و معنویت علم و ایمان عدالت وپیشرفت بر پایه ایمان و خود باوری و خود اتکایی و اعتماد به خدا می توانیم کشوری مقتدر و معنوی بشویم. و حقیقتا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هم مقتدر است و هم مظلوم.
امیرالمومنین اقتدار داشت اما در اوج اقتدار ملوم بود و متاسفانه اوج مظلومیت امام هم در دو مطلب پایه ای بود مطلب اول یک عده مرفه بی درد جا مانده از قافله اسلام ناب و نور پیامبر مصطفی محمد صلی الله علیه و اله به فکر فساد اقتصادی افتاده بودند و پول جمع می کردند و در دوران دستگاه خلافت فساد اقتصادی و شکاف طبقاتی به اوج رسیده بود این یکی از مشکلات یزرگ بود و لذا امام سخن از عدالت می راند و مخاطبان ایشان همین خواص بودند
و مظلومیت دوم امام مر بوط می شد به افراد جاهل و متحجر و عقبمانده و خیره سر و سبک مغز و ظاهر نگر و بی عقلی به نام خوارج نهروان بر می گشت که امام را درک نمی کردند
از طرفی با دشمن مکاری مثل معاویه و با افراد عهدشکنی مثل طلحه و زبیر روبه رو شد و از طرفی با این خوارج نهروان که ایشان را با عبارت معاشر أخفاء الهام توصیف می کند یعنی جماعت سبک مغز و خالی از ذهن و بدون تفکر که به ظاهر هم قرآن و هم نماز می خواندند.و حتی قرآن هم حفظ می کردند و متاسفانه چنین وضعیت فریبنده ای داشتندو اینها مولا را زمینگیر کردند و مظلومیت ایشان ناشی از این است و آن اقتدار حقیقی و معنوی، با درگیری با چنین آدمهایی رو به رو بود که کار دست آخر به شهادت امام کشید.
نظام جمهوری اسلامی حقیقتا مقتدر است در برابر توطئه های داخلی و بین المللی ایستاده است اما در اوج اقتدار، ما شاهدیم که متاسفانه یک عده بر خلاف آرمانهای امام و شهدا و بر خلاف آرمانهای رهبری حرکت می کنند ما در کنار پیشرفت فرهنگی و پیشرفت در عرصه تولید و پیشرفت در عرصه فن آوری و علم در واقع باید مبارزه با فساد اقتصادی را هم پی بگیریم.
مبارزه با فساد اقتصادی امنیت برای سرمایه گذاری و اقتصاد ایجاد می کند نه اینکه امنیت را از بین ببرد.بعضی برای اینکه بگویند تولید پیش برود می گویند کاری به این کارها نداشته باشیم این اشتباه است. مبارزه با فساد اقتصادی اگر در مسیر درست قرار بگیرد امنیت را در پرتو عدالت تأمین می کند. و البته در کنار مبارزه با فساد اقتصادی باید به تولید گران صادق و امین اعتماد کرد و به آنها میدان داد که کار کنند این دو را باید با هم پیش برد
به حمد الله نظام اسلامی زیرساختهای یک قدرت مادی و معنوی را بر پایه مردم سالاری اسلامی و مدیریت استراتژیک ارزشی و علمی فراهم کرده است و البته کم و بیش هست و امام علی الگوی حرکت ما است و ما اینکه بخواهیم به آن قله های معلوم برسیم فاصله داریم اما اگر مقایسه کنیم الحمدالله خیلی خوب پیش رفته ایم و ما خدا را بر این نعمت های بی کرانش شاکریم.
و طبعا نگاه ما به صنعت نگاه ابزاری است . اوج اقتدار نظام اسلامی پیشرفت صنعتی نیست. چون ما هرچقدر هم پیشرفت کنیم ممکن است گفته شود دیگران از ما پیشرفته ترند. اوج پیشرفت ما پیشرفت انسانی و ایمانی و آمیختگی پیشرفت مادی و معنوی با هم است. پیشرفت در سایه ایمان و تقوا و ساخت جامعه در سایه ایمان و تقوا مهم است.
