💢برعهده گرفتن مسوولیتهای اجرایی توسط روحانیت
💢مسوولیت روحانیت در برابر ناکارآمدیها و ضعفها
💢 حفظ قداست دین از راه جداکردن دین از سیاست
آیت الله کعبی در اجلاسیه نمایندگان استانی دفتر امور اجتماعی و سیاسی حوزههای علمیه:
🔹حوزهها قبل از انقلاب تنها عهدهدار بخش فردی دین بودند و مسائل فردی را تبلیغ میکردند و بخشی از روحانیت هم مبارزه با طاغوت میکردند تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد اما بعد از انقلاب، تبلیغ بعد فردی کافی نیست تبلیغ سیاسی اجتماعی هم اضافه شد به این معنا که حضور در میدان حفظ انقلاب صیانت انقلاب مدیریت انقلاب اسلامی، حکمرانی مردمی برمدار دین و ارزشهای اسلامی هم به ماموریتهای روحانیت اضافه شد که این مسئله آسیبی به نام «آسیب پاسخگویی» ایجاد کرد.
🔹روحانی در عرصه اقامه دین در ساحتهای گوناگون با نگاه سیاسی اجتماعی باید پاسخگوی ضعف، سست عنصری، ناکارآمدی و مشکلات بشود؛ نه اینکه پاسخ شفاهی کتبی بدهد یعنی در واقع این اشکالات را متاسفانه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به حوزه و روحانیت مربوط میدانند.
🔹میگویند دین که الان در عرصه حکمرانی حضور دارد برای ما چه کار کرده؟ مثل این میماند کسی با خدا قهر بکند به خاطر مشکلات زندگی و دیگر نماز نخواند.
🔹این آسیب باعث شده جریانهایی در درون روحانیت چند گزینه برای خود انتخاب بکنند؛ یک گزینه جدایی دین از سیاست برای حفظ دینداری مردم است؛ میگویند برای اینکه دین مردم را حفظ بکنیم صورت مسئله را پاک کنیم؛ بگوییم این کارهایی که بعد از انقلاب اسلامی دولتهای مختلف انجام میدهند ربطی به روحانیت ندارد و روحانیت متکفل کارهای خود است.
🔹عملاً جدایی دین از حکمرانی دین از دولت را ترویج بکنند و فکر میکنند با سکولاریسم دینی، سکولاریسم اخلاقی، سکولاریسم تبلیغی و سکولاریسم معنوی، از دین حمایت میکنند و قداست دین آسیب نمیبیند.
🔹این رویکرد درحالی است که بخشی از رسالت دین، مبارزه با طواغیت و اقامه حکم الله بر مدار ولایت و دلسوزی برای مردم، تحمل مسئولیت سنگین حل مشکلات مردم و ایجاد تحول در زندگی مردم برپایه حکمرانی دینی و حضور مردم در صحنه است.
🔹 پاک کردن صورت مسئله به این معناست که گویی دو سوم دین را ما کنار بگذاریم و بگوییم اینها هیچ ارتباطی به ما ندارند مگر میشود یک روحانی یک حوزوی بگوید جهاد، امر به معروف نهی از منکر، عدالت، مبارزه با فساد، بندگی خدا در عرصه اجتماعی و سیاسی، حاکمیت ارزشهای اسلامی در عرصه حکمرانی، اینها به من هیچ ارتباطی ندارد! این یعنی تعطیل کردن دین و به انزوا بردن دین و دینداران؛ این عین تلاش برای حذف دین است و در واقع از دین و دینداری و نگاه قدسی بر علیه قداست و معنویت استفاده میشود؛ اینجا چاقو دسته خودش را میبرد.
🔹گزینه دومی که یک عده انتخاب میکنند میگویند ما اپوزیسیون و برانداز بشویم؛ یا کمتر از حد براندازی، حداقل تبدیل به عدالتگرا و مبارز با فساد شویم؛ علیه ناکارآمدیها و سستی، با صدای بلند فریاد بزنیم و اعلام کنیم همراه با دیگران علیه این مشکلات هستیم و اینها هیچ ربطی به ما ندارد.
🔹این گزینه یک نوع تندروی است که نه بر علیه مدیران بلکه بر علیه اصل حکمرانی دینی از آن سوء استفاده میشود ؛ این باعث میشود که از این حوزویان و روحانیت در جهت نقشههای دشمن و تضعیف نظام دینی سوءاستفاده شود؛ میخواهند اینگونه آنها را به نام اعتراضات اجتماعی و به نام اعتراضات سیاسی و مطالبات عدالتطلبانه همسو بکنند و تلاقی پیدا کنند.
🔹جریان نفوذ در حوزههای علمیه از رهگذر بی بصیرتی و غفلت راهبردی و نشناختن ماموریتهای تاریخی و نیز غفلت از طراحی دشمنان است.
🔹گزینه سوم این است که روحانیت برای اینکه مشکل ناکارآمدی و غفلت مدیران را حل کند، خود عهدهدار مسوولیتهای اجرایی شود و در لایههای مختلف، نظام را مدیریت کند که این هم گزینه اشتباهی است؛
🔹تحقق حکمرانی دینی و حضور مردم در صحنه به معنی جایگزین کردن مردم سالاری اسلامی به روحانی سالاری نیست؛ حکومت اسلامی در انحصار هیچ طبقه و گروه و حزبی نیست و متعلق به همه مردم است و همه باید ایفای نقش کنند.
🔹کارویژه روحانیت، تبلیغ و رساندن پیام دین است؛ اجرا و تحقق این پیام برعهده متخصصان و صاحب نظران در رشتههای مختلف است؛ به عبارت دیگر مدیریت فقهی عرصه را برای مدیریت علمی در جهت کارآمدسازی نظام اسلامی فراهم میکند اما جای آن را نمیگیرد.
🔹گزینه چهارم که وظیفه حوزه و روحانیت است همان هدایت و تقویت و حمایت از نظام اسلامی و نظارت عالیه در جهت تحقق اهداف و ماموریتهای نظام اسل
امی با حفظ استقلال روحانیت است.
🔹نظارت عالیه بر پایه امر به معروف و نهی از منکر است؛ یک واجب مظلوم که در حد چند مصداق منحصر میشود؛ اما درواقع سطح بالای آن، ضمانت اجرای اقامه دین و اقامه حکمرانی دینی بر پایه ارزشهای اسلامی و با حضور مردم در صحنه است.
🔹امر به معروف و نهی از منکر یعنی نظارت همگانی دولت بر مردم و مردم بر دولت؛ سازمانهای مردمی و دولتی بر همدیگر ؛ یکی از ماموریت های ذاتی روحانیت امر به معروف در عرصه راهبردهای کلان تحقق ماموریتهای نظام است.
🔹روحانیت آنجا که خطا و اشتباهی ببیند ابتدا به شکل محرمانه و سپس علنی باید تذکر دهد؛ اگر روند صحیحی هم دید باید آن را تأیید کند این میشود تأکید بر معروف؛ اگر روند ناقصی هم دید آن را تکمیل کند؛ این میشود نظارت عالیه
- ۰ نظر
- ۲۲ اسفند ۰۳ ، ۱۶:۲۹