تمدن امروز تمدن علم منهای ایمان است . ایمان منهای علم هم نمی تواند تمدن ساز باشد. تمدن اسلامی که جمهوری اسلامی دنبال آن است تمدن ایمان و علم با هم است و برای اینکه ما بتوانیم به این قله برسیم باید معارف اسلامی و فن آوری و مقاومت در برابر جبهه استکبار را با هم آمیخته کنیم و راه حل همان است که رهبر معظم انقلاب ما فرمودند اقتصاد مقاومتی و مقاومت اقتصادی و تقویت بخش خصوصی و خصوصی سازی بر پایه اصل 44 قانون اساسی است که البته اگر سیاستهای خصوصی سازی بر پایه اصل 44 توأم با تکریم کارکنان و نیروهای فنی و از جمله تکریم آنها مساهمت کارکنان در سهام کارخانه ها است و داشتن سهم از میزان تناژ تولید است که هرچقدرای تناژ تولید بیشتر شود سهم نیروها هم افزایش یابد.
و توجه به عدالت در مسئله روابط کار هم مهم است. این باعث می شود که اقتصاد مقاومتی به مثابه یک اقتصاد مردمی و دانش بنیان و اقتصاد بومی و تولید محور بانگاه به داخل بتواند عرصه های پیشرفت و افق های حرکت رو به جلو را برای ما روشن کند و البته نگاه به داخل باعث حل مشکلات و معضلات می شود و نه نگاه همانطور که رهبری فرمودند به لوزان و ژنو.
ما مذاکرات را تا آخر پیش می بریم اما شیطان و دشمن قابل اعتماد نیست و نمی توان انتظار داشت که از طریق مذاکرات مشکلات داخلی، حل بشود مشکلات داخلی در توسعه صنعت و اقتدار صنعتی و اقتدار کشاورزی و اقتدار اقتصادی در همه عرصه ها و به دستان شما حل می شود.
لذا کار شما حقیقتا مهم است و یک کارجهادی است جهاد اقتصادی و جهاد علمی و جهاد فنی است. شما دارید برای اسلام و مکتب اهل البیت علیهم السلام و برای ملت بزرگ ایران تولید قدرت می کنید. و اگر نیتهاتان همین باشد کارتان علاوه بر اینکه تلاش برای تأمین رزق و روزی خانواده است ثواب و عبادت و کمک به اقتصاد و کمک به صنعت و کمک به اقتدار ملت بزرگ و عزیز ایران اسلامی است.
من به سهم خود به عنوان یک طلبه که دست اندرکار این مسائل در عرصه تصمیماتی که گرفته می شود هستم احیانا در قم یا در تهران و در عرصه تصمیمها هستم به نوبه خود تشکر می کنم از تک تک شما عزیزان و به نوبه خود تلاش می کنم که کمک می کنم و تقدیر جدی بشود از زحمات شما عزیزان
طبعا ممکن است که تعجب بکیند که چگونه مستحضرید که بنده غیر از این عنوان خبرگان، به عنوان طلبه حوزه قم عضو جامعه مدرسین هستم و ما در جامعه مدرسین هفتگی جلسه داریم و سران سه قوه، وزرا و بزرگان می آیند و تصمیمات کلان آنجا گفته می شود و بحث می شود و راه حل هم داده می شود و علاوه بر آن از طریق شورای نگهبان از سرنوشت صنعت مطلعم چه آن موقع که عضو بودم و چه الآن که به عنوان پژوهشکده شورای نگهبان و مراکز دیگر تصمیم گیری مرتبطم.
به هر جهت تشکر می کنم و از خداوند تبارک و تعالی مسألت می نماییم که دلهای همه ما را به نور قرآن و معرفت اهل البیت منور بفرماید. از خداوند تبارک و تعالی مسألت می نماییم که همه ما را قدر دان نعمت امام و نعمت شهدای والا مقام و رهبرمعظم انقلاب وجمهوری اسلامی قرار دهد و آخر دعوانا أن الحمدالله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطیبین الطاهرین.
- ۰ نظر
- ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۶